در این خطه شاهد فعالیت انجمنهای داستاننویسی هستیم که خاستگاه معتبری برای ظهور و بروز نویسندگان تازهکار و مستعد در جامعه داستانی ایران هستند. «انجمن داستان بوشهر» (که با نام اختصاری «ادب» شناخته میشود) از حدود دو سال و اندی پیش، فعالیتش را با مدیریت حسین فیروزه، نویسنده و روزنامهنگار جنوبی در حوزه هنری استان بوشهر با حضور برخی از نویسندگان جوان و همچنین علاقهمندان به داستان آغاز کرد.
در واقع، این انجمن خروجی یک کارگاه داستاننویسی با تدریس بیژن کیا در بوشهر است که در دوران پیشاکرونا تشکیل شد؛ اما به پیشنهاد مدرس این دوره و همچنین امید پارساییفر، رئیس حوزه هنری استان بوشهر این کارگاه شکل دائمی به خود گرفت. البته با شیوع کرونا جلسات این انجمن با تعطیلی روبهرو شد ولی این ویروس هرگز نتوانست اعضای انجمن را منفک و از ادامه راه بازدارد. خوشبختانه مدتی است که با آبی شدن وضعیت کرونایی استان بوشهر، بار دیگر جلسات هفتگی انجمن از سر گرفته شده است.
البته در این مدت که جلسات حضوری انجمن متوقف شده بود، اعضا نوشتن را ادامه دادند و در خلق داستانهایی با موضوعات مختلف از داستان بومی گرفته تا دفاع مقدس طبعآزمایی کردند و برخی از آنها موفق شدند که در برخی از رویدادهای داستانی کشور حائز رتبه شوند. در این باره گفتوگویی را با حسین فیروزه صورت دادهایم که در ادامه از نظر شما مخاطبان میگذرد.
آقای فیروزه هسته اولیه انجمن «ادب» چگونه و از کجا شکل گرفت؟
هسته اولیه انجمن داستان بوشهر، هنرآموزان یک دوره آموزش نویسندگی در حوزه هنری بوشهر به تدریس استاد بیژن کیا، نویسنده و داستاننویس بود. متاسفانه یکی از آفات مترتب بر دورههای هنری، تمام شدن زنجیره ارتباط مدرس با هنرآموزان یا فراگیران با یکدیگر است و خوشبختانه ما این شانس را داشتیم که رویکرد متولیان امر، حفظ این زنجیره و استمرار در حرکت آموزشی ایجاد شده بود. هماینک انجمن داستان بوشهر که به اختصار آن را «ادب» مینامیم، محلی برای حضور کلیه علاقهمندان به ادبیات و بهویژه ادبیات داستانی است که در اقلیمی به نام استان بوشهر فعالیت میکنند.
اعضای کارگاه آیا پیش از حضور در کارگاه داستاننویسی بیژن کیا سابقه یا تجربهای در زمینه داستاننویسی داشتند؟
در شروع فعالیت، سواد هنری بیشتر اعضا انجمن به همان دوره مذکور یا دورههای مشابهی که شرکت کرده بودند، محدود میشد. البته به این موضوع از جنبههای مثبت آن توجه شد و تلاش کردیم تا شرکتکنندگان از ابتدای امر به فرم نویسندگی استاندارد نزدیک شوند. خوشبختانه در طی بیش از دو سال فعالیت، امروز با اعضایی روبهرو هستیم که توانایی خلق داستانهای قابل قبولی را دارند و البته این موضوع، ابتدای مسیری بسیار طولانی برای نویسنده شدن است.
وجود افرادی که دارای تجربه داستاننویسی بودند در این کارگاه چقدر به افراد تازهکار انگیزه بخشید؟
تلفیق شرکتکنندگان دارای تجربه و نوقلم، بهویژه در دور جدید فعالیتهای انجمن (که پس از تکمیل واکسیناسیون عمومی از سرگرفته شد) نویدبخش اتفاقاتی مثبت است. اعضای قدیمیتر که سابقه نوشتن و گاه کسب رتبه در جشنوارههای ملی را دارند علاوه بر نقشآفرینی در حوزه آموزش، بهعنوان منتور نیز شرکتکنندگان نوقلم را حمایت و هدایت میکنند. از سوی دیگر، برخی تجارب که با آزمون و خطا کردن نویسندگان به دست آمده و بهعنوان اندوخته تجربی انجمن داستان بوشهر معرفی میشود، در اختیار اعضای جدید قرار میگیرد و فرایند رشد آنها را تسریع میکند.
مهمترین دغدغهای که هماکنون در انجمن ادب بوشهر دارید، چیست؟
دغدغه اصلی و هدف نهایی این انجمن، پرورش نویسندگانی دارای دانش فنی و متعهد به حقیقت است. خلأ فضای آموزشی و محلی برای حضور نویسندگان جدید در دهههای گذشته به طور جدی در استان بوشهر احساس میشد و این انجمن به مأمنی برای فعالیت علاقهمندان به ادبیات داستانی تبدیل شده است. علاوه بر تمرکز بر فاز آموزش، بر تولیدکننده بودن شرکتکنندگان در جلسات نیز تمرکز ویژهای داریم و بهطور مستمر و با تکرار این چرخه در مسیر ریلگذاری شده حرکت میکنیم.
در این مدت برای ارتقای کیفی کار اعضای انجمن چه اقداماتی را انجام دادهاید؟
تاکنون دو دوره جامع حضوری و دو دوره آنلاین مقدماتی و پیشرفته با حضور اساتیدی چون بیژن کیا و سعید بردستانی در انجمن داستان حوزه هنری بوشهر برگزار شده است. افزون بر این، چندین کارگاه تخصصی نیز در مقاطع مختلف و بهمنظور تمرکز بر جنبههای مختلف داستاننویسی با حضور اساتید مدعو ملی برنامهریزی و اجرایی شده است. همچنین معرفی نفرات برتر و تولیدکننده به کلاسهای پیشرفته اساتید ملی از جمله علیاصغر عزتیپاک و شهریار عباسی نیز از دیگر اقداماتی است که در راستای افزایش دانش نویسندگی اعضای این انجمن صورت گرفته است.
کرونا در روند برگزاری جلسات انجمن چقدر خلل ایجاد کرد و شما برای حفظ موجودیت انجمن چه راهی را در پیش گرفتید؟
متاسفانه کرونا شدیدترین ضربه خود را به پیکره نحیف فرهنگ و هنر کشور وارد کرد. قطع یکباره جلسات حضوری و نبود زیرساختهای برگزاری جلسات در ماههای اول ورود کرونا به ایران، شاکلهی بسیاری از فعالیتهای هنری را در هم شکست؛ اما شدیدا معتقدم که هنر، آخرین روزنه روشنایی در روزهای تاریک است. با گذر از شوک اولیه کرونا، موفق به برگزاری دو دوره تخصصی مقدماتی و پیشرفته داستاننویسی بهصورت آنلاین شدیم که استقبال قابلتوجه حدود 50 هنرجو را به همراه داشت. اگرچه ذات آموزشهای هنری بهصورت چهرهبهچهره بنا نهاده شدهاست؛ اما شرکتکنندگان دو دوره مذکور با آثار تولیدی خود نشان دادند که بذر امید در سختیها همواره در باغچه هنر رشد میکند.
طبیعتا در بهبود آثار تولیدی اعضا، خواندن آثار داستانی باکیفیت نقش بسزایی ایفا میکند، شما در نشستهای هفتگی انجمن داستان بیشتر آثار کدام نویسندگان داخلی یا خارجی را میخوانید و مورد بررسی و واکاوی قرار میدهید؟
خواندن آثار شاخص ادبیات ایران و جهان، جزء لاینفک جلسات انجمن داستان بوشهر است. تاکید ویژه روی این موضوع نیز از ضرورت توجه به فرم و محتوای آثار این بزرگان و تشریح آن در جلسات انجمن نشأت میگیرد. تاکنون علاوه بر همخوانی مهمترین آثار ادبیات فارسی در حوزه داستان کوتاه، موفق به سرانجام رساندن سیر مطالعاتی نویسندگان مطرحی چون چخوف و همینگوی شدهایم و در حال حاضر نیز سیر مطالعات آثار مارکز را در دست داریم. از سوی دیگر، بر مطالعه ژانرهای مختلف ادبی نیز تاکید داشتهایم و بهطور مثال در ژانر ادبیات دفاع مقدس آثار متعددی از حبیب احمدزاده و مجید قیصری مورد مطالعه قرار گرفته است.
آیا از مشارکت اعضا در نقد و بررسی آثار انتخابی در جلسات هفتگی رضایت دارید؟
بله؛ اجرای جلسات هفتگی انجمن بهصورت کاملا مشارکتی و در فضای تعاملی صورت میگیرد. حتی شرکتکنندگان جدید نیز در جلسات اولیه خود را ملزم به ارائه یک ریویو (عقیده و نظر) از داستانهای معرفی شده میدانند. که با رشد سواد ادبی، این ریویوها به نقد و تحلیل تبدیل میشود. از اینرو، در هر جلسه و از دل هر داستان، نکات جدیدی به آموختههای ما اضافه میشود.
برخی بر این باورند که بوشهریها ذاتا مردمی داستانگو هستند؛ آیا شما با این عقیده موافقید؟
تجربهی زیستهی تاریخی ما بوشهریها چیزی فراتر از شهروندان عادی دیگر مناطق کشور است. تامین قوت روزانه یک جاشو را تصور کنید باید سوار بر ماشووهای کوچک به دل دریای سیاه و موج و جنگ با بمبک برود یا کشاورزی که برای تامین درآمد یک سال خود باید در خرماپزان دشتستان و تنگستان از یک نخل سر به فلک کشیده بالا رود. حتی نحوهی تعامل ما با جهانیان نیز بسیار متفاوت با دیگر نقاط کشور است و این موضوع در سفرنامه سیاحان خارجی بهوضوح به چشم میآید. مردمانی با این تجارب زیستی، قطعا قصههای زیادی برای گفتن دارند و حتی در مکالمات روزمره خود به قصهگویی خواهند پرداخت.
با توجه به مطالعاتی که در حوزه ادبیات داستانی استان بوشهر داشتهاید. مهمترین مولفههای داستانی نویسندگان بومی کدامند؟
بررسی آثار نویسندگان هماستانی در دورههای متفاوت، دو مولفهی مشابه را پیش روی ما میگذارد. تاثیر اقلیم و تاثیر آیین بر آثار بزرگان ادبیات داستانی بوشهر از چوبک بهعنوان یکی از بنیانگذاران داستان کوتاه فارسی تا نویسندگان هم دوره ما کاملا پررنگ است. با وجود حضور نویسندگانی درخشان از استان بوشهر در سپهر ادبیات داستانی ایران، همچنان بوشهر بهعنوان گوشهای روایتنشده در کشور محسوب میشود و این یک گنج در دسترس برای نویسندگان جدید است.
نویسندگان بوشهری را در تعالی ادبیات داستانی ایران چقدر نقشآفرین میدانید؟ شما در انجمن سبک کدام نویسنده بومی را بیشتر مورد توجه قرار میدهید؟
جایگاه مکتب ادبیات جنوب و تاثیر عمیق آن بر ادبیات ایران غیر قابل انکار است. نویسندگانی از بوشهر، خوزستان و فارس که ادبیات داستانی کشورمان را به سمت غنیتر شدن سوق دادهاند و همواره مورد تائید و تحسین منتقدان ملی و بینالمللی بودهاند. ترجیح ما در انجمن داستان، الهام گرفتن و تولید کپیهای درجه دوم از بزرگانی چون چوبک، احمد محمود یا مندنیپور نیست، بلکه تلاش میکنیم تا نویسندگانی با امضای خاص خودشان را پرورش دهیم. با توجه به ظرفیتهای فرهنگی استان بوشهر، قطعا این امکان وجود دارد و در صورت استمرار این جریان، در سالهای آینده شاهد حضور موج جدیدی از نویسندگان صاحبسبک بوشهری در سطح ملی خواهیم بود.
شما در جلسات هفتگی و آموزش اعضای تازهکار روی چه نکاتی تاکید و اهتمام ویژه دارید؟
آموزش، تمرین و تکرار. این سه رکن اصلی و بنیان موفقیت در همهی ژانرهای هنری است. البته در کنار این عناصر، سعی داریم تا در این فضا مواردی مثل اخلاقمداری، زیست هنرمندانه، تعهد به حقیقت، مارکت هنر و دیگر جنبههای تاثیرگذار بر زندگی یک نویسنده را بیاموزیم.
آیا داستان امروز ایران دارد مسیر روبهرشد و درستی را میپیماید؟
متاسفانه داستان امروز ایران دچار آسیبهای زیادی شدهاست. مسابقه برای تولید اثر، ما را به ماشینهای تکثیر کلیشه تبدیل کرده و عجله برای نویسنده بودن فقط کمیت آثار تولیدی را بالا برده است. به اندازهی کلیه اصناف و وقایع، جشنواره داستاننویسی داریم و بیش از تعداد نویسندگان، جایزه و مقام تقسیم میشود. خروجی این فضای غبارآلود، تیراژ 250 عددی کتاب با هزینه نویسنده است. 250 کتابی که تنها جایگاه آنها، کتابخانه منزل بستگان نویسنده یا انباری انتشاراتی است.
باید اشاره کنم که عرصه فرهنگ و هنر، جای اقدامات تبلیغاتی نیست. ادبیات نیازی به عدد و رقم و گزارشات آماری ندارد؛ زیرا تولید آثار خوب در حوزه ادبیات داستانی پروسهای زمانبر است و هیچ راه میانبری برای تبدیل یک نویسنده آماتور به حرفهای وجود ندارد. تنها با استمرار، دانشافزایی و تکرار است که به سطح مطلوبی از داستان فارسی خواهیم رسید.
از دید شما کارگاههای داستاننویسی چقدر در پرورش نویسنده خلاق و خوشفکر نقش دارند؟
در عصر حاضر، آموزش به فرم شبکهای تبدیل شده است؛ یعنی هر فراگیر، در جایگاه خود اطلاعاتی برای عرضه به سایرین دارد. تشکیل کارگاهها، جلسات و نشستهای داستانی میتواند منجر به گسترش این شبکه و به اشتراکگذاری تجربههای تعداد بیشتری از اعضای این شبکه شود. علاوه بر آن، انگیزه حضور در جوامع هنری، خود عامل مهمی برای فعالیت در این عرصه است.
و سخن پایانی؟
در پایان میخواهم از آقای پارساییفر، رئیس حوزه هنری استان بوشهر تشکر ویژه کنم؛ چون برخلاف بسیاری از مدیران دیگر که دنبال کارهای مقطعی و خروجی سریع برای نمایش دستاوردهایشان هستند، او دنبال این کارها نیست؛ بلکه در پی انجام کارهای زیربنایی و تقویت زیرساختهاست. بیشک انجام کارهای مقطعی بهویژه در عرصه فرهنگ و هنر، خروجی کممایه و کماثری دارد؛ چراکه تولیدات فرهنگی و ادبی فاخر نیاز به برنامهریزی چندساله دارد. خوشبختانه در حوزه هنری از چهار سال پیش در حوزه ادبیات گامهای استواری برداشته شده است و در حوزه داستان هم الان قریب به دو سال و نیم است که انجمن ادب فعالیتش را آغاز کرده است و حوزه هنری در همه برنامههای این انجمن همکاری همه جانبهای دارد و این برای ما خیلی ارزشمند است. همچنین از بیژن کیا، نویسنده مطرح کشورمان هم نهایت قدردانی را دارم که این موج را در استان بوشهر ایجاد کرد و این باور و اعتماد به نفس را به ما داد که میتوانیم حرکت کنیم و روی پای خودمان بایستیم.
نظر شما