چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۵
برای بیان عاشورا باید از ظرفیت‌ تخیل نوجوان استفاده کرد

محمدرضا شرفی‌خبوشان معتقد است که در بیان وقایع عاشورا باید از ظرفیت تخیل خود مخاطب استفاده کنیم و با بیان بخش‌هایی از وقایع، مخاطب نوجوان را وادار، برانگیخته و او را ترغیب می‌کنیم که بقیه ماجرا را در ذهن خودش تصویرسازی کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «موهای تو خانه ماهی‌هاست» نوشته‌ی «محمدرضا شرفی‌خبوشان»، داستانی پیرامون قیام پانزده خرداد سال 42 است و قصه‌ی پسر نوجوانی را به تصویر می‌کشد که بر اثر اتفاقاتی به واقعه عاشورا و 15 خرداد پیوند می‌خورد. این کتاب توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. این رمان موفق شد جایزه بهترین اثر جشنواره داستان انقلاب در بخش رمان نوجوان و اثر برگزیده جشنواره سراسری داستان اشراق شود. این کتاب علاوه بر حال و هوایی عاشقانه، می‌تواند از دریچه‌ای جدید و با روایتی کمتر شنیده شده، به ماجرای قیام 15 خرداد و واقعه عاشورا بپردازد و به خاطر حجم کم داستان، محمدرضا شرفی خبوشان بیشتر بر روی توصیفات و شیوه داستان‌گویی خود تمرکز کرده است. به مناسبت ایام سوگواری ماه محرم با شرفی‌خبوشان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
به عنوان یک نویسنده بفرمایید که برای بیان وقایع عاشورا باید از چه تکنیک و فنونی استفاده شود؟
واقعه عاشورا به خودی‌خود واقعه‌ای است با ظرفیت‌های بالا داستانی و عناصر دراماتیک. ذات رخداد به سند شخصیت‌ها، خود کیفیت واقعه، زمان و مکان واقعه، باعث ایجاد پیامی که یک ارزش‌ داستانی بالایی را در خودش دارد، شده است؛ بنابراین این رخدادی است که نویسندگان می‌توانند از جنبه‌ها و زوایای مختلفی به سراغ آن بروند و آن را تبدیل به یک محصول داستانی کنند؛ البته با مدد گرفتن از تکنیک‌ها و فنونی که نویسنده در فراهم آوردن داستان می‌تواند به کار ببرد. در اینجا هدف محصول داستانی است که برای مخاطبان نوجوان فراهم می‌شود. نویسنده نوجوان این توانایی را دارد که رخداد را از منظر و نگاه یک نوجوان برای نوجوانان روایت کند؛ بنابراین توجه نویسنده به ظرفیت‌هایی که در واقعه عاشورا وجود دارد باعث می‌شود که آثار خوب و تاثیرگذاری مطرح و به وجود آید. یکی از جنبه‌هایی که در واقعه عاشورا مطرح است، برخورد ظالمانه همراه با خشونت بسیار زیادی است که با افراد حاضر در واقعه انجام می‌شود. ظرفیت‌های داستانی آنقدر زیاد است که انتخاب زوایا و نحوه تعریف کردن داستان با توجه به مخاطب می‌تواند خیلی خوب پیش برود. در خود واقعه حتی حضور خود کودکان‌ونوجوانان را داریم. همواره تاثیربخشی یک داستان، به استفاده از تخیل خود مخاطب بستگی دارد. یعنی لزوما در یک داستان به تشریح جزبه‌جز همه وقایع نمی‌پردازیم؛ بلکه با ایجاد یک فضایی که برآمده از ترسیم مکان، زمان، حس‌وحالی که در فضا وجود دارد، می‌توانیم خواننده یا مخاطب را در آن فضا قرار دهیم. یکی از راهکارها این است که از ظرفیت تخیل خود مخاطب استفاده کنیم. با بیان بخش‌هایی از وقایع، مخاطب نوجوان را وادار، برانگیخته و او را ترغیب می‌کنیم که بقیه ماجرا را در ذهن خودش تصویرسازی کند با توجه به آن چیزی که خودش از ماجرا یا داستان دریافت کرده است. این یعنی استفاده از ظرفیت‌های تخیلی خود نوجوان! نویسنده کافی‌ است که به بخش‌هایی از وقایع عاشورا بپردازد و طوری آن را ترسیم و چینش کند و تکنیک‌های روایی را به نحوی قرار دهد که مخاطب بتواند آن شکوه، ارزش و هم آن نوع برخوردی را که با اهل بیت (ع) صورت گرفته است، دریابد. یکی از هنرهای نویسنده انتخاب صحنه است.
 
