در نشست گفتوگوهای انتقادی مدیریت شهری و علوم انسانی در باب شهر مطرح شد؛
وضعیت ایمانی شهروندان شهر را میسازد/ دین فاصله گرفتن از ملال است
روزبهانی درباره دینداری در شهرها گفت: اگر بپذیریم که شهر مجموعهای از شهروندان است و شهروندان شهر را تشکیل میدهند نه سازهها، پس میتوانیم بگوییم وضعیت ایمانی شهروندان شهر را میسازد.
محمدعلی روزبهانی استاد فلسفه و فناوری در سخنرانی خود در این نشست بیان کرد: خود شهر یک زیرساخت اجتماعی است به این راحتی تحت تاثیر گروههای فردی قرار نمیگیرد و شهر به زیست مردم جهت میدهد. شهر رهایی بخش است. به این معنا که شما به هر جهت و هر مسیری که بخواهید میتوانید بروید.
او ادامه داد: جهتبندی شهری یک برابری مطلق را بر شهر حاکم میکند که شما نمیتوانید خیلی از حریم در شهر صحبت کنید و شهر با ساختار هندسی خودش و شبکهای که ایجاد میکند و با وجود تکنولوژی و سامسونگ و الجی موجب میشود خلوت و تنهایی مورد نیاز برای دین و برگزاری مناسک آن کمتر در آن رخ دهد.
روزبهانی اظهار کرد: ما تقریری داریم که زبان آن زبان یونانی است. ما در طرح افلاطون ایده را در یک عالم برتر و طبیعت را به عالمی که در آن زیست میکنیم میبریم.
او بیان کرد: در ادبیات مسیحی الهیات بر زمین حکمرانی نمیکند و اگر ما بخواهیم به حقیقت نائل شویم باید زیستی خارج از زیست شهری داشته باشیم. یعنی باید یک کشیش بشویم که از مردم و زندگی شهری سکونت در خانهها و ازدواج و تولید مثل و ...) به دور است و برای رستگاری در کلیساها زحمت میکشد.
او در ادامه در تعریف شهر گفت: آیا شهر مجموعهای از خانههاست یا مجموعهای از شهروندان؟ و پاسخ این است که سیمای فیزیکی شهر ازافراد زنده شهر پیروی میکند.
این استاد فلسفه افزود: پس از جامعه ایمانی که در قرن ۲۱ در تهران زندگی میکند نباید انتظار داشته باشیم با انسان ۱۰ سال پیش زیست یکسان داشته باشد. ما در این دوگانگیها باید رستگاری خودمان را ذیل اراده الهی رقم بزنیم.
او ادامه داد: ما نمیتوانیم بگوییم تهران یک کلانشهر ۱۷میلیونی است زیرا شهرستانهای ما هم میخواهند زیستشان را شبیه تهران کنند و اکنون از مفهومی حرف میزنیم که بهترین الگو و بهترین نمادش در ایران تهران است. اما این بدین معنا نیست که شهرهای دیگر کلانشهر نشدهاند بلکه آنها هم در مسیرکلانشهر شدن هستند.
روزبهانی درباره دینداری در شهرها اظهار کرد: اگر بپذیریم که شهر مجموعهای از شهروندان است و شهروندان شهر را تشکیل میدهند نه سازهها، پس میتوانیم بگوییم وضعیت ایمانی شهروندان شهر را میسازد.
او مهمترین ویژگیای که کلانشهرها با خود میآورند روزمرگی دانست و گفت: مهمترین چیزی که کلانشهرها با خود میآورند و شابد بتوان گفت بقیه چیزها حول و حوش آن قرار دارند امر روزمره در شهروندی است. بهترین شهر شهری است که شهروندان را به ایفای نقشی که زندگی مدرن برایشان در نظر گرفته نزدیک کند و این مساله خطرناکی است بدین معنی که شهروند را به سمت یک فضای برنامه ریزی شده میبرد که قبلا نقشها در آن تعریف شده است.
او ادامه داد: درواقع شهر خوب یک استاندارد سازی در شهروندی ایجاد میکند و میگوید من شما را تبدیل به یک سری شهروند استاندارد میکنم که سطح افسردگی، سطح سادگی، میزان کارآمدیات باید اینقدر باشد و اگر مومن هستید به مسجدها و کلیساها میفرستمتان و اگر دانشمند هستید به دانشگاهها و اموزشگاهها میفرستمتان و این همان روزمرگی است که از آن سخن گفتم و راه خروجی از آن نداریم.
او اظهار کرد: محو شدن در یک جمعیت گمنام، پرسهزنی به این معنا که شما برای تفریح روزمرهات میروی و پرسهمیزنی، یا با توسل به مد و پوشاک میخواهی احساس خطر نکنی از اصطلاحات شهری است و نرمالسازی همه چیز در مدرنیسم و بروزش در شهر و کلانشهر است در حالیکه دین فاصله گرفتن از ملال است.
روزبهانی افزود: ما در زمان آدم هبوط داشتیم و نمیتوان گفت هبوط نداشتیم. ما تا امروز با ماده مواجه بودیم و از آن لحظه آدم بر زمین دینداری کرد و برزمین عبودیت کرد. کلانشهرها ابتلاء ماست. هبوط ما در کلانشهرهاست. کلانشهر یعنی طبیعت، زمین، همین کوچه و خیایان و همین محدود شدن خلوت انسانها. بنابراین امر قدسی و امر عرفی در ساحت مجزا از هم نیستند و ماییم که این دو را به هم آوردهایم.
او اضافه کرد: زمین هیچگاه خالی از مسائل توحیدی نبوده است. اما چند نقطه عطف دارد. بعثت انبیا، خاتم الرسل، و انقلاب اسلامی در ایران از نقاط عطف آن هستند و حتی من این نقطه عطف را تا جنگ تحمیلی نمیبینم بلکه تا امروز میبینم و اراده جمهوری اسلامی تا اینجا آمده است و قرار نیست از اینجا به بعد گم شود.
او در انتها گفت: زیست مومنانه و مساله دینداری و این افق توحیدی که در کشور ما گشوده شده است همچنان جای خود را حفظ کرده است و طبق بیان رهبری اگرچه حجابها کمتر شده و به کنار رفته است اما همچنان حیا در جامعه پابرجاست.
نظر شما