احمدوند گفت: برای ارائه آمار سرانه مطالعه باید مشخص کنیم که آیا فقط مطالعه مکتوب مد نظر است یا مطالعه کتابهای تخصصی و دانشگاهی نیز جز آمار سرانه مطالعه محسوب میشود؟
وی گفت: وقتی حرف از کتابخانههای عمومی میزنیم، باید کتابهای تخصصی و دانشگاهی را جدا کنیم تا آمار واقعی به وجود آید؛ بنابراین باید تعریفمان را از مطالعه اصلاح کنیم.
کارشناس حوزه رسانه افزود: ما به طور معمول یک سری اطلاعات را از طریق رسانههای مختلف شامل نشریات، فضای مجازی، صدا و سیما دریافت میکنیم همه این موارد میتوانند به نوعی جزء مطالعه قرار گیرند؛ اما اگر آمار مطالعه مکتوب عادت به مطالعه کتاب به صورت سنتی است، واقعا آمار پایینی داریم.
احمدوند گفت: کتابخانههای ما به نوعی سالن قرائتخانه هستند و اغلب مراجعهکنندگان برای مطالعه دروس کنکور میآیند و مطالعه دارند در این میان شیوع بیماری کرونا نیز اوضاع عدم استقبال از فضاهای کتابخانهای را در این مدت بیشتر کرده است.
حلقه مفقودهای در آمار نشر وجود دارد
احمدوند که خود در حوزه کودک و نوجوان چند کتاب را تألیف کرده است، گفت: به عقیده من آنگونه که در تیراژهای کتابها ذکر میشود، کتاب چاپ نمیشود، اگر کتابی که در 3000 یا 4000 نسخه چاپ شده است، این کتابها چرا در بازار توزیع نمیشوند؟ چه کسانی این کتابها را میخوانند؟ این کتابها کجا توزیع و عرضه میشوند؟
این نویسنده افزود: این آمارها نیاز به تأمل و تجدید نظر دارند. چرا که وقتی آمار فروش کتابها در نمایشگاهها، درآمد کتابفروشیها و آمار ناشران را با هم مقایسه میکنیم و از یک طرف سرانه پایین مطالعه در کشور را در نظر میگیریم این سؤال مطرح میشود که آیا واقعاً این کتابها اگر خریداری میشوند خوانده نمیشوند؟ یک حلقه مفقودهای در این میان وجود دارد.
علت اصلی پایین بودن سرانه مطالعه در ایران رقابت غلط در مطالعه درسی است
احمدوند تصریح کرد: تمام وقت و تربیت فرزندان ما برای مسابقهای به نام کنکور صرف میشود، در صورتی که باید عادت به مطالعه غیر درسی و عمومی در کودکی بین بچهها به وجود آید، کودکی که از قبل از تحصیل در کلاسهایی که نیازهای کاذب اجتماعی هستند شرکت میکنند دیگر وقتی برای مطالعهی مفید و غیر درسی ندارد.
وجود سیاستهای غلط فرهنگی از علتهای عمده پایین آمدن آمار مطالعه مفید در ایران است.
کارشناس رسانه عنوان کرد: صدا و سیما بهترین ساعت آنتنش را در اختیار مسابقهای به نام قویترین مردان ایران میگذاشت، چرا قویترین مردان ایران کسانی نباشند که ذهن قوی دارند؟
وی گفت: در حوزه کتاب برنامهریزی خاصی در این زمینه صورت نگرفته چرا که پشتیبانیهای مالی که در حوزه ورزش وجود دارد در حوزه کتاب نیست و این یکی از معضلات بزرگی است که در حوزه فرهنگ وجود دارد. حتی در حوزه ورزش هم تبعیض قائل شدند و مسابقات ورزشی که قانونی هم برگزار میشدند در آن سطح پشتیبانی نمیشد.
احمدوند با طرح این سؤال که الان کتابخانهها شلوغتر هستند یا باشگاههای پرورش اندام؟، در پاسخ به آن گفت: نیاز کاذبی که در جامعه به وجود آمده است و جامعهشناسان و مهندسان فرهنگی باید درباره آن فکر کنند و نظرات کارشناسی ارائه دهند. هرچه کتابخانههای ما خلوتتر شدند، باشگاههای پرورش اندام ما شلوغتر شدند.
وی گفت: حتی زورخانههای سنتی ما خلوت شدند، در زورخانهها مطالعه صورت میگرفت، وقتی افراد وارد زورخانه میشدند، ذکر میگفتند، شعر خوانده میشد و حدیث گفته میشد.
مدیرکل سابق کتابخانههای عمومی لرستان افزود: گردش مالی بسیار بالایی در باشگاههای پرورش اندام وجود دارد، ما کشور فقیری نیستیم و مردمان فقیری نیستیم اما تربیت و هدایت فرهنگی درستی از ما صورت نگرفته است و این ناشی از سیاستزدگی در آموزش و پرورش است که از دیرباز وجود دارد.
کارشناس حوزه فرهنگ و رسانه گفت: در حال حاضر مردم چندان تمایلی به عضویت در کتابخانههای عمومی یا کتابخانههای کودک و نوجوان ندارند و ما در سطح کتابخانههای عمومیمان با حداقل استقبال در امانت کتاب روبهرو هستیم، چه اتفاقی افتاده که مردم از مرحلهی کرایه کردن کتاب به مرحلهای رسیدند که حتی اگر کتاب رایگان هم در اختیار آنها قرار گیرد، مطالعه نمیکنند؟!
