این مترجم و مدرس زبان انگلیسی افزود: در مورد شخصیتها هم باید بگویم که دو شخصیت اصلی مگی و پدرش ایوان هستند که خواننده با هر دو ارتباط میگیرد؛ اما به این نکته هم باید توجه داشت که ما ایوان را از طریق کتابی که نوشته میشناسیم. بنابراین خواننده همواره دچار این چالش میشود که آیا باید به ایوان به عنوان یک راوی اعتماد کند یا خیر؛ چرا که این امکان وجود دارد که شخصیت واقعیاش با شخصیتی که در کتابش بازتاب داده شده متفاوت باشد. مگی اما بیبروبرگشت یک راوی اول شخص قابل اعتماد است که خواننده از همان ابتدا با او همزادپنداری میکند.
این دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی در مقطع دکتری معتقد است که نقطه قوت داستان فضای آن است و اظهار کرد: فضا از همان ابتدا ماهیت رازآلود خود را نشان میدهد. یک خانواده سه نفره که تازه وارد یک خانه قدیمی شدهاند برای ایجاد یک فضای مخوف کافی است؛ اما رایلی به اینها بسنده نمیکند و جوری گذشته و حال را در هم گره میزند که خواننده تا باز شدن گرههای داستان، درگیر این فضاسازی میشود.
خسروی درباره نوع داستاننویسی رایلی ساجر میگوید: تعلیق روانشناختی و پیچیدگیهای تاریک سبک رایلی نیازمند نظم و انضباط نویسندهای است که با دقت یک ساعتساز ترکیب شده است. او به طرزی ماهرانه و عامدانه ترسها و پیچیدگیهای محیط اطرافش را در لفافهی داستانی مهیج به تصویر میکشد. به گفتهی خودش دوست دارد در کتابهایش به مفاهیم خاصی اشاره کند؛ اما ترجیح میدهد که آنها را در قالب یک داستان معمایی بیان کند. یعنی همیشه یک پیامی وجود دارد و این همان چیزی است که در پرسش قبلی به آن اشاره کردم.
وی افزود: نکته دیگری که دانستن آن خالی از لطف نیست این است که رایلی در یکی از مصاحبههایش به نویسندگان تازهکار توصیه میکند که در مورد چیزی که میدانند بنویسند. شاید این سوال پیش بیاید که رمانویسی که در داستانهایش مدام با قتل و قاتل و پلیس سروکار دارد، چطور از چیزهایی که میداند بگوید. رایلی در ادامه توضیح میدهد که زمانی که نخستین رمانش «آخرین دختران» را نوشت، یک مرد چهل ساله بود که از چالشهای یک دختر بیست ساله چیزی نمیدانست؛ اما چیزی که او را به جلو راند این حقیقت بود که فقدان، اندوه، ترس، خشم و تردید را تجربه کرده بود. در واقع چنین تجربیاتی او را با شخصیتهای داستانهایش پیوند میدهند.
این مترجم در پاسخ به این پرسش که «کتابخانه پیش از تاریکی چه جذابیتهایی برای مخاطبان فارسیزبان دارد؟»، بیان کرد: همیشه وقتی تصمیم به ترجمه کتابی میگیرم، خود را جای مخاطب میگذارم تا ببینم آیا میتواند با داستان ارتباط بگیرد یا فضا برایش ملموس هست یا خیر؟ در مورد «خانه پیش از تاریکی» هم همینطور بود. این کتاب جوری نوشته شده که میتواند مخاطبان را از ردههای سنی مختلف جذب کند. از آنجایی که حول محور یک خانواده با دختری کوچک میگردد، هم برای نوجوانان کشش دارد و هم والدین. بنظرم رابطه مگی با والدینش چه در خردسالی و چه در بزرگسالی و تلاشش برای دستیابی به حقیقت بهخوبی برای یک خانواده ایرانی قابل درک است.
وی ادامه داد: ضمن آنکه سبک گوتیک این اثر هم جذابیتش را برای مخاطب دو چندان میکند؛ چون این سبک علیرغم ریشه اروپاییاش در ایران بسیار جا افتاده است؛ حتی بسیاری از نویسندگان ایرانی هم به این سبک روی آوردند و رمان گوتیک ایرانی را خلق کردند.
خسروی درباره معیارهایش در انتخاب آثار برای ترجمه میگوید: به نظر من پروسه انتخاب اثر برای ترجمه سختترین مرحله کار است. لااقل برای من چنین است. مترجم باید اثری را انتخاب کند که متناسب با سلیقه خوانندگان زبان مقصد و سازگار با جو حاکم در آن جامعه باشد؛ البته این بدان معنی نیست که آثار بومی منطقهای خاص (مثلا روستایی دورافتاده در آفریقا) مناسب ترجمه به زبان فارسی نیستند. عاملی که در اینجا اهمیت پیدا میکند دست گذاشتن روی نقطهای عمیق در وجود انسان است، چیزی که همه مردم را در اقسا نقاط دنیا به هم پیوند میدهد. همچنین، من به شخصه ترجمه آثاری را دوست دارم که علاوه بر داشتن جذابیت برای مخاطب، درسی هم به او بدهند.
وی در پایان گفت: تلاشم این است که رمانی که انتخاب میکنم حرف تازهای برای گفتن داشته باشد. زمانی که یک رمان معمایی انتخاب میکنم معیارم صرفاً هیجان نیست؛ چراکه هیجان یک حس آنی و گذراست؛ اما درسی که یک مخاطب از داستان میگیرد همواره با او میماند. بنابراین جنبههای روانشناختی و اخلاقی کار هم مدنظرم است. بهطور کلی کاری را انتخاب میکنم که خواننده بعد از خواندنش نگوید «خب که چه؟» اگر مترجم بتواند پاسخ مناسبی به این سوال بدهد، یعنی آن اثر خاص حرفی برای گفتن دارد؛ اما حیطه دیگری که بسیار به آن علاقهمندم ترجمه آثار اجتماعی با درونمایهی نژادپرستی و انواع و اقسام تبعیضهاست؛ چرا که معتقدم دوره این مسائل تمام نشده و ما همچنان رگههای مختلفی از ظلم و ستم و استاندارهای دوگانه را در جهان شاهد هستیم. ترجمه چنین آثاری میتواند این مسائل را در زبانهای مختلف بازتاب دهد و به حلوفصل شدنشان کمک شایانی کند. چنین آثاری هم مخاطبان بالایی دارند؛ چرا که درد حسی است که همه ما با آن آشنایی داریم.
درباره کتاب:
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تصادف سال 1926 بدین ترتیب رخ داده بود که ماشین حین پایین رفتن از دامنه پرپیچوخم، به ناگاه از جاده به سمت جنگل منحرف شده بود. راننده مدعی شده بود که جسم مبهم سفیدرنگی سر راهِ ماشین سبز شده و او مجبور شده فرمان را کج کند تا به آن نخورد. ماشین با درختی برخورد کرده بود و یکی از سرنشینان، یعنی نوه چهارده ساله ویلیام گارسون کشته شده بود.
مرد پشت فرمان، پدر آن دختر بود.»
کتاب «خانه پیش از تاریکی» نوشته رایلی ساجر، در 464 صفحه، با شمارگان 1100 نسخه، به قیمت 191هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه ساره خسروی و از سوی نشر آموت به چاپ رسید.
نظر شما