چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۶
زمین خانه‌ی ماست

اکرم حسن‌پور، مترجم کتاب «آخرین درخت» گفت: سال‌ها به کار مدیریت آموزشی و تولید محتوای آموزشی در مدرسه مشغول بوده‌ام و دریافتم ما انسان‌ها و همه‌ی موجودات زنده در یک چیز مشترک هستیم، زمین خانه‌ی ماست. کره‌ی زمین سیاره قابل سکونتی است که نیازهای ما به آن وابسته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به مناسبت روز گل‌وگیاه گفت‌وگویی با اکرم حسن‌پور درباره کتاب «آخرین درخت»، اثر امیلی هاورث بوث انجام داده‌ایم، کتابی که به طبیعت و گل و گیاه می‌پردازد و با ترجمه او راهی بازار نشر شده است. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

چه چیزی باعث شد سراغ ترجمه کتاب «آخرین درخت» بروید؟
در خانه‌ی پدری، باغچه‌ای داشتیم که پدرم در آن، گل‌های رنگارنگ و درخت‌های زیادی کاشته بود و هر روز ساعت‌ها مشغول آبیاری و مراقبت از آن‌ها بود. یکی از سرگرمی‌های من، همراهی با پدر بود. سرسبزی درخت‌ها، بوی خوش گل‌ها، بازی با عنکبوت‌هایی که تار بسته بودند، دنبال کردن مورچه‌ها، گوش دادن به نوای پرندگان، نوشتن مشق مدرسه زیر سایه نسترن، بازی با بچه‌ها در میان درختان، راه‌های ارتباط اولیه‌ی من با طبیعت بود.
از طرفی، من سال‌ها به کار مدیریت آموزشی و تولید محتوای آموزشی در مدرسه مشغول بوده‌ام و دریافتم ما انسان‌ها و همه‌ی موجودات زنده در یک چیز مشترک هستیم. زمین خانه‌ی ماست. کره‌ی زمین، سیاره‌ی قابل سکونتی است که نیازهای ما به آن وابسته است.
از این‌ها که بگذریم، ما انسان‌ها با چالش‌های زیادی روی این سیاره مواجه هستیم و با دخالت‌های بی‌شمار، همواره تعادل این کره‌ی خاکی را برهم زده‌ایم و آن را تخریب کرده‌ایم؛ بنابراین، به افراد باهوش و متعهد که به طبیعت اهمیت می‌دهند، نیاز داریم تا بتوانند کره‌ی زمین را از نظر اقلیمی و زیست‌محیطی تغییر دهند. کتاب «آخرین درخت» کودکان و نوجوانان را به لمس طبیعت، هماهنگی با طبیعت، کاشت درخت و نوعی همکاری برای رسیدن به هدف مشترک، برای ساختن جهانی سبز، آرام و شاد، دعوت می‌کند.

چه چیزی در دل این داستان وجود دارد که تحت‌تاثیرتان قرار داد؟
در کتاب «آخرین درخت» بچه‌ها صدای آخرین درخت را می‌شنوند. شاید این صدای طبیعت است که نسل آینده را به حفظ محیط‌زیست، صلح و آبادانی فرا می‌خواند. «آخرین درخت» راه‌های همدلی، همکاری و نتیجه‌ی کار مشترک و با هم بودن را، که از ویژگی‌های بارز کتاب‌های «امیلی هاورث بوث» نویسنده‌ی کتاب  است، به خوبی به کودکان و نوجوانان نشان می‌دهد. کتاب «آخرین درخت» به افزایش آگاهی نسبت به اهمیت محیط‌زیست و لزوم حفظ آن و همکاری و همدلی در میان کودکان و نوجوانان کمک می‌کند و موجب ایجاد رفتارهای مثبت و باور به تغییر و بهبود اوضاع جهان می‌شود.

چه پیامی برای کودکان و نوجوانان در روز گل و گیاه دارید. 
من بیشتر سعی می‌کنم از کودکان و نوجوانان بیاموزم. کنجکاوی کودکان به محیط اطراف‌شان زنده است. و اتفاقا اگر هنوز راه برون رفتی از بحران‌های زیست‌محیطی وجود داشته باشد، از همان کنجکاوی، شوروهیجان، از اشتیاق به فهمیدن، و از نزدیکی و رابطه‌ی پویای کودکان و نوجوانان به طبیعت باید شروع کرد و از آن‌ها یاد گرفت. امروزه در جهان شاهد این هستیم که این نسل نوجوان است که جنبش زیست‌محیطی را هدایت می‌کند. آن‌ها با هم جنبش اعتصاب آب‌وهوا در مدرسه را با نام «جمعه‌ها برای آینده» ترتیب دادند.
دلیلش این است که اولاً نوجوان آینده می‌خواهد و از اینکه آدم بزرگ‌ها آینده‌ای برایش نگذاشته‌اند، خشمگین است و دیگر اینکه، نوجوانان هنوز وارد مناسبات جهان بزرگترها نشده‌اند و از یک نوع خلوصی برخوردارند، و چون از مناسبات اقتصادی و سیاسی که آدم بزرگ‌ها را محدود می‌کند، خارج هستند، سردمدار جنبش عدالت اقلیمی هستند. از جمله گِرِتا تُونبِرگ و همراهانش، که در تمام جهان، جنبشی جاندار و مطالبه‌گر را هدایت می‌کنند.

نام‌گذاری روزی به نام روز گل و گیاه چه تاثیری روی کودکان و نوجوانان دارد؟
گل، اوج شکوه طبیعت برای بقاست. گل، اوج تلاش گیاه است برای تداوم. گیاه به وسیله‌ی گل تولید مثل می‌کند. نام‌گذاری روزی به نام «روز ملی گل‌وگیاه» به ما یاد‌آوری می‌کند که ارتباط عمیق‌تر و حساسیت دقیق‌تری نسبت به گل‌وگیاه و طبیعت ایجاد کنیم. بزرگداشت این روز نباید صرفا به یک حرکت نمایشی خلاصه شود، بلکه اهمیت ویژه‌ی این روز در این است که نسلی دوستدار طبیعت، جنگل و درخت پرورش دهیم. کودکان و نوجوانانی که زمین و طبیعتی را که در آن زندگی می‌کنند، دوست داشته باشند و از آن مراقبت کنند.

تعریف شما از محیط زیست چیست؟
محیط‌ زیست به همه‌ی محیط‌هایی که زندگی در آن‌ها جریان دارد، گفته می‌شود. تفکری که محیط‌‌ زیست را فقط برای انسان می‌داند، و اولویت مطلق را به انسان می‌دهد، موجودات دیگر را به حاشیه می‌راند. خود مرکزبینی انسان‌ها و مصرف بیش از حد، باور مخربی بوده که باعث تخریب آب، خاک و هوای کره‌ی زمین شده است. ما انسان‌ها در نتیجه‌ی برنامه‌ریزی بد و خطاهای بی‌شمار، جنگل‌ها را نابود کرده‌ایم. در واقع در مقیاس‌های انبوه، جنگل زدایی کرده‌ایم و به تبع آن، جانوران زیادی را بی‌خانمان کرده‌ایم و باعث انقراض‌شان شده‌ایم. آب‌وهوا را آلوده کردیم، و با تولید و پخش انواع آلودگی‌ها، زیست‌گاه بسیاری از گیاهان و جانوران را از آن‌ها گرفته‌ایم و غیر قابل زیست کرده‌ایم.

ما از طریق کتاب چه تغییری در بهبود و رشد فرهنگ حفظ محیط زیست می‌توانیم داشته باشیم؟
نحوه‌ی زندگی ما بر روی کره‌ی زمین، تنوع زیستی را به نابودی کشانده است؛ اما ما می‌توانیم مسایلی را که اکنون با آن‌ها روبه‌رو هستیم، از طریق فرهنگ‌سازی حل کنیم. تفکر جدیدی در حال شکل‌گیری است و آن، مرکز زدایی از انسان و هم‌زیستی با موجودات دیگر است، که در نتیجه، به گونه‌ای متعادل با طبیعت تبدیل شویم. از طبیعت مراقبت می‌کنیم، طبیعت نیز از ما مراقبت می‌کتد‌. دیوید اَتِنبِرا می‌گوید:
«همه‌ی ما انسان‌ها، باید یک کار انجام دهیم که به نوعی تمامی جنبه‌های زندگی‌مان را در برمی‌گیرد. این که اسراف نکنیم. در مصرف انرژی، مواد غذایی، پلاستیک اسراف نکنیم. هر طور دوست داریم زندگی کنیم، اما اسراف نکنیم.
طوری زندگی کنیم که به سیاره‌ی خاکی‌مان آسیب نزنیم. این امری امکان‌پذیر است و انجامش برای همه ممکن است. و تمام آن چه لازم داریم، اراده‌ی انجام این کار است، تا بتوانیم دنیای ثروتمند، پاک و شگفت‌انگیزی را که به ارث برده‌ایم، دوباره بسازیم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها