افزایش قیمت نهادههای تولید، تغییر قیمت کتاب را موجه میکند اما شیوه، مبدا و اساس تغییر قیمتها مشخص نیست و در این شرایط، بیاعتمادی مخاطبان به بازار نشر و کتابفروشیها، میتواند آسیبهای فراوانی به همراه داشته باشد.
در چنین شرایطی؛ برخی از کتابفروشان خواستار درج نشدن قیمت پشت جلد کتاب هستند. آنها معتقدند اینکار باعث میشود قیمت کتابها متناسب با شرایط بازار در هر بازه زمانی تعیین شود. مسعود درودی، مدیر کتابفروشی دانشمند شهر سنندج از کتابفروشانی است که این روزها تغییر روند درج قیمت پشت جلد کتابها را مطالبه میکند. او درباره اینکه کتابفروش و مشتری چگونه میتوانند از قیمت کتاب مطلع شوند، به خبرنگار ایبنا گفت: سایت ناشر میتواند منبع خوبی برای اطلاعرسانی درباره قیمت کتاب باشد. همچنین میتوان سامانهای تعریف کرد تا ناشران کتابها و آخرین قیمت آنها را در آن سامانه بارگذاری کنند. در نهایت کتابفروش با تماس تلفنی، میتواند جویای آخرین قیمت کتاب از ناشر شود و استعلام قیمت بگیرد.
برچسب قیمت جدید و ایجاد شائبه برای مخاطبان
اواسط خرداد 99 هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در این رابطه گفت؛ ناشران حق دارند روی کتابهاشان برچسب قیمت جدید بچسبانند، اما افزایش قیمت خودسرانه از سوی کتابفروش، غیرقانونی است. درودی درباره برچسب زدن به کتاب برای بهروز کردن قیمت آن بیان کرد: برچسب زدن بر کتاب، وجهه جالبی ندارد؛ زیرا برای مشتری این شائبه پیش میآید که کتابفروش بهطور خودسر قیمت کتاب را تغییر داده است. ملاک مخاطب آن چیزی است که در پشت جلد کتاب چاپ شدهاست و آن عدد نباید تغییر کند. باید توجه داشت که ناشر میتواند با برچسب، قیمت کتاب را تغییر بدهد و کتابفروشان نمیتوانند از این روش استفاده کنند.
او ادامه داد: میان کتابفروشان، دودستگی به وجود آمدهاست؛ برخی از همکاران، کتاب برچسبخورده میفروشند اما برخی، کتابهای قدیمی را با همان قیمت پشت جلد عرضه میکنند. این تناقض برای مشتریان مشکلساز است؛ زیرا با دیدن قیمتهای متفاوت از یک کتاب، سردرگم میشوند. اگر راهی باشد تا همه کتابفروشان بتوانند از آخرین قیمت کتاب با خبر باشند، این مشکل و درگیری به وجود نمیآید و در قیمتگذاری، رویه ثابت و یکدستی ایجاد میشود.
کتاب یک محصول دیرفروش است
علی حاجیتقی، مدیر انتشارات «ارمغان طوبی» درباره قیمت پشت جلد کتاب و مشکلات مربوط به آن به خبرنگار ایبنا گفت: کتابفروشان در این زمینه با مشکلاتی مواجهاند، زیرا درج قیمت پشت جلد موجب آسیب آنها میشود. این مساله درست است؛ اما اینکه قیمت پشت جلد، در کتاب درج نشود و هر کتابفروش، قیمت را از طریق سامانه واحدی چک کند، روشی است که باید بیشتر کارشناسی شود.
این ناشر و کتابفروش افزود: کتاب یک محصول دیرفروش است. افزایش مکرر قیمتها در سوپر مارکتها و فروشگاههای مواد غذایی، مشکلی ایجاد نمیکند؛ زیرا عمده محصولات عرضه شده در این اماکن، زود مصرف میشوند. مثلا کسی که مواد غذایی را میفروشد، نهایتا خود آن را 20 روز پیش خریداری کردهاست و دغدغه تغییر قیمتها برای محصولات زودمصرف، وجود ندارد.
او ادامه داد: اما کتاب ماهها حتی سالها در قفسه کتابفروش باقی میماند. در اینصورت، کتابی را که برابر با قیمتگذاری قدیمی، 50 هزار تومان میفروشد، امروز باید با قمیت 200 هزار تومان آن را جایگزین کند. درصورتی که اگر کتابی را که سالها پیش 50 هزار تومان خریده شده بود، در همان سال میفروخت، چهبسا 10 هزارتومان روی آن سود میکرد اما این رقم امروز به درد او نمیخورد. بنابراین باید به کتابفروش اجازه بدهند قیمت را بهروز کند.
//////////////////
کتابفروش باید بتواند قیمت کتاب را به روز کند
حاجیتقی با تاکید بر اینکه شرایط اقتصادی کشور در این سالها عادی نیست، گفت: اگر در کشور اوضاع و شرایط عادی بود، قیمت کتاب با سیر منطقی بالا میرفت و نیاز به تغییر قیمت کتاب نبود؛ اما در دورهای هستیم که قیمت همه چیز به طرز وحشتناکی بالا میرود و در هر نوبت تجدیدچاپ، قیمت کتاب بیشتر میشود. در این وضعیت، کتابفروش نمیتواند کتابی را که 8 ماه پیش خریدهاست با همان قیمت بفروشد، و اگر با همان قیمت بفروشد، برایش هزینه و ضرر و زیان خواهدداشت. با فروش کتاب به قیمت قدیم، سودی برای کتابفروش باقی نمیماند که بتواند کارش را بگرداند و دوباره کتاب بخرد.
او ادامه داد: برای مثال فردی با 500 میلیون تومان کتابفروشی خود را تجهیز کردهاست. دو سال پیش فکر میکرد، با فروش این کتابهایش به سود میرسد و میتواند هزینه زندگی را با آن بپردازد و با باقی درآمدش، کتابهای جدید بخرد. این درحالی است که در این روزها حتی اگر کل کتابهایش را به قیمت دو سال پیش بفروشد، فقط هزینههای زندگی او تامین میشود و شاید پولی نماند که با آن کتاب بخرد.
پیشنهاد جدولی نرخنامه و محاسبه قیمت کتاب از سوی کتابفروش
درودی با بیان اینکه میتوان جدولی برای تعیین قیمت کتاب براساس ویژگیهایش تعیین کرد، توضیح داد: میتوان اقدامی مانند دفاتر کپی و خدمات چاپ دیجیتال انجام داد. آنها برای خود قوانینی دارند؛ مثلا اگر فردی بخواهد از یک صفحه 100 کپی بگیرد، برای هر برگ کپی، بهای کمتری میپردازد و... همینطور میتوان برای تعیین قیمت کتاب، جدولی بر اساس تعداد صفحه، نوع جلد (سخت-نرم)، قطع کتاب (رقعی، رحلی، جیبی یا ...) تهیه کرد. در نهایت در 10 تا 15 خانه جدول میتوان این موارد را تعیین کرد.
او افزود: کتابفروش بر اساس جدولی که در اختیارش قرار میگیرد، میتواند قیمت را تعیین کند؛ مانند کاری که طلا فروش انجام میدهد. البته اینها مثال است و طلا را با کتاب مقایسه نمیکنم. اما ناشر هم میتواند قیمت پشت کتاب را چاپ نکند و قیمت روز را بر اساس قیمت هزینههای مختلف (زینک، کاغذ، صحافی و ...) محاسبه کند. در سنندج، اتحادیه چاپ و نشر یکی است و ناشران، عکاسان، کپیبرداران و... در این اتحادیه عضوند. اتحادیه هر چند هفته، نرخنامه جدیدی در گروه اعلام میکند و اعضا بر اساس آن کار میکنند؛ پس چرا برای کتاب چنین اقدامی انجام نشود؟
ناشر باید قیمت کتاب را مشخص کند!
حاجیتقی اما این ایده را قبول ندارد. او با غیرمنطقی خواندن محاسبه قیمت مطابق با جدول تعرفهها، بیان کرد: ناشران میدانند که چنین روشی ممکن نیست. اگر طلای خام بخرید، قیمت تقریبا در سراسر کشور یکسان است؛ اما کارمزد همه طلاها یکسان نیست. همینطور پروسه انتشار کتاب همیشه مشابه نیست. یک کتاب 200 صفحهای میتواند قیمتهای متفاوتی داشتهباشد، زیرا ممکن است مترجم و مولف آن قوی یا ضعیف باشد. برخی از مولفها 20 درصد از قیمت پشت جلد را میخواهند. همچنین ممکن است برای یک کتاب کلمهای 5 تا 50 تومان حق ویرایش پرداخت شود. صحافی هم میتواند با قیمتهای متفاوت انجام شود.
به گفته او بهترین راه این است که ناشر قیمت کتاب را تعیین کند. اینگونه؛ مصرفکننده میتواند تصمیم بگیرد که کتاب را میخواهد یا نه. مدیر انتشارات ارمغان طوبی ادامه داد: دولت برای کمک به این حوزه میتواند به مردم یارانه کتابخوانی ارائه بدهد، اما برای مثال نمیتواند به ناشر بگوید کتابی که یک پروفسور تمام تالیف کردهاست، با یک مولف تازه کار، قیمت یکسان داشتهباشد.
حاجیتقی ادامه داد: به همین دلیل به هیچ وجه موافق دخالت دولت در قیمتگذاری کتاب نیستم. ناشر باید قیمت کتاب را مشخص کند! همچنین مخالف تخفیفهای بیرویه هستم. دولت نباید قیمتگذاری کند، بلکه باید جلوی تخفیفهای بیرویه را بگیرد. آن موقع؛ ناشر نمیتواند کتابش را با قیمت بالا منتشر کند و برایش 80 درصد تخفیف درنظر بگیرد.
ناشر به کتابفروش اجازه تغییر قیمت و برچسب نمیدهد
مدیر انتشارات ارمغانطوبی با اعلام اینکه با بهروز بودن قیمت کتاب موافق است، افرود: این در خواست کاملا منطقی است. اما اینکه سایتی باشد تا ناشران قیمت همه کتابهایشان را در آن بهروزرسانی کنند، عملی نیست؛ زیرا بسیاری از ناشران این کار را نمیکنند. حتی اطلاعات خانه کتاب که بزرگترین مرجع نشر ایران است، در برخی از موارد در ارتباط با قیمت کتاب، بهروز نیست. خیلی از ناشران سایت به روز دارند و قیمت باقی کتابها را هم میتوان با سرچ ساده به دست آورد. راهکارش پیدا میشود، اما وقتی اصل قضیه پذیرفته نشدهاست، کسی نمیتواند روی راهکارش پیشنهاد دهد.
حاجیتقی درباره روش برچسب زدن برای بهروز رسانی قیمت کتاب گفت: این روش مخصوص ناشر است. ناشر میتواند کتابهایش را که در انبار ماندهاست، برچسب لوگودار بزند. اما ناشر به کتابفروش اجازه تغییر قیمت و برچسب نمیدهد که کتابفروش بتواند قیمتها را بهروز کند. برخی از ناشران هستند که فروش زیاد و بهروزی دارند، مانند ناشران معتبر دانشگاهی یا کودک و نوجوان به این دلیل که کتابشان به سرعت وارد شرکتهای پخش میشود و به سرعت پول خود را دریافت میکنند، چنین مشکلی ندارند. گاه این افراد اگر یک کتاب در دست کتابفروش ماندهباشد، اعلام میکنند که حق تغییر قیمت کتاب را ندارد.