چگونه می‌توانیم یک نوجوان را نسبت به شنیدن وقایع حماسی عاشورا مشتاق کنیم؟
واقعه عاشورا تمام خشونت نیست بلکه دارای صحنه‌های تاثیرگذاری است که در ذهن و عاطفه مخاطب بسیار ارزشمند است. ما می‌توانیم به بخش‌های حماسه‌ساز تکیه کنیم. افراد و حتی نوجوانانی بودند که جنبه حماسی حرکت آن‌ها خیلی برجسته است. با ترسیم این شخصیت‌ها و با شکل دادن به آن حماسه‌ای که ایجاد کردن می‌توانیم مخاطب نوجوان را نسبت به خود واقعه و داستان، مشتاق کنیم؛ چون با مخاطبی سروکار داریم که به دنبال سرگذشت یک قهرمان است. دنبال این است که ابعاد وجودی یک قهرمان را بشناسد. دنبال کند و ببیند که اعمال او در برابر یک مانع یا رخداد چگونه است؛ خودش را جای او فرض کند؛ در واقعه عاشورا با قهرمان‌هایی سروکار داریم که بسیار قابل ارزش هستند و با وجودی که موانع و دشواری داشتند، ایستادگی کردند. همین مسئله ایستادگی بسیار اثربخش است. 

 
به نظر شما مهم‌ترین اصل هنگام روایت وقایع کربلا چیست؟
یک نویسنده زمانی که ایستادگی بر حقیقت و درستی را به مخاطب نوجوان انتقال دهد کار بزرگی انجام داده‌ است. پیام رخداد عاشورا برای یک نوجوان خواننده و علاقه‌مند داستان، می‌تواند همین باشد. امام حسین (ع) و یارانش پافشاری، تلاش و ایستادگی بر آن حقیقتی که دارند، می‌کنند و می‌دانند این ایستادگی درست است و برای آن از جان گذشتگی می‌کنند. همواره نوجوان می‌تواند بر روی حقیقتی که وجود دارد، حساس باشد و از آن استقبال کند که همین موضوع باعث می‌شود انسان از جان گذشته شود و جانش را در راستای حقیقت نثار کند.
 
علاوه بر داستان، در حوزه‌های دیگر چگونه می‌توانیم قهرمان‌ها را به کودکان معرفی کنیم؟
در بسیاری از محصولات که مختص نوجوانان در حوزه سینما، تصویر، کتاب و ... ساخته می‌شود، این تلاش قهرمان برای رسیدن به هدفش تا پای جان است که نوجوان را شیفته می‌کند. زمانی که نوجوان متوجه ‌شود که این هدف چقدر بزرگ است و بفهمد که این قهرمان برای این هدف حاضر است از جانش مایه بگذارد بنابراین داستان را می‌خواند و دنبال می‌کند. چه داستانی قشنگ‌تر از واقعه عاشورا که پر از قهرمانانی است که برای حفظ آن حقیقتی که وجود دارد تا پای جان مایه می‌گذارند؟ با این زاویه دید به واقعه عاشورا که تلاش قهرمان برای ایستادگی برای اثبات حقیقت آن چیزی که درست است را برجسته می‌کنند، می‌توانیم داستان‌های جذابی برای نوجوانان رقم بزنید بدون اینکه نگران باشیم که در ترسیم جزئیات بعضی از صحنه‌ها ورود پیدا کنیم. بلکه یک داستان‌نویس می‌تواند با بیان بخشی غیر مسقیم از داستان، داستان اصلی را ترسیم کند. همواره بهترین داستان‌ها، داستانی‌ است که غیرمستقیم به واقعه اصلی اشاره کنند. یعنی استفاده از تخیل مخاطب! مخاطب نوجوان تخیل سرشاری دارد و نباید آن را دست‌کم گرفت؛ می‌توانیم از آن در بیان، تشریح، بازآفرینی و آفرینش داستان‌هایی که ذیل رخداد واقعه عاشورا قرار می‌گیرند، بهره ببریم.
 
