«فرهنگ وقف» مجموعهای 10 جلدی به قلم حجتالاسلام سیدمحمد مهاجرانی است که با قلمی روان و شیرین و به زبان ساده داستانهایی جذاب برای آشنایی کودکان با فرهنگ وقف را روایت میکند. البته هر داستان، تصویری زیبا و هماهنگ با خود را دارد، که همین امر باعث جذابیت کتاب و همراهی بیشتر بچهها شده است.
در توضیح وقف در این مجموعه آمده است: «یکی از کارهایی که خدای مهربان خیلی دوست دارد، وقف کردن است. وقف یعنی اینکه بخشی از زمین یا سرمایهمان را برای همیشه به دیگران تقدیم کنیم یا یکی از وسایلمان را برای همیشه در اختیار دیگران بگذاریم. بسیاری از مسجدها، مدرسهها، بیمارستانها، کتابخانهها و... وقفی هستند، یعنی کسی آنها را ساخته و به همه تقدیم کرده است.»
این مجموعه از سوی انتشارات بهنشر منتشر شده است. یکی از این جلدها «دوربین بنیامین» نام دارد که به همین منظور با حجتالاسلام مهاجرانی گفتوگو داشتیم که در ادامه میخوانید:
چه شد که مجموعه «فرهنگ وقف» را نوشتید؟ داستان «دوربین بنیامین» درباره چیست؟
«دوربین بنیامین» یکی از کتابهای مجموعه 10 جلدی درباره فرهنگ وقف است. در هر جلد از این مجموعه از یک زاویه متفاوت به فرهنگ وقف پرداخته شده است. داستان «دوربین بنیامین» درباره شخصی است که کار عکاسی و فیلمبرداری انجام میدهد و در یک مسابقه برنده میشود؛ او دوربین قبلی خود را به یک مسجدی که نیاز به دوربین دارد، وقف میکند.
ترجیح میدهید بیشتر درباره چه موضوعاتی برای کودکان و نوجوانان بنویسید؟
بیشتر به محتوایی که درباره سبک زندگی باشد، علاقهمند هستم. مواردی که باعث بهبود زندگی خداپسندانه شود و علاوه بر آن سبب رشد اشخاص شود. آموزش ادبیات و مفاهیم دینی و اخلاقی، مسائل اعتقادی ایرانیان، اخلاق اسلامی و ... .
تاثیر آموزش مستقیم و غیرمستقیم برای کودکان به چه صورت است و در کتاب شما بیشتر به کدام جنبه پرداخته شده است؟
در کتاب «دوربین بنیامین» بیشتر آموزشها به صورت مستقیم است و آموزش پنهانی وجود ندارد. در ادبیات کودک، مخصوصا در بحث آموزش، مستقیما مطلبی را ارائه میکنیم؛ در ادبیات داستانی این آموزش به صورت غیرمستقیم است. در کتابهای کودکان، زمانی که آموزش همراه با یک داستان خلاقانه غیرمستقیم باشد، جذابیت و ماندگاری کار در جامعه کودکان بیشتر است. آموزش غیرمستقیم به کودکان، یک تکنیک تجربهشده، نتیجهبخش و ارزشمند است.
آیا تمامی نویسندگان کودک و نوجوان به شرایط ذهنی و اجتماعی بچهها توجه دارند؟
نویسندگان حوزه کودک به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول، نویسندگانی که شرایط ذهنی، فکری، روحی و اجتماعی کودکان را درنظر نمیگیرند و آثار تولید میکنند؛ این نویسندگان یا از این موضوعات اطلاعی ندارند یا مسائل کودکان برای آنها مهم نیست؛ اما دسته دوم نویسندگانی هستند که به این شکل فکر نمیکنند و تمامی مسائل و مشکلات کودکان را درنظر میگیرند. با توجه به اینکه ایران، کشور بزرگی است و نویسندگان متعددی داریم، بین نویسندگان، هردو دسته وجود دارد.
ادبیات جهانی کودک و نوجوان دارای چه نقصهایی است و چگونه میتوان آن را رفع کرد؟
یکی از نقدهای کلی و جدی که در ادبیات جهانی کودک و نوجوان وجود دارد این است که، در خیلی از آثار ادبیات رنگ، بو و نگاه کاملا سکولار و غیردینی وجود دارد و حقایق دینی در این آثار وجود ندارد. کودک صرفا با یکسری از مطالب و مفاهیم کلیشهای و تکراری آشنا میشود. به نظرم یکی از اتفاقاتی که ادبیات کودک و نوجوان جهان احتیاج دارد این است که، باید بین دنیای مادی و روزمرگی کودک با دنیای معنوی و اخلاقی او یک پیوند معنادار ایجاد شود؛ همین موضوع باعث میشود که کودک هم دنیای شاد و سرگرمکننده کودکی خود را داشته باشد و هم دنیای کودکی خالی از دین و اخلاق نباشد. نویسندگان باید بین عالم معنوی و عالم واقعیت پیوند برقرار کنند. متاسفانه بعضی از نویسندگان به محض اینکه میبینند که کاری حال و هوای معنوی دارد، فورا آن را کنار می گذارند. به صورت کلی کودک، هم نیاز به آموزش علمی دارد و هم آموزش معنوی.
توصیه شما به عنوان یک نویسنده به سایر نویسندگان و شاعران چیست؟
بهعنوان یک نویسنده به تمامی نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان توصیه میکنم که سعی کنند جنبه زیبایی و هنری کار را بالا ببرند. درست است که مخاطب ما کودک است و میزان ادراک آن نسبت به بزرگترها کمتر است؛ اما این موضوع نباید سبب اجحاف در حق کودکان شود. زمانی که کار کودک میشود، ظرافتهای هنری و ادبی در کارمان را کم میکنیم. از این رو تا حد امکان کار باید دقیق، درست، عمیق و خلاقانه باشد و از عناصر لطیف و زیباشناسانه هم استفاده کنیم.
نظر شما