شب شعر «صاحبدلان» با حضور جمعی از پیشکسوتان شعر آیینی ایران و عراق در حرم مطهر رضوی برگزار شد.
این محفل ادبی با هدف تکریم از پیشکسوتان شعر آیینی و به همت موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی برپا و با شعرخوانی شاعرانی پیشکسوت مشهدی همچون محمدتقی فتوت، محمود یاوری، هاشم ناصری گلمکانی، عبدالخالق کارگر، یارمحمد خدنگی، مهدی فروندی، هوشنگ صفرپور، قاسم تجلی، عبدالله مقدمزاده، عباس شجری، هادی استیری، حسین علی اصغری، رحمتالله تونی، سیدحسین سیدی و علی اصغر شکفته، همراه بود.
در این شب شعر طاهر امین شلاش، عبدالرزاق ترکی و ابوقاسم الفتلاوی، ازجمله شاعران پیشکسوت نجف اشرف بودند که شعرهای آیینی خود را در مدح و منقبت پیامبر اکرم(ص)، امیر المؤمنین علی(ع)، ابا عبدالله الحسین(ع) و امام رضا(ع) به زبان عربی در این شب شعر قرائت کردند.
در این مراسم که با همکاری با همکاری کمیته فرهنگی آموزشی اربعین برگزار شد، عبدالحمید طالبی رئیس سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی، حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد ذوالفقاری معاون امور بینالملل این سازمان و امیرمهدی حکیمی مدیرعامل مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی به همراه استاد محمدجواد غفورزاده(شفق) شاعر برجسته آیینی کشور از استاد محمد تقی فتوت، مسنترین شاعر خراسان رضوی که بیش از نیم قرن از عمر پربرکتش را در حرفه معلمی و راه تعلیم و تربیت دانشآموزان صرف کرده است، تجلیل کردند و این شاعر پیشکسوت مشهدی شعرش را در این محفل ادبی به شرح ذیل قرائت کرد:
«صد شکر خدا را که به روی پایم
شد مشهد سلطان خراسان جایم
تا لطف رضا شامل احوالم شد
هر روز به پابوس رضا میآیم
از صبح به پابوس رضا میآیم
سلطان سریر ارتضاء میآیم
خوشتر ز بهشت است مرا بازگشت
بر درگه بخشش و عطا میآیم
گر میل به گل چیدن کند آن سرو در گلزارها
از شر او پنهان شود گل در میان خارها
گفتی جفا کمتر کنم، درس وفا از بر کنم
من از تو کی باور کنم، چون آزمودم بارها
مثل ملاحت جای تو در چارسو غوغای تو
تو یوسفی سودای تو شور همه بازارها...».
شاه خوبان نظری کن
در این مراسم هادی استیری، یکی از شاعران پیشکسوت انجمن ادبی رضوی شعر زیر را خواند:
«این من، این تو، این صحن و سرای حرمت
شاه خوبان نظری کن به حقیر از حرمت
صف عشاق تو اینجاست زِ هر شهر و دیار
چهره ساییم به آن بارگه محترمت».
«صد شکر امام مهربانی داریم
از خدمت کوی او نشانی داریم
هر چند که در جوارشان پیر شدیم
از مرحمتش دل جوانی داریم».
«هر چند که صاحب کرمی میدانم
تا آخر عمر زائرت میمانم
به به چه سعادتی نصیبم شده است
در صحن تو شعر رضوی میخوانم».
من زنده به عشق اهل بیتم آقا
در ادامه، نیز عباس شجری، یکی دیگر اعضای پیشکسوت انجمن ادبی رضوی شعرهایش را به ساحت امام رئوف(ع) تقدیم کند.
«لَنگ است اگر کمی کُمیتم آقا
من زنده به عشق اهل بیتم آقا
دعبل نشدم که شعر گویم چون او
تقدیم شما همین دو بیتم آقا».