هدف یک نویسنده از بیان وقایع عاشورا برای کودکان‌ونوجوانان چیست؟
واقعه عاشورا پیام‌های متعدد و عمیقی دارد اما آن چیزی که با استفاده از آن می‌توانیم بیشترین تاثیرگذاری را در مخاطب نوجوان ایجاد کنیم که برای آینده او نیز مفید است، ایستادگی و استمرار در دفاع از حقیقت است؛ لازم و واجب است که مخاطب نوجوان این پیام را برداشت کند. چون تمام تلاش ما این است که نوجوانی که می‌خواهد وارد عرصه اجتماع شود و نقشی را در اجتماع برعهده بگیرد، کسی باشد که در آینده به انسانی که بر باورها، ایمان خودش و حفظ آن چیزی که به آن معتقد است، تلاش می‌کند، تبدیل شود. انسان بی تفاوتی نباشد؛ انسانی باشد که بین حق و باطل موضع مشخصی داشته باشد و نه اینکه میانه باشد. بداند حق چیست و زمانی که فهمید حق چیست، از حق دفاع کند و بر سر دفاع از حق ایستادگی کند.
 
چگونه می‌توانیم یک جامعه بدون بی‌عدالتی و پایمال شدن ارزش‌ها داشته باشیم؟ جامعه‌ای که مد نظر پیام عاشورا است.
زمانی که یک نوجوان موضع خود را بین حق و باطل مشخص کند و طرفدار حق باشد، در این صورت جامعه‌ای خواهیم داشت که طرف حق را خواهند گرفت و دانش و آگاهی که در ایستادگی از حق پیدا می‌کنند، در ایستادگی دفاع از آن به کار می‌برند و پیروز خواهند شد؛ جامعه‌ای خواهیم داشت که در آن خبری از ظلم کردن بر مظلومین، پایمالی ارزش‌ها، بی‌عدالتی و ... نخواهد بود. جامعه‌ای خواهد بود که، مردم خیال‌شان راحت است که در این جامعه انسان‌هایی تربیت می‌شوند که از حقیقت و حق دفاع می‌کنند حتی اگر منافع شخصی خودشان به خطر بیفتد. این پیامی است که عاشورا می‌تواند برای مخاطب نوجوان داشته باشد و او را تبدیل کند به انسانی که برای او ملاک، حقیقت است و برای درستی تلاش کند و از اینکه منافع شخصی خودش را بر حقیقت ترجیح دهد، دست برنمی‌دارد. یکی از گام‌های بزرگ عاشورایی این است که مظلومیت امام حسین (ع) و واقعه تاسف‌باری که اتفاق افتاد، به این علت بود که گروه بسیاری منافع شخصی خود را به حقیقت ترجیح دادند؛ اگر مادمی که این منافع شخصی در جامعه اولویت قرار بگیرد، آن واقعه تکرار خواهد شد. این درسی که از واقعه عاشورا می‌گیریم و تبدیل شویم به انسانی‌هایی که همواره درستی و حقیقت برای ما ملاک رفتار و انتخاب و عمل است. این پیامی است که باید تلاش شود به مخاطب نوجوان در آفرینش داستان‌های مرتبط با عاشورا منتقل شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها