دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۵
دانش باستان‌‌شناسی ایران زیر بار انگ باستان‌‌گرایی و گنج‌‌یابی کمر خم کرده است

باستان‌‌شناسی به‌عنوان یکی از شاخه‌های علوم انسانی به خودی خود دارای کارکردهای کاربردی در ارتباط با جامعه، انسان امروز و دنیای معاصر است و می‌‌توان به خوبی از آن استفاده کرد منوط بر اینکه این تعاریف و کاربردها در ماهیت پذیرفته شده این دانش در کشور ما نیز وارد شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «بیماری کرونا و مواجهه با بحران‌‌ها از منظر باستان‌‌شناسی» از سوی پژوهشکده‌ تاریخ ایران برگزار شد.

مهسا ویسی، در آغاز سخنان خود، هدف از ارائه‌ این بحث را گشودن طرحی در بیان کارکردهای دانش باستان‌‌شناسی در دنیای معاصر و نقش آن در خدمت‌گذاری به دنیای مدرن بیان کرد. وی با بیان اینکه دانش باستان‌‌شناسی در کشور ما زیر بار انگ باستان‌‌گرایی و گنج‌‌یابی کمر خم کرده است و در جایگاه اصلی و کارکرد واقعی خود نتوانسته تثبیت شود، عنوان کرد: باستان‌‌شناسی به‌عنوان یکی از شاخه‌های علوم انسانی به خودی خود دارای کارکردهای کاربردی در ارتباط با جامعه، انسان امروز و دنیای معاصر است و می‌‌توان به خوبی از آن استفاده کرد منوط بر اینکه این تعاریف و کاربردها در ماهیت پذیرفته شده این دانش در کشور ما نیز وارد شود.

ویسی با ابراز امیدواری به اینکه طرح موضوعات این چنینی بتواند طرح‌های نوینی در کاربردی‌سازی علوم انسانی از جمله باستان‌‌شناسی در کشور ما به وجود آورد، گفت: با تعریف یکی از شاخه‌‌های نوین باستان‌‌شناسی با عنوان «باستان‌‌شناسی معاصر» که به «باستان‌‌شناسی گذشته‌ی معاصر» و نیز «باستان‌‌شناسی گذشته‌ی نزدیک» نیز معروف است، هدف آن را کمک باستان‌شناختی به مطالعات علمی و اجتماعی گسترده‌تر جهان معاصر، عنوان کرد که سعی می‌کند وضعیت جهان امروز را بهبود بخشد و رویکردهایی چون باستان‌شناسی فاجعه را نیز از زیرشاخه‌‌های آن معرفی کرد.

ویسی ادامه داد: باستان‌شناسی فاجعه نوعی استفاده مبتنی بر شواهد و حل مسئله از باستان‌شناسی برای کمک به مقامات برای یافتن آنچه اتفاق افتاده، در یک صحنه‌ی فاجعه و کمک به فاجعه‌دیدگان در روند بازیابی است که با مدیریت بحران و سیاست‌های پیشگیری در سرتاسر جهان سر و کار دارد. درک اینکه چه زمانی، کجا، چرا و چگونه مخاطرات طبیعی رخ می‌دهند اولین قدم برای به حداقل رساندن تأثیر آنها بر زندگی ما است. اهمیت مطالعه‌ تأثیری که فاجعه بر شرایط انسان می‌گذارد در باستان‌شناسی از آن جهت است که الگوهایی میان عوامل محیطی و راهکارهای غلبه انسان بر آن را نشان می‌دهد. با توجه به تغییرات بسیار زیادی که همه‌گیری کووید 19 در سطوح مختلف جوامع ایجاد کرده است، می‌توان آن را نیز در دسته‌بندی فجایع قرار داد و با رویکردهای باستان‌شناسی فاجعه که بر الگوهای مستخرج از تغییرات فرهنگی تأکید دارد، بررسی کرد.

وی گفت: باستان‌شناسان برای تحلیل بیماری‌های همه‌گیری که در سراسر تاریخ اتفاق افتاده و بالاخص در مواجهه با یک سایت باستانی از تخصص‌هایی مانند باستان‌شناسی شهری، باستان‌شناسی سکونتگاه‌ها، و باستان‌شناسی تدفین بهره می‌جویند. برای مثال؛ همه‌گیری کووید 19 تغییرات خاصی در نحوه‌ی تدفین و خاکسپاری درگذشتگان در اثر این بیماری به وجود آورد که بررسی آن جزو رویکردهای باستان‌شناسی تدفین است. هر پدیده‌ای که توسط انسان ساخته شده یا تغییر داده شده باشد، قابلیت بررسی به‌عنوان موضوعی باستان‌شناختی را دارد. اپیدمی کرونا نیز به عنوان یک فاجعه در سطح جهانی اثراتی را داشت که از دیدگاه‌های باستان‌شناسی قابل مطالعه است.

ویسی در ادامه با بیان چند نمونه از پژوهش‌هایی که باستان‌شناسان در سایر کشورها در ارتباط با کووید 19 انجام داده‌اند، عنوان کرد: یکی از کارهایی که باستان‌شناسی با رویکرد دیرین باستان‌شناسی انجام داده این است که برای درک اثرات فیزیکی بیماری همه‌گیر کووید 19 از روشی استفاده کرده‌اند که قبلاً برای مطالعه‌ جمعیت‌های ماقبل تاریخ توسعه داده شده بود تا نشان دهد چگونه شبکه‌های فیلوژنتیک می‌توانند با موفقیت به ردیابی منابع عفونت کووید 19 کمک کنند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان سخنان خود تصریح کرد: ما اگر می‌خواهیم در برابر چنین رویدادهایی در آینده انعطاف‌پذیرتر باشیم، واکنش‌های سیستمی ما باید تغییر کند و سریع‌تر بشود و جای واکنش‌های فردی را بگیرد. بنابراین مطالعات نظام‌مند باستان‌‌شناسی معاصر یا گذشته‌ی اخیر دارای پتانسیل بسیار قابل‌توجهی است و مشاهدات باستان‌شناسی در مورد پاسخ‌های چندمقیاسی به همه‌گیری‌ها این پتانسیل را دارد که با برجسته‌سازی گسست بین خط‌مشی‌های ارائه شده توسط دولت‌‌ها و نحوه‌ی اجرای مادی آنها توسط افراد، به سیاست‌‌گذاران این حوزه در مورد نحوه‌ی تدوین و اجرای این دستورالعمل‌‌ها آگاهی بدهد. چنین مداخلاتی ممکن است بر شکل‌دهی معنادار رفتارهای بلندمدت متمرکز باشد تا کوتاه‌مدت. بنابراین، باستان‌شناسی معاصر می‌‌تواند نه تنها منبعی برای تأمل انتقادی در مورد لحظه‌ی کنونی، بلکه نقطه‌ی شروعی برای باستان‌‌شناسان و سیاست‌‌گذاران آینده برای نزدیک شدن به مظاهر گوناگون بحران‌های جهانی باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها