برای تولید هر تن کاغذ میانگین بین ۱۷ الی ۲۴ درخت تنومند قطع میشود. برای همین مقدار تولید به ۱۴۰۰ کیلو وات/ساعت برق نیاز دارد و همچنین برای تولید تنها یک برگ A۴ بالغ بر ۱۰ لیتر آب نیاز است.
با شروع به کار دولت جدید و با توجه به وعدههای داده شده در ایام انتخابات امیدواریها برای حل مشکلات کلان کشور بیشتر شده است. وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی صنعت چاپ، برای حمایت از صنعت چاپ و نشر کشور برنامههایی را اعلام و اقداماتی را شروع کرده که با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشور، اقتضاء میکند تا حصول نتیجه اندکی صبر کرد.
در این بین برنامههایی در دستور کار قرار گرفتهاند که میتوان به تغییرات مثبت آن چشم داشت اما در نقطه مقابل اقداماتی به صورت ضربالعجل انجام گرفته و بعضا در شرف انجام است که در موفقیتآمیز بودن آن تردید جدی وجود دارد؛ حمایت از تولید کاغذ داخلی با شعار خودکفایی از آن جمله است.
آنچه که از قرائن و شواهد موجود بر میآید در این مورد خاص، کار مطالعاتی و کارشناسی مبتنی بر واقعیات موجود انجام نگرفته است. کمترین کار ممکن در این زمینه میتوانست بررسی عملکرد کارخانههای تولید کاغذ از بدو تاسیس تا کنون باشد. نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد وابستگی کارخانههایی نظیر چوب و کاغذ مازندران با درصدی بالا به آخال و خمیر وارداتی است که عملا واژه خودکفایی را در همان ابتدای کار به چالش میکشد.
در شرایط فعلی ، مصرف سرانه مصرف کاغذ در کشور ۳۵۰ هزار تن است که از این مقدار نزدیک به ۷۸ هزار تن انواع کاغذ تحریر و مابقی به صورت مقوا و کاغذهای کوت شده (گلاسه ، پشت طوسی ، ایندربرد و...) است. از این رفم؛ در شرایط مطلوب اقتصادی، ۲۵۰ هزار تن از طریق واردات و ۱۰۰ هزار تن با در نظر گرفتن شرایط ایده آل بهوسیله تولید داخلی تامین میشود اما عملا تولید داخلی به هیچ وجه در آن سطح نبوده و تاثیری در بازار مصرف ندارند و همین امر و دلایل دیگر از جمله تحریمها و کمبود ارز باعث مشکلاتی در حوزه کاغذ شده است.
در کنار این عوامل تصمیمهای عجولانه مبنی بر وضع تعرفه بالا بر واردات کاغذ و مقوا، با نیت حمایت از تولیدات داخلی شرایط را برای صنعت چاپ، نشر و بستهبندی کشور سختتر کرده و گره مشکلات را کورتر کرده است.
در این بین، علاوه بر تمام این مشکلات، مسأله محیط زیست به عنوان موضوعی بسیار حیاتی و مهم مغفول مانده است؛ بسیاری از مردم و حتی مسئولین کشوری تصورشان بر این است که جنگلهای نوار شمالی ایران فرصت مناسبی برای خودکفایی در عرصه تولید کاغذ فراهم میکند در صورتیکه در واقعیت چنین نیست. به دلیل شرایط اقلیمی کشور و مسائل زیست محیطی، کمبود منابع طبیعی از جمله آب و انرژی، ایران به هیچ عنوان نمیتواند جزو کشورهای حتی درجه ۳ تولید کاغذ قرار گیرد.
تجربه ناموفق و آسیب زننده استفاده از جنگلهای هیرکانی به قصد مصارف صنعتی در بخشی از استان گلستان را میتوان به عنوان مصداقی از این تصور غلط دانست. با اینکه 20 درصد از تولیدات کارخانه چوب و کاغذ مازندران از جنگلهای شمال کشور تامین میشود اما از لحاظ اکو سیستم طبیعی، شرایط مناسبی برای قطع همین مقدار درخت هم وجود ندارد.
باید توجه داشت که برای تولید هر تن کاغذ میانگین بین ۱۷ الی ۲۴ درخت تنومند قطع میشود که این رقم در یک سال به بیش از ۱۵ میلیون درخت میرسد و برای همین مقدار تولید ۱۴۰۰ کیلو وات ساعت برق مصرف شده و همچنین برای تولید تنها یک برگ A۴ بالغ بر ۱۰ لیتر آب بهمیزان شش بطری آب معدنی مصرف میشود و مدت زمان چرخه بازگشت درخت قطع شده به طبیعت در کشورهای پیشرفته صنعتی ۶ الی ۸ سال و در کشور ما دو برابر این مدت زمان است.
حال تصور کنید بر فرض صحت و عملی شدن ادعای مدیران کارخانه چوب و کاغذ مازندران مبنی بر افزایش چند برابری تولیداتشان آسیبی که محیط زیست از مجموعه این اتفاقات میبیند در مقابل هزینه تمام شده تولید کاغذ بسیار گزاف بوده و بعضا قابل جبران نیست و اساسا در چرتکه محاسبات بهدلیل نداشتن هیچ مزیت رقابتی، صرفه در تسهیل واردات است.
نظر شما