احمدوند گفت: پایینآمدن آمار ازدواج، بالارفتن آمار طلاق، پایین آمار موالید همه به ضعف مطالعه و ارتباط فرهنگی و رسانه مرتبط میشوند.
سرپرست سابق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان لرستان گفت: بسیاری از فرزندان و جوانان ما روزی سه الی چهار ساعت ورزش میکنند و البته بد نیست؛ ولی 3 دقیقه کتاب مطالعه نمیکنند وزمانی را که میخواهند کتاب بخوانند فریب فضای مجازی را میخورند، ما باید سرمایه گذاری کنیم و میل آنها را به سمت مطالعه مکتوب و کتابهای مفیدی که میتوانند آینده یک کشور را رقم بزنند هدایت کنیم.
احمدوند با اشاره به اینکه اگر مدت زمانی که نوجوانان و جوانان از فضای مجازی استفاده میکنند به طور متوسط 1 الی 2 ساعت در نظر بگیریم همین زمان را به مطالعه مکتوب بپردازند مطمئاً اتفاق مطلوبی در کشور رخ خواهد داد افزود: اگر مطالعه در فضای مجازی مهندسی شده باشد میتوانیم از آن به عنوان مطالعهی مفید یاد کنیم؛ اما اغلب این موارد پراکنده هستند و این پراکندگی باعث میشود سطحینگر باشیم.
وی افزود: مطالعات فضاهای مجازی خیلی سطحی هستند و در واقع متنوع هستند و توانمندی ایجاد نمیکنند و اغلب گمراهکننده هستند چون توسط جریانهای خاص سیاسی و اقتصادی هدایت میشوند.
کارشناس حوزه فرهنگ گفت: اقتصاد فرهنگ اگر مبتنی بر خدمات تولید نباشد و وابسته به پشتیبانی دولت باشد متأسفانه مانند کشتی است که به گل مینشیند، باید تعامل اقتصادی بین مردم و تولید کنندگان اثر برقرار باشد مادامی که ناشر و نویسنده چشمشان دنبال حمایتهای دولتی است اتفاقی که باید در حوزه کتاب بیفتد نمیافتد.
لازم است ارتباط بیشتری با ادبیات دفاع مقدس برقرار شود
احمدوند گفت: مقام معظم رهبری اشاره خوبی داشتند که «آنچه در تخیل نویسندگان غربی گذشته و جذابیت پیدا کرده ما واقعیتِ آن را داشتیم»، ولی مثل نفت که خام فروختیم مواد و مطالعات در حوزه ادبیات دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، حوزه شعر و داستان آنقدر که باید به آنها نپرداختیم و خامفروشی کردیم و به صورت حرفهای با آنها برخورد نکردیم. به همین خاطر ارتباط لازم با ادبیات دفاع مقدس برقرار نشده در صورتی که رمانهای بزرگی در واقعیت و خاطراتی که در جریان جنگ و دفاع مقدس اتفاق افتاده میتوان نوشت و منتشر کرد.
مردمی که مطالعه داشته باشند از سرگذشت گذشتگان آگاه میشوند و عبرت میگیرند
احمدوند افزود: مردمی که مطالعه داشته باشند از سرگذشت گذشتگان آگاه میشوند و عبرت میگیرند. آنقدر که در خانههای ما کتاب دیوان حافظ، سعدی، فروغ و شاملو و ...پیدا میشود، ارتباط با نهجالبلاغه برقرار نشده چون اغلب نتوانستهایم این کتاب را عوامفهم و خواصپسند منتشر کنیم معمولاً نهجالبلاغههایی با خطوطی ثقیل و غیر دستهبندی شده منتشر میکنیم. بیتردید نهجالبلاغه، جامعترین کتاب پس از قرآن است که میتواند راهنمای انسان در تمام ابعاد زندگی به شمار آید و هدایت بشر را در عرصههای گوناگون عهدهدار شود؛ اما جای بسی تأسف است که این گنجینه ارزشمند و این میراث ماندگار، هنوز مهجور مانده است.
وی گفت: آنقدر که قرآن را میخوانیم، قرآن را مطالعه نمیکنیم. خواندن با مطالعه کردن فرق میکند. من مخالف خواندن قرآن نیستم، ولی ای کاش همانقدر که قرآن میخوانیم ترجمه قرآن را نیز بخوانیم، در جلساتمان باب شود که ترجمه قرآن را نیز بخوانیم واقعیت این است که اغلب مردم متوجه معانی بلند قرآن و نهجالبلاغه نمیشوند و ما با این موضوعات فاصله گرفتهایم و احساس نیاز به خواندن ترجمهی آیات قرآن نمیکنیم، در چنین شرایطی اگر حتی هزار بار هم که قرآن را بخوانیم، فقط بر اساس نص، آن را خوانده باشیم و چیز چندانی نصیب ما نشود یا اشتباه نصیبمان شود و برداشت غلطی داشته باشیم، قرآن در زندگی عملی ما چه اثری خواهد داشت؟ طبیعی است که اثر چندانی ندارد و اثری عملی نیز نخواهد داشت.
نظر شما