به بهانه انتشار تازهترین کتاب این نویسنده و پژوهشگر ایلامی با عنوان «نیکنامان» با وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
از «نیکنامان» بگویید. کتاب چگونه شکل گرفت؟
یکی از موضوعاتی که باید مورد توجه تک تک افراد باشد، قدرت تشخیص نشانههاست. نشانهها را میتوان کمک خداوند به بندگانش، قدرت معجزه ذهن و یا هر چیز دیگری نامید. نشانهها بسیار بیصدا، آرام، ظریف و پیچیده و مانند فرصتها گذرا و فرّار هستند. کسانی موفق خواهند شد و به راز خوشبختی پی خواهند برد که توانایی تشخیص نشانهها را داشته و توانایی استفاده از آنها را داشته باشند. من کتابهای زیادی را مطالعه کردهام. در این دوران که بازنشسته شدهام و فرصت بیشتری دارم، گاهی در شبانهروز بیش از 15 ساعت مشغول مطالعه و نوشتن و مسائل و مباحث مربوط به کتاب هستم. اما مطالعه چند کتاب که از نظر موضوع و نگارش با هم متفاوت هستند، جهت زندگی و برخورد من با کتاب را عوض کرده و در مسیر درستی قرار دادند. آنها را میتوانم نشانههایی بدانم که خداوند در مسیر من قرار داد و من توانستم آنها را تشخیص داده و در مسیر نویسندگی قرار بگیرم.
آیا در این راستا کتابهایی دیگر هم مطالعه کردید؟
بله. یکی از این کتابها کتاب «بخواهید تا داده شود» اثر «وین دایر» است. به محض اینکه چشمم به عنوان کتاب افتاد، سریع در ذهنم آیه: «ادعونی استجب لکم» را مرور کردم. وقتی آثار مؤلفان داخلی را دیدم، در همان لحظه در ذهنم به کتاب «داستان راستان» شهید مرتضی مطهری رسیدم؛ کاری که حدود نیم قرن پیش در ایران شروع شد، اما توسط نویسندگان داخلی پیگیری نشد. شاید یک ماه با خودم کلنجار رفتم که چگونه میتوانم بر اساس مسائل معنوی و مذهبی مسائل پیش روی جوانان را در قالب رمان و یا هر قالب دیگری بیان کنم به شکلی که آنها متوجه بشوند که با بهرهگیری از مسائل معنوی و مذهبی میتوان هم آغوش موفقیت شده و به راز خوشبختی دست پیدا کرد. کتاب بعدی کتاب «توانگران چگونه میاندشند؟» اثر «چارلز آلبرت پوساینت» را مطالعه کردم. یک برداشت ذهنی از آن داشتم که من را به سوی نگارش «نیکنامان» هدایت کرد. در این کتاب به این نتیجه رسیدم که دانشمندان، نویسندگان و هنرمندان هر کشور پیشرفتهای علمی و مسائل فلسفی و کلامی را در سرتاسر دنیا مطالعه میکنند. دامنه تحقیقات خود را اکثراً تا بیرون از مرزهای خود گسترش میدهند و کمتر در استفاده از دستاوردهای دیگران خود را محدود میکنند. پیامبر گرامی اسلام نیز مسلمانان را به آموختن مسائل علمی تا دورترین نقاط دنیا سفارش میکند و میفرماید: «اطلبو العلم ولو بالصین» (دانش را طلب کنید هر چند در چین باشد.)