برخی از ناشران قیمت پشت جلد نمیزنند
اگر درج نشدن قیمت به سود ناشر و کتابفروش است، چرا هنوز قیمت در پشت جلد کتاب درج میشود؟ درودی در اینباره توضیح داد: شاید وزارت فرهنگ و ارشاد اجازه حذف قیمت از پشت جلد کتاب را نمیدهد! البته در این روزها کتابهایی داریم که برخی از ناشران قیمت پشت جلد آنها را نمیزنند. همچنین خیلی از کتابهای نفیس مانند قرآن، حافظ و سعدی قیمت ندارند و یا ناشران حوزه معماری، کتابهایی با کاغذ گلاسه دارند که برایشان قیمت نمیزنند.
به گفته این کتابفروش، اگر قیمت کتاب پشت جلد درج نشود، هیچ کدام از طرفین ضرر نمیکنند؛ زیرا این اقدامی روزمره است و همه اصناف آن را انجام میدهند. از نظر او؛ وقتی صنف نرخنامه ثابت داشتهباشد، به زیان ناشران نیست، بلکه به سود آنها است. درودی با بیان اینکه ممکن است مخاطب فکر کند، درج نشدن قیمت پشت جلد کتاب موجب گران شدن کتاب و به ضرر او است، توضیح داد: این اقدام باعث میشود موجودی کتابفروشی و کالای ناشر همچنان مطابق با نرخ روز باشد. باید توجه داشت که همه سرمایه کتابفروش، کتاب است. نمیتوان گفت کتاب 800 صفحهای که ۸ سال پیش خریداری شده و پشت جلد آن قیمت 12 هزار تومان است، به همان قیمت فروختهشود؛ زیرا در آن شرایط از سرمایه کتابفروش کاسته میشود.
به گفته او، اگر کتابفروش بتواند از قیمت روز کتاب آگاه باشد و کتاب را منطبق با آن بفروشد، دل گرمی بیشتری خواهدداشت. درودی ادامه داد: با این روش همه میدانند برای مثال کتابی ۸۰۰ صفحهای چه نرخی دارد، و کتابفروش دلگرم میشود، زیرا میداند، سرمایهاش از بین نمیرود.
میان کتابفروشیها هماهنگی وجود ندارد
حاجیتقی درباره چرایی درج قیمت پشت جلد کتاب توضیح داد: در سالهایی کاغذ دولتی توزیع میشد -منظورم همین کاغذ دولتی که در سالهای اخیر توزیع میشود، نیست، بلکه کاغذی که دهه 60 و 70 با سازوکار متفاوت توزیع میشد- این روند متوقف و بعد از سر گرفتهشد. در آن سالها دولت اعلام میکرد، به ناشران وام میدهد و به آنها کمک میکند. همچنین برای اینکه ناشران بتوانند برای کتاب اعلام وصول بگیرند، باید قیمت کتاب را پشت جلد آن درج کنند؛ با حذف سازوکار سوبسیدی، درج قیمت پشت جلد باقی ماند.
این درحالی است که به گفته او حتی میان کتابفروشیها برای این درخواست هماهنگی وجود ندارد و برخی کتابفروشیهای بزرگ به ناشران اعلام میکنند که از ارسال کتابهایی که قیمت پشت جلد ندارد، خودداری کنند.
او با اشاره به ناشرانی که قیمت پشت جلد کتاب را حذف کردند، بیان کرد: برخی ناشران کار خوبی کردند، به دلیل درخواست بالای بازار از کتابهایشان توانستند این کار را کنند، هر ناشری نمیتواند این کار را انجام بدهد. آنها در کتاب نوشتند برای اطلاع از قیمت به سایت ناشر مراجعه کنید. اینگونه ناشر، شرکت توزیع کننده و کتابفروش میتواند از اطلاعات سایت استفاده کند.
نظر شما