محمود پوروهاب به ایبنا گفت:
نوشتن داستانهای مذهبی به خاطر پایبند بودن به تاریخ و واقعیت سخت است/ این کتاب نوجوانان را وادار به فکر کردن میکند
محمود پوروهاب، نویسنده حوزه کودک و نوجوان عنوان کرد: نویسنده داستانهای مذهبی و دینی باید مبنا داستان را بر اساس تاریخ و واقعیت روایت قرار دهد. این سبک داستانها به دلیل اینکه بر اساس تاریخ نوشته میشود، زمانی را از نویسنده برای مطالعه و پژوهش میگیرد؛ از این رو، نویسنده آثار مذهبی باید پایبند به تاریخ و اسناد باشد.
محمود پوروهاب داستاننویس و شاعر کودکان و نوجوانان، تحصیلات حوزوی دارد و در ماهنامه «سلام بچهها» مشغول به فعالیت است. او در آثارش تلاش کرده، مسائل مذهبی، ادبی و تاریخی ایران و اسلام را با سادهترین جملات به همراه تصاویر زیبا برای مخاطبان بازگو کند. او نقد و بررسی آثار شاعران جوان، داوری جشنوارههای ادبی کودک و نوجوان، مسئولیت بخش شعر بعضی از ماهنامهها را در کارنامه ادبی خود دارد. با پوروهاب درباره این کتاب و نثر آن صحبت کردیم که در ادامه میخوانید:
ایده نوشتن «زبان گنجشکها را بلد است» از کجا به ذهنتان رسید؟
پیش از کرونا و در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب، در بخشی از نمایشگاه بهعنوان راهنما حضور داشتم که کتابها را برای بازدید عموم قرار داده بودند؛ در آن چند روز خیلی به بچهها توجه و به این موضوع دقت کردم تا ببینم آنها بیشتر به چه ژانری علاقهمند هستند. در این بررسی متوجه شدم کودکان و نوجوانان بیشتر به ژانر وحشت و بعد به متون کهن و در گام بعدی، به داستانهای مذهبی علاقه دارند و کتابهایی با این موضوعات برایشان جالب است. با توجه به اینکه در زمینه مذهبی مطالعات زیادی داشتم، در همانجا ایده نوشتن یک داستان مذهبی به ذهنم خطور کرد. حتی در گذشته در زمینه داستانهای مذهبی کارهای بسیاری انجام دادهام؛ اما همیشه از این موضوع گریزان بودم؛ چراکه فکر میکردم چنین موضوعاتی برای بچهها باورپذیر نیست. با این حال با دیدن گرایش آنها نسبت به کتاب مذهبی، مشتاق به نوشتن شدم.
از طرفی بچهها به جادو و اتفاقات علمی-تخیلی بسیار علاقهمند هستند و موارد مشابه آن در کتابهای مذهبی «معجزه» نام میگیرد؛ درست است بین این دو مورد مرز باریکی وجود دارد؛ اما بسیار به هم نزدیک هستند. به ذهنم رسید که بزرگان دینی معجزات بسیاری دارند و چرا ما از آن بنویسیم؟ آن هم زمانی که نویسندگان خارجی در این ژانر کتابهای زیادی مینویسند و همچنین بچههای ایرانی نیز از این ژانر استقبال میکنند؛ بنابراین ما هم میتوانیم از کرامات و معجزات بنویسیم.
چگونه موضوع داستانها را انتخاب کردید و چه تفاوتی بین شیوه نگارش داستانهای این کتاب با دیگر آثاری که در این سبک نوشته میشود، وجود دارد؟
10 تا 12 موضوع برای داستانهای این کتاب انتخاب کردم؛ اما دیدم اگر همینطور ساده داستان را روایت کنم، جذاب و جالب نیست؛ چراکه این سبک نگارش در داستانهای تاریخی هم روایت شده است؛ بنابراین تصمیم گرفتم در این کتاب تمرکزم بیشتر به متن باشد و سعی کردم با نثر خیلی لطیف و با نگاه عاشقانه به تعریف معجزات برای کودکان و نوجوانان بپردازم.
آیا در «زبان گنجشکها را بلد است» نکتهای قابل توجه برای خودتان هست که این کتاب را با بقیه آثارتان متمایز کند؟
نکته قابل توجه و مورد علاقهام در «زبان گنجشکها را بلد است» نثر است. به عبارت دیگر، کتاب نثر محور است.
پیش از اینکه کتاب را به انتشارات تحویل دهم، روی نثر کتاب خیلی کار کردم. در این کتاب علاوه بر اینکه به معجزات پرداخته شده، نثر محور بودن آن نیز خیلی حائز اهمیت است. سعی کردم با یک نثر عاشقانه و جذاب بنویسم. حتی قالب داستانها هم با هم فرق دارد. هر داستان یک عنوان کلی و چند عنوان فرعی دارد. قالب این کار جدید است. نکته بعدی در این کتاب این است که جرات این را داشتم که درباره کرامات ائمه (ع) به شیوهی خودم بنویسم.
در این کتاب روایاتهایی از زبان موجودات زنده و غیرزنده مانند حیوانات، درخت و سنگ بیان شده است؛ با استفاده از آرایه «جانبخشی» دنبال چه هدفی بودید؟
همانطور که قبلا هم گفتم این کتاب نثر محور است و اگر این چنین نبود، شخصیتهایی این چنینی پیدا نمیکردم. داستان از زبان موجودات زنده و غیرزندهای است که اتفاقاتی برایشان رخ داده است؛ اتفاقاتی روی موجودات زنده و غیرزندهای مانند سنگ، پرنده و درخت که از زبان خودشان نوشتم. سخنی که میتواند از زبان همه سنگها، پرندهها و درختان باشد. در این سبک نوشتن، نویسنده با نگاه تازه و زاویه دید جدید به داستان باید بپردازد.
البته نوشتن از زبان موجودات زنده و غیرزنده چیز جدیدی نیست و قبلا هم اینگونه نوشته شده است؛ اما مسئلهای که در این کتاب فرق دارد این است که علاوه بر جانبخشی، اتفاق روی یک موجود زنده یا غیرزنده خاص رخ داده است.
یک نویسنده میتواند داستان زندگی پیامبر یا امامان را از زبان یک موجود زنده یا غیرزنده بنویسد؛ اما فرق این کتاب در این است که آن موجود زنده یا غیرزنده راوی، موجودیست که اتفاقات روی آن رخ داده و خودش اتفاقات را لمس کرده است.
آیا این داستانها بر اساس احادیث و واقعیتها بوده یا ایده ذهن شماست؟
این داستانها بر اساس واقعیتها و احادیث عنوان شده است. همه آنها با استفاده از مطالعه منابع معتبر بوده که در انتها کتاب هم نامشان آمده است.
در روند نگارش این کتاب چقدر مطالعه داشتید و چقدر زمان برد؟
در حال حاضر حدود 200 عنوان کتاب نوشتهام که از این تعداد تقریبا 95 درصد داستان و مابقی شعر هستند. البته اکثر این کتابها، داستانهای مذهبی هستند؛ در نتیجه در این حوزه تجربه طولانی دارم.
نوشتن کتابهای مذهبی چه سختیهایی دارد؟
نوشتن رمان سختیهای خودش را دارد؛ ولی نویسنده داستانهای مذهبی و دینی باید مبنای داستان را بر اساس تاریخ و واقعیت روایت قرار دهد. درست است که در این نوع کتابها نویسنده شخصیتسازی میکند؛ اما اصل و اساس آن باید طبق واقعیت باشد. این سبک داستانها چون بر اساس تاریخ است، یک زمانی را از نویسنده برای مطالعه میگیرد؛ بنابراین نویسنده باید ببیند که درباره یک حدیث چند نوع روایت وجود دارد؛ چراکه نویسنده داستان و رمان مذهبی باید پایبند به تاریخ و اسناد باشد.
این کتاب چه تاثیری روی نوجوانان میگذارد؟
همانطور که قبلا هم گفتم این کتاب با یک نثر عاشقانه روایت شده است پس تاثیر خوبی روی نوجوانان میگذارد. داستانها به سبکی نوشته شدهاند که نوجوان با خواندن آن با خیلی از مفاهیم زندگی آشنا میشود. مفاهیمی مانند مهربانی، نزدیک شدن به خدا و عشق. مفاهیم این کتاب شاعرانه ولی عمیق است و این باعث میشود بچهها عمق فکری بیشتری پیدا کنند. این کتاب با نثر عاشقانه همراه با مفاهیم و مضمون عمیق و با زاوایه دید جدید، نوجوانان را وادار به فکر کردن میکند. همین موضوع در فرهنگسازی بچهها بسیار تاثیرگذار است.
درپایان، اگر بخواهید از بین آثارتان یک یا چند اثر را انتخاب و به بچهها پیشنهاد کنید، کدام است؟
اگر از بین 200 عنوان کتابی که نگارش کردم بخواهم یک یا چند عنوان را انتخاب کنم، «زبان گنجشکها را بلد است» یکی از این آثار است. از دید خودم، این کتاب، بسیار قوی است. طبق نظرسنجیهایی هم که انجام دادم، دیدم که مورد پسند مخاطبان با سنهای مختلف و حتی دیگر نویسندگان است.
نظر شما