«اماما شاعری شد همجوارت
که عمری عشقتان را کرده پیشه
همان طفلی که از بدو تولد
نهالش کرده در این خاک ریشه
محاسن گرچه روشن گشته
اما دلی پیش شما دارد همیشه
نگاهش بر شما همچون طلبکار
کماکان با همین نقش و کلیشه
ولی با این همه کردی مدارا
شدی مانع ترک افتد به شیشه
به لطفت این شجر را آب دادی
حفاظت کردهای از زخم تیشه».
شاه و گدا محتاج این کویند
همچنین در این مراسم حسین علی اصغری متخلص به «جوینی»، با صندلی چرخدار به روی سن آمد و شعرهایش را در قالب غزل و رباعی در شب شعر صاحبدلان زمزمه کرد:
«ثواب رحمتی، از بارش مهر تو میگویم
خوشا آنان که با مهرت، غبار از چهره میشویند
به یمن مقدمت ای گل، تمام فصلهای سال
زِ خاک مشهدت، گلها رنگارنگ میروید...
نسیم آنجا که با خود برده عطر جانفزایت را
صفا داده به جانها کین چنین خاک تو میگوید
جوینی آهو دل را رها کرد و شتابان رفت
که فرصت این همه عاشق در این بستان چه میجوید
شنیدم هاتفی پیوسته با شور نوایی گفت
به دقت بنگرید، شاه و گدا محتاج این کویند».
«تا مهر رخت طلوع از خاور کرد
این خاک سیاه را نشاطآور کرد
هر کس که شنید حرف جانبخش تو را
آن وسعت دانش تو را باور کرد».
عطر و بوی کعبه دارد این حرم
عبدالخالق کارگر، از جمله شاعران انجمن ادبی رضوی نیز در این مراسم خواند:
«زائرم آدینهها در این حرم
سائلی دائم دخیل این درم
تا به درگاه رضا رو میکنم
خار و الطاف گل شد باورم
در کنار مضجع شمس الشموس
جلوهای از طور سینا بنگرم
گلشنی واقع شده بین دو کوه
عطر و بوی کعبه دارد این حرم
داده آرامش به ما این مقتدا
ریزهخوار وارث پیغمبرم
در پناه عالم آل نبی
خالقم را زین سعادت شاکرم
بس گنهکار و پشیمانم کنون
شاهد احساس من، چشم ترم
بر ندارم دست از دامان او
تا کشد دست عنایت بر سرم....».
اینجا حرم محترم ضامن آهوست
قاسم تجلی، از دیگر شاعران پیشکسوت مشهدی بود که شعر رضویاش را در شب شعر صاحبدلان زمزمه کرد:
«ای شیعه بیا تا هنر حجت هشتم
بگشا دو لب بسته خود را به تبسم
اینجا حرم محترم ضامن آهوست
روییده به دل در همه جایش گل گندم
دل گر که در این صحن و سرا، جمله روانند
از بهر زیارت همه جا، این همه مردم
بگشوده لب خویش به تسبیح خداوند
شاعر به غزلخوانی، زائر به ترنم
دل را بگشا نیز تو هم در بر خورشید
تا شمس ولایت بدهد نور به انجم
وانگه ز پس عرض ارادت به سلامی
روی را بنما بهر زیارت به سوی قم
تا چشمه اشک تو درآید به تلاطم
بنموده به سوی حرم حضرت معصومه(س) سلامی
تا چشمه اشک تو در افتد به تلاطم
در را بگشا بهر دعا سوی خداوند
تا در صف طولانی محشر نشوی گم».
در پناه کرم شاه خراسان دل من
همچنین مهدی فروندی شاعر پیشکسوت انجمن ادبی رضوی، سروده خود را در این محفل ادبی به ساحت غریبالغربا(ع) تقدیم کرد:
«ای ز شور غم عشق تو، هراسان دل من
بیش از این غمزه کن، ای خوب بترس دل من
عشوه در عشوه نما، هر چه دلت میخواهد
سیر تدبیر تو شد راه چه آسان دل من
من از این در نروم تا که به کامی برسم
هر کجا میروم آخر به تو پرسم دل من
در سراب غم بازندگی هرگز نفتد
در پناه کرم شاه خراسان دل من
عاکف امشب که تو در سایه عشقی به امید
تا سحر گریه کنی، گریه نیسان دل من».
نظر شما