اما در یک نکته اکثر دانشمندان و نویسندگان کشورها متحد عمل میکنند و آن توجه به این است که سعی میکنند در معرفی الگو و بیان مصادیق از افراد برجسته داخلی استفاده کنند. هر گاه به دانش جدیدی برسند تلاش میکنند تا چهرههای برجسته کشور و جامعه خود را با آن رشته تطبیق و آن را به نسل جوان خودشان معرفی کنند. به همین منظور من هم سعی کردم با بهرهگیری از نظریات تعلیم و تربیت در سراسر دنیا بر اساس وُسع علمی خودم که بسیار ناچیز و قطرهای از دریای تعلیم و تربیت دنیاست، به معلمان گمنام و پرتلاش و موفقی اشاره کنم که در کشورمان متولد و بزرگ شده و تحصیلات خود را در همین کشور به پایان رساندهاند، تلاشهایشان در چارچوب قوانین همین مملکت بوده و در نهایت به عنوان چهرههای تعلیم و تربیت در دنیای آموزش و پرورش ایران فعالیت خود را بدون نِق زدن و شکایت از روزگار و مافیها ادامه دادهاند. آنها نه از کُرات دیگر آمده و نه برای رسیدن به نام و نشان جلای وطن کردهاند. آنها در همین آموزش و پرورش زحمت کشیدند و موفق شدند. تالیف یک کتاب یا کتابهایی که بتوانند نام افرادی که در گمنامی زحمات زیادی برای تعلیم و تربیت بچههای این کشیدهاند، از مدتی قبل به عنوان یک موضوع ذهن من را به خود مشغول کرده بود که خوشبختانه در یک بازه زمانی حدود دو ساله توانستم جلد اول آن را با عنوان «نیکنامان» بنویسم و منتشر کنم.
از ویژگیهای کتاب نیکنامان بگویید.
این شروع، حرکتی برای ثبت کردن فعالیتهای افراد سختکوشی است که فرصت نوشتن خاطرات آموزشی و تربیتی خود را نداشتهاند. در دنیای ادبیات و سخنوری، افرادی هستند که خوب سخنرانی میکنند و هر گاه بر مرکب سخن سوار میشوند، آنچنان در دنیای ادبیات جولان میدهند که همه را محو نوع و سرعت حرکت خود میکنند. شاید اگر از آنان بخواهیم دو صفحه مطلب بنویسند، از انجام این کار عاجز باشند. افراد دیگری هستند که با به کارگیری حروف الفبا متونی زیبا را در قالب نظم و نثر به رشته تحریر درمیآورند که ماندگاری آنها ابدی است. بسیاری از این نویسندگان در ارائه یک سخنرانی نیم ساعته برای جمعی کوچک، ناتوان و عاجزند. گروهی دیگر، هم خوب مینویسند و هم خوب میگویند. افرادی که مستند زندگی آنها به رشته حریر در آمده، هم خوب مینویسند و هم استاد سخن و سخنوران قاهری هستند. اصولاً معلمان اساتید سخن و ادیبان آتشینی هستند. در این اثر سعی کردهام تا به کمک افرادی بروم که معلمان خوب و زبردست و ماهری هستند، اما برای ثبت تواناییها و نظریات خود وقت کمتری اختصاص میدهند. ثبت فعالیتهای افراد خصوصاً در زمینه آموزش و پرورش یکی از ارزندهترین سرمایهها و میراث گرانبهایی است که میتوان برای نسل آینده به یادگار گذاشت. افرادی که زندگینامه آنها در قالب داستانهای کوتاه مستند شده، افراد موثر و پرتلاشی هستند که میتوانند به عنوان الگو به آنها تاسی کرد.
در زمانهای که دنیای غرب تلاش دارد تا با الگوسازی و معرفی چهرههای خود به نسل جوان و انقلابی ایران اسلامی آنان را به تقلید از ستارگان خود تشویق کند، کتاب «نیکنامان» با هدف مبارزه با تهاجم فرهنگی و معرفی مصادیقی از افراد موفق در جامعه اسلامی نگارش و تدوین شده است. در این کتاب، زندگینامه 6 نفر از معلمان موفق را در قالب داستان به رشته تحریر درآوردهام. بعضی از این افراد ایثارگر و بعضی جانباز دوران دفاع مقدس هستند. با بهرهگیری از مسائل معنوی و مذهبی و استناد به آیات و روایات کوشش کردهام تا افراد موفق هموطن را به عنوان سرمشق و الگو به جوانان معرفی کند.
ویژگی افرادی که نام و نشان و تلاششان را در این کتاب ثبت کردهاید، چیست و دارای چه ارزشهایی هستند؟
انتخاب افراد بسیار مشکل و حساس بود. در آغاز سعی کردم تجارب افرادی را ثبت کنم که با تلاش و کوشش خود موفقیت را در آغوش گرفتهاند. دومین خصیصهای که در نظر داشتم، این بود که افرادی که انتخاب میشوند، حتماً در دوران کودکی و نوجوانی مشکلات مالی را با تمام وجودشان لمس کرده باشند. سومین موضوع در انتخاب افراد این بود که آنها کسانی باشند که از نظر خصوصیات اخلاقی در مراتب بالای اخلاقی باشند. البته مسائل دیگری چون خوشنامی و پایبندی آنها به مسائل مذهبی و اخلاقی از نظر دور نمانده است. موضوع بعدی این بود که فعالیت خود به عنوان بخش خصوصی در تعلیم و تربیت را بدون پشتوانه مالی شروع کرده باشند و در پایان نکتهای که به عنوان یک معیار موثر در نظر گرفته شده توجه به این موضوع است که در این مسیر سخت و طاقتفرسا حتماً شکست را تجربه کرده باشند.
با توجه به این توضیحات، امکان تالیف و انتشار جلدهای بعدی این کتاب هم با همین محور وجود دارد؟
کار سخت و زمانبری است. بسیاری از افراد یا میترسند دیده بشوند و یا فکر میکنند حرفی برای گفتن ندارند. در جریان تدوین همین کتاب بدون استثناء همه افراد فکر میکردند که حرفهای با ارزش و خاطرات مفیدی که بتواند مورد استفاده جوانان قرار بگیرد، ندارند و یا مربوط به گذشتههای دور است که به راحتی از نظر ذهنی در دسترس آنها نیستند. حتی بعضی از دوستان به صراحت میگفتند که هیچ چیزی از سالیان دور گذشته در ذهن آنها باقی نمانده، اما زمانی که با هم صحبت کردیم، تمام خاطرات گذشته برایشان زنده شد. البته من معتقدم که هیچ خاطرهای از بین نمیرود و محو نمیشود، بلکه بسیاری از آنها را ما به دلخواه خود به بخشی از ذهن میسپاریم که بهراحتی در دسترس ما قرار نداشته باشند. بعضی از خاطرات را عمداً فراموش میکنیم و بعضی دیگر در میان حجم عظیمی از مطالب گم میشوند. ما هر گاه اراده کنیم، میتوانیم بخش عظیمی از خاطرات را در دسترس خود قرار بدهیم. در مورد همین کتاب، دوستان به اندازهای مطلب از گذشته داشتند که هر کدام میتوانست خود در قالب یک کتاپ چاپ شوند و من مجبور شدم خاطرات آنها را گلچین کنم. با وجود اینکه کار سخت و پرهزینهای است، ولی من علاقهمند هستم برای خدمت به جامعه فعلی و نسلهای آینده مجموعه مستندی از فعالیت معلمان سرزمینم را در قالب همین نام «نیکنامان» تقدیم و منتشر کنم.
به نظر شما تالیف و انتشار چنین کتابهایی در جامعه امروز تا چه اندازه ضروری و لازم میدانید؟
این کتاب 242 صفحه دارد و در آن زندگینامه 6 نفر از معلمان موفق در قالب داستان به رشته تحریر درآوردهام. تلاش کردهام تا با بهرهگیری از مسائل معنوی و مذهبی و استناد به آیات و روایات افراد موفق هموطن را به عنوان سرمشق و الگو به جوانان معرفی کنم. مستند کردن فعالیت معلمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این کار باید توسط اندیشکدههای تعلیم تربیت انجام گیرد، اما تاکنون فعالیت مستمر و هدفمندی انجام نشده است. جامعهای موفق است که در معرفی مشاهیر خود به نسلهای حاضر و آیندگان موفق عمل کند. گرسنگی و فقر موجب نابودی هیچ ملتی نمیشود، برای نابودی یک کشور کافی است آموزش و پرورش آن را تحت سیطره خود درآورد. کشورها موجودیت خود را از مسیر آموزش و پرورش به دنیا اعلام میکنند. مکتوب و ثبت کردن فعالیت معلمانی که قرار است پرچمدار تعلیم و تربیت و راهنمایان دانش آموزان باشند، باعث میشود تا دانش آموزان با امید بیشتری به آینده نگاه کنند.
درصد بالایی از افراد بزرگسالِ موفق در جامعه، افرادی هستند که دوران دانشآموزی تصاویر دقیقی از زندگی خود در دوران بزرگسالی را در ذهن خود داشتهاند. افرادی که در این کتاب انتخاب شدهاند، تنها از یک جنس نیستند، زیرا موفقیت در انحصار جنسیتی خاص نیست. در همه عرصهها زنان و مردان موفقی هستند که راز خوشبختی را درک کرهاند که در این مسیر سخت و طاقتفرسا حتما شکست را تجربه کرده باشند.
دیدگاهتان را به عنوان کاشناس با تجربه حوزه آموزش و پرورش در خصوص اهمیت مستند کردن تجارب معلمان را میشنویم.
من اکنون نزدیک به 50 سال است که در قسمتهای مختلف آموزش و پرورش و در نقاط مختلف ایران فعالیت آموزشی و سفر علمی داشتهام. همیشه ضرورت وجود یک یا چند اثر مکتوب از معلمان گمنام را که در هیچ کتابی نامی از آنها برده نشده، اما دارای فعالیتهای ارزشمندی بودهاند، احساس کردهام. خوشبختانه تشخیص همان نشانهها باعث شد تا بتوانم به تصاویر ذهنی و ایدههای خودم جامه عمل بپوشانم. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که اگر من فاقد تصاویر ذهنی در ارتباط با نویسندگی بودم، هرگز نمیتوانستم به این مهم دست پیدا کنم. ایدهپردازی و داشتن یک تصویر روشن از آینده خودم بخش تفکیکناپذیر فعالیتهای من بوده، هست و خواهد بود. در طول زندگی در جهت تحقق یافتن هر ایده و تصویر ذهنی که تلاش کردهام بدون نقص به همان شکلی که برای خودم ترسیم کردهام، رسیدهام.
امیدوارم این شروعی باشد برای افراد دیگر که آموزش و پرورش را مهمترین موضوع کشور میدانند. اگر آموزش و پرورش پویا و پیشرونده باشد همه کشور بهسوی پویایی و پیشرفت سوق پیدا خواهد کرد. معلمان خواسته یا نخواسته الگوی بچهها هستند. اگر آنان نا امید و منفعل باشند، جامعه نیز به تاسی از آنها منفعل و ایستا خواهد شد. روشهای تربیتی باید از بین کتابهای مستند، الگوسازی و تدوین شوند بدون داشتن مستندات کافی، یک پای تربیت لنگ خواهد بود.
و سخن پایانی؟
مستند کردن فعالیت معلمان در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مکتوب و ثبت کردن فعالیت همین معلمان که قرار است پرچمدار تعلیم و تربیت و راهنمایان دانشآموزان باشند، باعث خواهد شد تا دانشآموزان با امید بیشتری به آینده نگاه کنند. وقتی جوان ما متوجه بشود که در همین کشور با همین قوانین میتوان موفق بود، نسبت به فعالیت هدفمند خود امیدوارتر خواهد بود. چند وقت پیش به مطلبی در فضای مجازی در ارتباط با افراد موفق جامعه برخورد کردم که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست. خلاصه مطلب این است که درصد بالایی از افراد بزرگسال موفق در جامعه همان کسانی هستند که در دوران دانشآموزی دارای تصاویر دقیقی از زندگی خود در دوران بزرگسالی را در ذهن خود داشتهاند.
نظر شما