بررسی تاثیر فعالیت فروشگاه کتاب آنلاین بر چرخه نشر/3
وقتی کتابفروشیهای آنلاین را به رسمیت نشناسیم نمیتوانیم آنها را به رعایت قانون ملزم کنیم
به گفته حاجیتقی، مدیر انتشارات و کتابفروشی ارمغان طوبی کسب و کار در ایران در حوزه بازاریابی دیجیتال خلاف قانون نیست، اما باید فروشگاه مجازی کتاب به رسمیت شناختهشوند، تا در مرحله بعد ملزم به رعایت قانون باشند.
علی حاجیتقی، مدیر انتشارات و کتابفروشی «ارمغان طوبی» میگوید؛ اگر در نتیجه فعالیت گسترده فروشگاه آنلاین کتاب، کتابفروشیها از بین بروند، فقط حدود پنج سایت فعال باقی خواهدماند؛ در نتیجه آنها هستند که برای ناشران خط مشی تعیین و برای چرخه نشر سیاستگذاری میکنند.
ایران تنها کشوری نیست که فروشگاههای مجازی در آن فعالیت میکنند. به نظر شما برای اینکه ناشران و کتابفروشان از فعالیت فروشگاه کتاب آنلاین آسیب نبینند، چه اقداماتی باید انجام شود؟
متاسفانه ما عادت کردهایم که برخی مسالهها را به رسمیت نشناسیم. وقتی آنها را به رسمیت نشناسیم، نمیتوانیم در آنها نفوذ داشتهباشیم. باید فروشگاه مجازی کتاب را به رسمیت بشناسیم، زیرا آنها وجود دارند. وقتی آنها را به رسمیت نمیشناسیم، نمیتوانیم آنها را به رعایت قوانین ملزم کنیم.
چند سال است در حوزه کتابفروشی دیجیتال پژوهش میکنم و مقاله مینویسم. کسب و کار در ایران در حوزه بازاریابی دیجیتال -Digital Marketing - خلاف قانون نیست. اینکه چرا ناشری سایت میزند تا کتابهایش را بفروشد. چرا هایپرمارکتی مانند دیجیکالا علاوه بر گوشت و ماشین لباسشویی، کتاب هم میفروشد، مساله عجیب و نادرستی نیست. نادرست زمانی است که این فعالیتها قانونگریز میشوند. زیرا این سبک از کسب و کارها در تمام دنیا وجود دارد و نمیتوان جلوی آن را گرفت.
قانونگریزی در کسب و کار دیجیتال یعنی اینکه به ناشر اجازه میدهند کالای خود را به صورت تکفروشی با شرایط عمدهفروشی و در ابعاد گسترده بفروشد. جز این، چه اشکالی دارد یک نشر بزرگ، سایت بزند، اعلام کند که کتابش 30 هزار تومان است و هر کسی دوست دارد، میتواند آن کتاب را بخرد، ممکن است پنج درصد هم تخفیف بدهد. زیرا شاید در بسیاری از شهرهای ایران فروشگاههای این نشر وجود نداشتهباشد. اما ایراد زمانی شکل میگیرد که این نشر و نشرهای دیگر کتاب را با تخفیف 25 درصد به کتابفروش میدهد، او را بدهکار میکند، از او چک میگیرد و خودش در سایت کتاب را با 30 درصد تخفیف برای تکفروشی میزند.
ایراد زمانی شکل میگیرد که دیجیکالا اجازه پیدا میکند، کتابی را که کتابفروش با تخفیف 25 درصد از شرکت پخش گرفتهاست، با 40 درصد تخفیف بفروشد. در ادامه این روند، کتابسازها فعال میشوند و آثار کتابسازی شده، وارد بازار میشود. در نتیجه کتابفروش و شرکت پخش متضرر و ناشر نابود میشود.
هیچکس نباید اجازه تخفیف خارج از عرف داشتهباشد
راه حل جلوگیری از این روند چیست؟
راه حل این مساله بسیار ساده است و چندین بار آن را بیان کردم. هرکس میخواهد، میتواند هر محصول را با هر کیفیتی برای فروش بگذارد، ناشر هم میتواند کتاب خود را بفروشد، اما هیچکدام نباید اجازه تخفیف خارج از عرف داشتهباشند. برای مثال ناشری که آثار کتابسازی میزند، ابتدا قیمت کتاب یک نشر را، دوبرابر در پشت جلد کتاب درج میکند، بعد با تخفیف 50 تا 70 درصد میفروشد. این درحالی است که آن ناشر یا کتابفروشی که کتاب اصل را دارند، فقط میتوانند 10 درصد تخفیف درنظر بگیرند.
راه حل این است که اعلام کنند، ناشر، کتابفروش، گرداننده سایت و ... نمیتوانند کتاب را خارج از اصول تخفیف بفروشند. اگر این اصل اجرا شود، افراد نمیتوانند کتاب جعلی –Fake- را با قیمت نادرست منتشر کند. در هیچ کشوری تولید کننده نمیتواند کالایش را به صورت خرده فروشی، با قیمت عمده فروشی و بهصورت گسترده عرضه کند.
لزوم نظارت بر فعالیت چرخه نشر
برخی از ناشران میگویند که کتاب مال و سرمایه آنها است و میتوانند آن را با تخفیف بفروشند. این درحالی است که در صنف، مجوز برای تخفیف در روزها و درصد تخفیف محدود و برای چهار بار در سال صادر میشود. چطور است که برخی از ناشران و فروشگاههای آنلاین میتوانند از این قانون سرپیچی کنند؟
این اتفاق به دلیل نبود نظارت میافتد. اینکه اعلام میکنند، کسب و کارها و اصناف برای برگزاری حراج باید از صنف اجاره بگیرند. این به چه معنی است؟ اگر قیمت یک کفش را جفتی 100 هزار تومان اعلام کنند، کفشفروش میتواند آن کفش را 90 هزار تومان بفروشد، اما اگر میخواهد روی کفش تخفیف بگذارد و برای مثال آن را 50 هزار تومان بفروشد، باید برای حراج از صنف مجوز بگیرد. در غیر این صورت همصنفیها از او شکایت میکنند. این درست نیست که افراد بگویند؛ مال خودم است. به همین دلیل است که برای فروش کالا پروانه میگیرند. این مسائل جزء قوانین کسب و کار است. ممکن است کسی به دفتر نشر برود و بخواهد که کتاب را به صورت تکی از ناشر بگیرد، ناشر کتاب را به او میدهد، منظورم دریافت کتاب به صورت گسترده است.
چند سال پیش، جلسهای در اتحادیه ناشران و کتابفروشان داشتیم و کارگارهی هم با موضوع کسب و کار نشر برگزار شد. در این کارگاه، رئیس اتحادیه کتابفروشان آلمان و رئیس نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور داشتند. یکی از نکات این کارگاه این بود که ناشر در آلمان به هیچ وجه اجازه ندارد به کتابفروشیها و فرد دیگری تخفیف خارج از عرف بدهد. فقط قانون گاهی مدارس را استثنا اعلام کردهاست؛ یعنی ناشران در آلمان میتوانند به مدارس با تخفیف بهتر کتاب بفروشند.
ممکن است اتحادیه متهم به جلوگیری از فروش ارزان کتاب شود
اتحادیه ناشران و کتابفروشان به تخلفها نظارت میکنند، اما در فضای مجازی این نظارت بسیار دشوار است. به نظر شما برای جلوگیری از سواستفاده در فروش آثار کتابسازی شده در فضای مجازی چه اقداماتی میتواند انجام بگیرد؟
در فضای مجازی هم مانند دیگر جاها، نظارت باید از طرف اتحادیه ناشران و کتابفروشان انجام شود. موضوع این است، وقتی اعلام میشود ناشر یا کتابفروشی، کتاب را ارزان میفروشد، اگر اتحادیه مانع اقدام آن شود، ممکن است به این مساله متهم شود که مانع دسترسی مردم و کودکان به کتاب ارزان میشود، زیرا مانع فروش ارزان کتاب شدهاست. این درحالی است که اگر اتحادیه به این روند نظارت نداشتهباشد و مانع آن نشود، همه کتابفروشیها جمع خواهندشد.
به عنوان ناشر سایت آنلاین دارم، اما تخفیفی که در آن درج کردم، همان عددی است که کتاب را در فروشگاه به مشتری میدهم. یعنی تخفیف رقابتی با سایر فروشگاهها در فضای مجازی نگذاشتم. همچنین در کتابفروشی وقتی مشتری تخفیف میخواهد، به عنوان کتابفروشی که کتاب را با 25 درصد تخفیف از شرکت پخش گرفتم، در نهایت میتوانم 5 تا 10 درصد تخفیف بدهم، اما سایتی مانند دیجیکالا همان کتاب را با 30 درصد تخفیف میفروشد. کتابفروش نمیتواند اندازه دیجیکالا برای کتاب تخفیف درنظر بگیرد.
زمانی که سایتها سیاست چرحه نشر را تعیین کنند...
سایتهایی چگونه میتوانند کتاب ناشر اصلی را هم با تخفیف بالا بفروشند؟ زیرا ناشر به شرکت پخش و در نهایت به کتابفروش با تخفیف کمتری کتاب میفروشد.
ناشر کتاب را با 40 تا 50 درصد تخفیف به شرکت پخش میفروشد، شرکت پخش کتاب را با 25 تا 30 درصد تخفیف به کتابفروش میفروشد. چند ماه طول میکشد که کتابفروش پول را به شرکت پخش و شرکت پخش به ناشر بدهد. در نتیجه ناشر فکر میکند اگر همه این روند را دور بزند و با تخفیف 40 درصد اما به صورت نقدی کتاب را به فضای مجازی بفروشد، سود کردهاست. این دیدگاه در کوتاه مدت درست است، زیرا پول نقد به دست ناشر میرسد، اما در بلندمدت باعث نابودی کتابفروشها میشود. در این زمان اگر سایت ناشر سئو -Search Engine Optimization- خوبی نداشتهباشد، دیده نخواهدشد. در این زمان قدرت به دست فروشگاههای مجازی آنلاین میافتد و آنها سلطنت خواهندکرد.
اگر 500 تا 600 کتابفروشی بزرگ را در نظر بگیریم که در ایران فعالیت میکنند، اگر این کتابفروشیها نابود شوند، فقط حدود پنج سایت فعال باقی خواهدماند. در نتیجه آنها هستند که برای ناشران خط مشی تعیین میکنند که چه کاری را انجام بدهید و چه کاری را انجام ندهید. اگر این اتفاق بیفتد، این سایتها هستند که اعلام میکنند، ناشر با چه درصدی میتواند کتاب را به آنها بدهد و سیاستهای کار را این سایتها تعیین خواهندکرد.
افراد باید مجبور به رفتار قانونمند شوند
بخشی از فروش در فضای مجازی توسط افرادی در خانه و حتی بدون انبار انجام میشود. به این شکل که آنها سفارش میگیرند، کتاب را تهیه میکنند و برای مشتری میفرستند. اگر در این روند آثار کتابسازی شده به فروش نرسد و فعالیت کاملا قانونی انجام شود، میتواند اقدامی فرهنگی برای دسترسپذیر کردن کتاب باشد. اما آسیبهایی را برای کتابفروشیها خواهدداشت، زیرا مشتری آنها را کم میکند. به نظر شما آیا فروش کتاب فقط باید توسط افراد متخصص در این حوزه انجام شود؟
بایدها را کاری نداریم، این اتفاقی است که میافتد و اگر کسی از طریق سایت بخواهد فعالیت کند، باید مجوز و پروانه فروش در اینترنت را بگیرد. اما شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و واتساپ را نمیتوان کنترل کرد چون آنها خانگی هستند. باید سازوکار فعالیت در آنها را تهیه کرد تا افراد مجبور بشوند که قانونمند فعالیت کنند. اگر آثار کتابسازیشده وجود نداشتهباشد، همه مجبور میشوند کتاب از ناشر اصلی بخرند، خرده فروشها نمیتوانند به ناشر و شرکت پخش متصل شوند، پس مجبور میشوند از کتابفروش خریدکنند. باز هم به کتابفروشها آسیب میرسانند، اما باید با آنها همکاری کرد.
اگر کل ساختار قانونمند باشد، همان فرد که در فضای مجازه خردهفروشی میکند، یک مشتری کتابفروشی میشود، کتابفروش سود کمتری میکند، اما او بازوی فضای مجازی میشود. این افراد را تشویق میکنم تا در صفحه خود کتابهای خوب و اصلی بگذراند و تخفیف بیشتری میدهم تا کتابهای خوب و اصلی را از من بگیرند.
اصلا نیاز به برخورد با این افراد نیست، اگر قوانین بالا دستی رعایت شود، جوانان میتوانند از کتابها عکس بگیرند و در صفحه مجازی منتشر کنند. اگر به مشتری کتابفروشی پنج درصد تخفیف میدهم به اینها 15 درصد تخفیف میدهم تا اگر بخواهند کتابی را بفروشند. چرخهای ایجاد شدهاست و چه اشکالی دارد، افرادی وارد کار میشوند. اما وقتی قوانین بالا دستی درست نیست کتابهای جعلی و قاچاق در صفحه فروش بارگذاری میکنند و با تخفیف 50 تا 60 درصدی میفروشند. متاسفانه بسیاری از کتابخوانها هم با خوشحالی از آنها خرید میکنند. همچنین افراد باید بدانند که نسخه پی.دی.اف نسخه غیرقانونی است و باید نسخه الکترونیک کتاب را بخرند. کتابفروشها باید این نکات را به مشتری توضیح بدهند.
اتحادیه ناشران و کتابفروشان اقدامات زیادی برای توقف فروش آثار کتابسازی شده، میکند. به نظر شما برای توقف روند فروش کتاب با تخفیف بالا در فضای مجازی چه اقدامی باید انجام شود؟
قطعا در زمینه تجارت، قوانینی داریم که مشخص کردهاست ارائه تخفیف غیرعرف در اصناف حراج حساب میشود، حراج برای هر گونه تولیدکننده منوط به دریافت مجوز از صنف است. باید تشکلهای صنفی مانند اتحادیه ناشران و کتابفروشان در بحث قیمتگذاری و کنترل قیمت وارد شوند. اگر نیاز به ورود به حوزه قضایی شد، روند خاص خود را دارد و دولت میتواند همکاری داشتهباشد. اما اگر دولت بخواهد در روند قیمتگذاری وارد شود، کار بسیار اشتباهی است. زیرا ممکن نیست قیمت مشخصی برای کتاب تعیین شود. روند فعالیت در حوزه تولید محتوا متفاوت است و حقالتالیف یک نویسنده 10 درصد و برای نویسنده دیگر 30 درصد است، ورود دولت در این حوزه باعث رانت و فساد میشود.
نظر شما