یکی از خصوصیات بارز امام موسی کاظم (ع)، کظمغیظ کردن یا فرو بردن خشم خود است؛ ایشان به غیر از این خصوصیت، دارای ویژگی سختکوشی و تلاش نیز بودند؛ امام هفتم در اوج خلافت عباسی و تحت فشارهای سنگین آن دوران همچنان به رسالت خود ادامه میدادند. در زمان خلافت عباسیان که ظلم و ستم بسیاری نسبت به شیعیان داشتند، امام هفتم تلاش کرد که معارف اسلامی را ترویج کند و به تفسیر قرآن کریم و روایات بپردازد.
یکی دیگر از ویژگیهای امام موسی کاظم (ع) این بود که از دوران کودکی به فراگیری علم خیلی علاقهمند بودند. پدر ایشان، امام جعفر صادق (ع)، او را کنار خود قرار میدادند و به آموزش آموزههای دینی میپرداختند. بنابراین در دوران کودکی اطلاعات خیلی بالایی داشتند و پاسخگوی پرسشهای مردم بودند.
یکی دیگر از نکات مهم در زندگی امام موسی کاظم (ع)، مهربانی ایشان نسبت به فقرا بوده است. امام هفتم نیز مانند شیوهای که امام علی (ع) داشتند و در نیمههای شب به کمک مستمندان میرفتند، ایشان نیز به همین صورت بودند. در واقع این سنت، سیره رایج به معصومین بوده است. علاوه بر این، مهربانی امام هفتم به قدری زیاد بوده است که زمانی که در زندان حضور داشتند، نگهبانان زندان را تحتتاثیر قرار میدادند به طوری که دیگر حاضر نبودند به آزار و اذیت ادامه دهند. به همین دلیل دائما زندانبانان را عوض میکردند.
در هنگام نگارش داستان ائمه اگر از قدرت تخیل استفاده کنیم و این تخیل به گونهای باشد که شخصیت یا شان معصوم از لحاظ شرعی دچار اختلاف نشود، مشکلی ندارد. یک نویسنده میتواند از خیالپردازی استفاده کند اما به شرطی که منافاتی با شان و مقام معصوم یا منافاتی با شرع نداشته باشد. کسی نمیتواند یک داستان تخیلی بنویسد که مواردی را به امام نسبت دهد که به هیچ وجه با شان امام معصوم سازگاری ندارد یا رفتاری را نسبت دهد که خلاف بیان شرع باشد. اگر این موارد نباشد، تا حدی که زیادهروی نشود و به گونهای احساس نشود که داستان افسانهایست، در حواشی اشیا میتوان خیالپردازی کرد و مفاهیم اصلی را در لابهلای آن بیان کرد.
نظر شما