شنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۰
انگ شبه علم بر پیشانی روایت‌پژوهی!

متاسفانه روایت‌پژوهی هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیده و کمابیش روشی کمتر شناخته شده است. برخی به روایت‌پژوهی چون ماهیتی بسیار کیفی پیدا می‌کند، انگ شبه علمی می‌زنند

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پردیس سیاسی: تحقیقات و پژوهش‌های مبتنی بر روش‌های علمی بخش مهمی از حوزه‌های گوناگون دانش را به خود اختصاص می‌دهند. در این میان وقتی از علوم تجربی عبور کرده و به علوم انسانی می‌رسیم، به کارگیری این روش‌ها پیچیدگی بیشتری پیدا می‌کنند. پاسخ به پرسش‌هایی در حوزه علوم انسانی تنها با اتکا به روش‌های کمی و بهره‌گیری از آمار و ارقام امکان‌پذیر نیست و نیاز به روش‌های کیفی در این حوزه غیرقابل انکار است. انتشارات اندیشه احسان در سال‌های اخیر به این نیاز توجه کرده و با انتشار چند عنوان کتاب در حوزه روش‌شناسی کیفی گام قابل توجهی در این مسیر برداشته است. حسن بودلایی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از جمله محققانی است که تجربه تالیف و ترجمه در این حوزه را در کارنامه خود دارد. «روش تحقیق روایت پژوهی؛آشنایی با به کارگیری تحلیل روایتی رویدادهای کلیدی در پژوهش‌های روایت» اثر لئونارد وبستر و پاتریس مرتوآ از جمله این آثار است که با ترجمه مشترک حسن بودلایی و نرگس قلی‌زاده منتشر شده است. به بهانه ترجمه این کتاب گفت‌‌گویی با او داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
شما پس از انتشار کتابی در حوزه پدیدارشناسی، روایت‌پژوهی را مورد توجه قرار دادید، این انتخاب با چه هدفی انجام شد و این دو کتاب چه فهمی از روایت‌پژوهی به ما می‌دهند؟
پس از این که کار کتاب پدیدارشناسی را به پایان رساندم، متوجه شدم بسیاری از روش‌های پژوهش‌های کیفی اساسا محل بحث هستند و سیطره گسترده پژوهش‌های کمی در انجام مطالعات بر پژوهش‌های علوم اجتماعی باعث شده است که روش‌های کیفی کمتر مورد توجه قرار بگیرند. به همین دلیل در مقطعی تصمیم گرفتم برای آشنایی بیشتر علاقه‌مندان، اساتید و دانشجویان سعی بر بهبود شناخت این روش‌ها بکنم. یکی از روش‌هایی که به طور خاص برآن تمرکز داشتم، بحث روایت‌پژوهی بود. در ارتباط با این موضوع دو کتاب را ترجمه و منتشر کردم؛ در کتاب اول(کتاب خانم باربارا زارنیوفسکا که توسط انتشارات اندیشه احسان منتشر شد) بیشتر بر جنبه‌های معرفت‌شناختی روایت پژوهی پرداخته شد و کتاب بعدی با تالیف وبستر و مرتوآ (که در این گفت و گو به آن می‌پردازیم) بیشتر متکی بر جنبه‌های روش‌شناسی روایت‌پژوهی است. این دو کتاب مکمل هم هستند. کتاب اول بیشتر بحث‌های تئوری و معرفت‌شناسی را دارد و این کتاب بیشتر بر جنبه‌های روش‌شناسی روایت‌پژوهی متمرکز است. من با توجه به این که عضو هیئت علمی رشته مدیریت هستم، متوجه نیاز این حوزه به آشنایی با این روش شدم و معتقدم این کتاب به خوبی می‌تواند این هدف را برآورده کند.
 

کتاب روش تحقیق روایت‌پژوهی چه موضوعاتی را مورد توجه قرار می‌دهد؟
فصل اول کتاب به کلیتی در مورد روایت می‌پردازد، فصل دوم به روایت در پژوهش اختصاص دارد؛ تاریخچه و خاستگاه روایت و این پرسش که چگونه می‌توان آن را به شکل یک متد درآورد، از موضوعات این فصل است. فصل سوم نظریه‌ها و فلسفه‌‎های زیربنایی روایت را توضیح می‌دهد. فصل چهارم به نمونه‌های داستانی در حوزه روایت‌پژوهی می‌پردازد و موارد متعددی از تجاربی که به واسطه روایت به مثابه یک روش تحقیق استفاده شده است، در این فصل آورده‌ شده و مخاطب می‌تواند با جنبه عملی این روش آشنا شود. در این فصل 9 داستان یا روایت گنجانده شده است. فصل پنجم رهیافت رویدادهای کلیدی در روایت را مورد بحث قرار می‌دهد؛ به این معنی که اساسا وقایع حساس، مهم  و کلیدی چه مواردی هستند و چگونه از طریق روایت باید به آن‌ها بپردازیم. فصل ششم بحث‌های مرتبط با معیارهای اعتبار در پژوهش‌های روایت‌پژوهی را مورد توجه قرار داده و به مواردی چون پایایی و روایی پرداخته است. در فصل هفت نیز چارچوبی برای انجام پژوهش روایت که از a تا z  را باید به چه طریقی طی کنیم و چطور آن را به مثابه یک متد به کار بگیریم، آورده شده است.

روایت‌پژوهی به عنوان یک روش کیفی چه امکاناتی را در اختیار محقق قرار می‌دهد؟
اساسا برای درک بهتر مقوله‌های مرتبط با انسان ما نیازمند این هستیم که فهمی از یک واقعه داشته باشیم تا بتوانیم آن را توصیف و روایت کنیم. روایت‌پژوهی ظرفیت بسیار خوبی دارد تا خاستگاه و پیش زمینه موضوعات و مسائلی که پیش می‌آیند، این که در چه بستر، کانتکس و شرایطی اتفاق افتاده‌اند، همه و همه را بررسی کند. به هر حال هر واقعه مستقل از سایر مقولات است و هر پدیده‌ای را که بررسی می‌شود باید مرتبط با  فضا و بستری که رویداد در آن رخ داده است، مورد توجه قرار بگیرند. موضوعاتی مانند این که بازیگران اصلی یک واقعه چه کسانی بوده‌اند، چه انگیزه‌هایی داشته‌اند، چه ارزش‌هایی بر ذهنشان حاکم بوده است و ... از جمله مواردی است که روایت‌پژوهی به خوبی می‌تواند به آن‌ها بپردازد.

با توجه به امکانات ویژه این روش جایگاه روایت‌پژوهی در پژوهش‌های علمی و دانشگاهی ما چگونه است؟ و آیا باید منتظر آثار دیگری از شما در این حوزه باشیم؟
متاسفانه روایت‌پژوهی هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیده و کمابیش روشی کمتر شناخته شده است. برخی به روایت‌پژوهی چون ماهیتی بسیار کیفی پیدا می‌کند، انگ شبه علمی می‌زنند به این معنا که این روش‌ علمی نیست هر چند که واقعیت‌ها را بسیار خوب بیان می‌کند. به همین دلیل ما نیازمند تلاش‌های بیشتری هستیم تا بتوانیم این روش‌ را به عنوان یک روش علمی که واقعا می‌تواند بخش بزرگی از تجارب و دانش افراد را جذب کند و انتشار دهد، مورد توجه قرار دهیم. در هر حال حاضر و در بحث روش‌شناسی کیفی بیشتر بر پدیدارشناسی و روایت‌پژوهی تمرکز داشته‌ام اما  انشاالله و اگر عمری باقی باشد  قصد دارم در آینده نزدیک به  بحث متافور( استعاره‌ها) و نحوه استفاده از آن‌ها به مثابه یک روش تحقیق بپردازم.
 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها