ایستادگی مانند یاران سیدالشهدا
تعریف میکنند که در عملیات خیبر در منطقه هورالهویزه در محور طلائیه (اسفند 1362)، نیروهای ما در آتش سنگین دشمن گرفتار شدند. کار گره خورد و نزدیک بود هرچه به دست آورده بودیم از دست بدهیم. کار فرماندهی به عهده حسین خرازی افتاد. او تمام نيروهايش را یکجا جمع كرد و گفت «امشب شب عاشورا است، امام دستور دادهاند در طلائيه عملكنيم، ما با تمام توان لشكر به دشمن خواهيم زد، هركس میتواند بماند و هركس نمیتواند آزاد است برود.» حسین خرازی آن روز همان کاری را کرد که امام حسین(ع) در کربلا کرده بود و نیروها را در رفتن و ماندن آزاد گذاشت. به قول شهید میثمی «هركس در طلائيه (زیر آن آتش سنگینی که دشمن روی سر بچههای ما میریخت) ايستاد اگر در كربلا هم بود میايستاد.»
ایستادند و به هر زحمت و فداکاری که بود، منطقه را حفظ کردند. در کتاب «هزار قله عشق» (نشر ستارهها) و از زبان علی بنیلوحی درباره حاج حسین خرازی روایت میشود که او در خیبر دست راستش را زودتر از بدنش در راه خدا تقدیم کرد و بعد از آن به مرور و با تمرین یاد گرفت که بیشتر کارهایش را با همان یک دستی که داشت انجام بدهد. از جمله اینکه با همان یک دست در سینهزنیهای محرم شرکت کند، چه آنکه او فرمانده لشکری به نام مقدس سیدالشهدا علیهالسلام بود.
حضرت امام(ره) هم بارها در سخنانش به پیوند میان ارزشهای انقلاب اسلامی و نهضت عاشورا اشاره میکرد و همیشه میگفت ما هرچه داريم از امام حسین(ع) است. مانند پیام بهمن 1362؛ «اين حيات و اين روزی غیر از زندگی در بهشت و روزی در آن است، این لقا است و ضیافةالله میباشد. آیا اين همان نيست كه برای صاحبان نفس مطمئنه وارد است (فادخلی فی عبادی وادخلی جنّتی) كه فرد بارز آن سيّد شهيدان - سلام الله عليه - است كه اگر آن است چه مژدهای برای شهيدان در راه امام حسين(ع) كه همان سبيل اللّه است از اين بالاتر، كه در جنتی كه آن بزرگوار، شهید فی سبيل الله وارد میشود و در ضيافتی كه آن حضرت حاضرند به اين شهيدان اجازه دخول دهند كه غیر از ضيافتهای بهشتی است و آنچه در وهم من و شما نیاید، آن بود. بحمداللّه شهيدان ما كه پیرو شهید عظيمالشأن اسلام هستند جمهوری اسلامی را بيمه کردند» (صحیفه امام، جلد هجدهم). یا آخرين پيام نوروزی ایشان در سال 67 و توصیه به پایداری و صبر، آن هم با تأسی به سيدالشهدا(ع) که «ما با اين طاغوتها چه بكنيم، باید همان طوری كه سيدالشهدا - سلاماللّه عليه - تمام حيثيت خودش، جان خودش را، بچههايش را، همهچيز را، در صورتی كه میدانست قضيه اينطور میشود» (صحیفه امام، جلد بیستویکم).
از نهضت عاشورا تا جبهه نبرد با بعثیها
تقریباً هر کتابی که به موضوع دفاع مقدس میپردازد را اگر ورق بزنیم، اشارههایی مستقیم یا غیرمستقیم به تأثیر فرهنگ عاشورا بر باورها و جهانبینی رزمندگان ما در آنها پیدا میکنیم. اما چند عنوان کتاب، اختصاصی به همین موضوع پرداختهاند. کتاب «حال و هوای جبههها در ماه محرم» که از سوی انتشارات رزا منتشر شده است، بر موضوع ارتباط میان قیام امام حسین(ع) و حماسه رزمندگان ما در سالهای جنگ تحمیلی متمرکز میشود. کتاب را علیرضا غلامی نوشته است و او سعی کرده با بررسی خاطرات مکتوب و شفاهی رزمندگان ما، رشتههای اتصال آنان به مکتب عاشورا را پیدا و به خواننده عرضه کند.
کتاب «برخی ارزشها و ثمرات جنگ تحمیلی» (مجموعه مقالات) که به همت حسین اردستانی تدوین شده است نیز تأملی عمیق، مبتنی بر مصادیق عینی درباره معنای جنگ ما با بعثیهاست. تأملی که در آن حقطلبی و ظلمستیزی رزمندگان ما و نیز خلوصشان در پیمودن مسیر راستی و درستی برجسته میشود و خواننده تحقق عملی پیام عاشورا را که «هيهات من الذله» است در مجاهدتهای رزمندگان ما میبیند. کتاب «از قتلگاه کربلا تا قتلگاه جبههها» نوشته محمدباقر نادم نیز از قلم نیفتد که از سوی معاونت پژوهش و مطالعات راهبردی مؤسسه روایت سیره شهدا تولید و توزیع شده و هدف از تألیف و انتشار آن جستجوی مبانی فرهنگ دفاع مقدس در نهضت عاشورا بوده است. این کتاب هم بازخوانی خاطرات شهدا و رزمندگان است، و هم درنگ بر باورهای آنان که ریشه در فرهنگ ناب تشیع و سیره ائمه، بهخصوص امام حسین(ع) دارد.
نظر شما