هسته اولیه دوسالانه داستان کوتاه نارنج چگونه و از کجا شکل گرفت؟
ایده اولیه دوسالانه داستان کوتاه نارنج برای اولین بار از سوی احسان شاهطاهری در سال ۱۳۸۵ - که یکسالی میشد کارگاه داستان باران را با دوندگی بسیار در جهرم راهاندازی کرده بود - با دوستان حاضر در این کارگاه مطرح شد که با استقبال اعضا مواجه و پس از آن بود که وارد فاز اجرایی شد و اولین دوره ما به صورت استانی آذرماه ۱۳۸۶ برگزار شد.
وجود افرادی که دارای تجربه داستاننویسی بودند، در این مسیر به افراد تازهکار انگیزه بخشید؟
قطعا همینگونه است اگرچه آن زمان در شهرستان جهرم هنوز کسی بهصورت حرفهای داستاننویسی را پیگیری نمیکرد اما از همان دوره اولیه علاوه بر اینکه یکی از بهترین کارگاههای داستان در سطح استان همین کارگاه باران بود، همراهی بزرگان داستاننویسی استان نظیر: ابوتراب خسروی، احمد اکبرپور، بابک طیبی، سیروس رومی، امین و ابوالقاسم فقیری، محمد کشاورز و صمد طاهری و ... همینطور فعالان داستاننویسی سایر شهرستانها نظیر حسین مقدس و آلابراهیم نقش بسیار پررنگی در این زمینه داشت.
مهمترین دغدغهای که هماکنون در این راه دارید، چیست؟
به گمان خودم باید از دو زاویه به این قضیه نگاه شود. یکی بحث تامین بودجه و هزینههای نارنج است که بخش بزرگی از انرژی گروه اجرایی را میگیرد و هر دوره مشکلات و مصیبتهای خودش را دارد و یکی دیگر هم دور نشدن از همبستگی و همدلی در زیر سایهی سلامت و با کیفیت برگزار شدنِ نارنج از سوی کسانی است که دل در گرو آن دارند.
نارنج همواره این دلنگرانی را داشته است که از همه ظرفیتهای موجود در شهرستان چه در حوزه داستان و چه در سایر حوزهها بهخصوص در برگزاری اختتامیه نهایت استفاده را ببرد. در برخی دورهها بسیار در این زمینه موفق بوده و در برخی دورهها هم با کملطفی دوستان مواجه بوده است. اما اصل مهم پایبند بودن به استمرار و ادامه داشتن و البته کیفیت نارنج است که تمام مسایل پیرامون آن باید اتفاق بیفتد.
در این مدت برای ارتقای کیفی کار دوسالانه داستان کوتاه نارنج چه اقداماتی را انجام دادهاید؟
تاسیس موسسه فرهنگی، هنری نارنج، بالا بردن ارتباطات و حضور نویسندگان درجه یک کشور و حتی نویسندگان مقیم کشورهای دیگر و بالا بردن کیفیت علاقهمندان داستان، حضور مداوم در شبکههای اجتماعی و فضای رسانهای از یک سو و دور نگه داشتن نارنج از فضای ناسالم و حواشی بدون ثمر، تلاش فراوان برای حفظ استقلال و سلامت برگزاری علیرغم همه نامهربانیها، از مهمترین اقدامات ما بوده است. هر چند خود من اعتقاد دارم فعالان و علاقهمندان داستانی که در خود شهرستان حضور دارند، به هر دلیلی که حتی میتواند ناشی از کمکاری خود من باشد، آنطور که باید از این ظرفیت استفاده نکردهاند؛ که البته این نیازمند آسیبشناسی منصفانه است.
کرونا در روند برگزاری این دوسالانه ادبی چقدر خلل ایجاد کرد و شما برای حفظ موجودیت آن چه راهی را در پیش گرفتید؟
کرونا اگرچه برگزاری کارگاههای داستاننویسی ما را با تعطیلی مواجه کرد اما خوشبختانه به دلیل اینکه نارنج بهصورت دوسالانه برگزار میشود و دریافت آثار هم بر بستر اینترنت است در روند برگزاری آن خللی ایجاد نشد و حتی از نظر شرکتکنندگان رشد کمی و کیفی داشتیم؛ حتی ما توانستیم با رعایت شیوهنامهها اختتامیه را هم بهصورت حضوری و با استقبال زیاد مخاطبان برگزار کنیم.
پس از گذشت هشت دوره از برپایی دوسالانه نارنج چه آیندهای برای آن متصورید؟
واقعیتش این است که همه کسانی که دستی در برگزاری برنامههای اینچنینی دارند، میدانند رسیدن به عدد ۸ در کشور ما بسیار سخت است و این را هم صادقانه از جهت حضور خودم نمیگویم که قطعا همراهی و همدلی دوستان عزیزی چون محسن نعمتاللهی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان جهرم و مجموعه مدیریتی شهرستان و استان و بهطور ویژه اهالی فرهنگ و هنر شهرستان در ۱۶ سال گذشته میدانم. اما من دلم میخواهد آینده روشنی را برای نارنج متصور باشم. چراکه این برنامه اگر بخواهیم درست نگاه کنیم متعلق به شهرستان جهرم است و همه دلسوزان واقعی باید برای سرپا بودنش تلاش کنند. من هم میدانم حوزه هنر و بهخصوص ادبیات داستانی بسیار مظلوم است و برای مدیران کلان، اهمیت بسیار کمی دارد اما از همه مسئولین و همینطور هنرمندان و هنردوستان جهرمی خواهش میکنم برای ماندن و ثمر دادنهای بیشتر نارنج تلاش کنند و نگاهشان معطوف به شخص و فرد خاصی نباشد.
جایگاه کنونی دوسالانه را در جریان ادبی کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخ صحیح به این سوال را باید اساتید و فعالان حوزه داستان بدهند که به طور علمی و پژوهشی اتفاقهای داستانی کشور را رصد میکنند. اما آنچه که از بازخورد اهالی داستان به ما میرسد، به گمانم نارنج با همه محدودیتها و کملطفیها و البته ندیدنهایی که بر کل جامعه ادبی ما حاکم ماست، در رتبه بالای جوایز ادبی کشور قرار دارد و این را از صحبتها و بحثهایی که در بین علاقهمندان ادبیات داستانی کشور ردوبدل میشود، میتوان فهمید. با این حال من تاکید میکنم برای نارنج مهمترین اصل معرفی داستاننویسان به جامعه داستانی کشور بدون هیچگونه نگاه جانبدرانه و متمایل به عقیده خاصی است.
آیا خروجی این دوسالانه منجر به کشف استعدادهای ناب ادبی شده است؟
درخشش و کشف هر چهرهای به خصوص در عرصه ادبیات در وهله اول مرهون تلاشها و پشتکار خود افراد است اما نارنج هم سهمی هر چند کوچک در معرفی نویسندگان جوان زیادی داشته است. نویسندگان مطرح زیادی الان در سطح کشور در حال فعالیت هستند که در نارنج موفق به کسب نتیجهای شدهاند. دوستانی مثل سروش چیتساز، لاله زارع، حسن لعلبذری، پیمان برومند، حبیب پیریاری، سولماز اسعدی، میثم خالدیان، نسیم سهیلی و خیلیهای دیگر که در نارنج درخشیدهاند و این باعث افتخار ماست.
درباره کارگاه داستان باران هم توضیح میدهید؟
کارگاه داستان باران اگر درست بگویم از سال ۱۳۸۴ فعالیتش را آغاز کرده است و تا قبل از کرونا که به طور مداوم به صورت حضوری و با کمک دوستان زیادی برگزار میشد، ولی به دلیل شیوع بیماری کرونا و محدودیتهای همگانی این کارگاه هم به تبع تعطیل شده است، تاکنون؛ البته به کمک دوستان در فضای مجازی دورهمیهایی توسط اعضا تشکیل میشده که امیدوارم هرچه سریعتر شاهد تشکیل حضوری کارگاه داستان باران به همان صمیمیت و همدلی قدیم در محل مناسب و بهصورت رسمی باشیم.
در مورد فعالیتهای دیگر گروه اجرایی نارنج هم اگر صحبتی دارید، میشنویم.
تلاش داریم مانند قبل از کرونا و با بهبود شرایط ناشی از آن با برگزاری برنامههای مدون و برنامهریزی شده به روزهای بهتر و پویاتری برسیم. هرچند در همین مدت کرونا هم برنامههای مشترکی با انجمنهای شعر، موسیقی و خوشنویسی و ...انجام شده است که امیدواریم با برنامهریزی صحیح شاهد اتفاقهای مثبتی مانند گذشته باشیم.
نظر شما