حمید فریور، کارشناس چاپ معتقد است؛ زمانی غرفهگذاران و بازدیدکنندگان از حضور در یک نمایشگاه اقناع و ارضا میشوند که منافع آنان با مزیت رقابتی و راهبرد برگزارکننده همراستا شود. در این صورت آنها شخصیتی همانند «مشتری وفادار» پیدا میکنند و غرفهگذار حضوری آبرومند و موثر در نمایشگاه دارد که اثر دومینویی آن به بازدیدکننده منتقل میشود.
در نمایشگاههایی با «سوژه مشترک» بسیار اهمیت دارد که برگزارکنندگان برای رسیدن به «برتری»، «مزیت رقابتی» خود را کشف کنند؛ بهعبارت دیگر، نمایشگاه پیشرو، نمایشگاهی است که به «مزیتی متمایز» نسبت به رقبا دست یافته است. اگر برگزارکنندگان نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران بر «مزیت رقابتی» خاص خود بهعنوان دستاوردی ارزشمند متمرکز شوند، دیگر کسی به کم و زیاد بودن تعداد نمایشگاهها فکر نمیکند.
راهبرد مجری هر نمایشگاهی باید بر «مزیت رقابتی» آن نمایشگاه استوار باشد. در یک نمایشگاه، ارتباط برگزارکننده با اتاقهای بازرگانی و مشترک، و ارتباط با صادرکنندگان و نمایندگان بازارهای خارجی مصرف کالاهای چاپی «مزیت منحصربهفرد رقابتی» است.
در نمایشگاهی دیگر، همکاری برگزارکننده با برندهای نمایشگاهی خارجی «مزیت» است تا پای چهار تا چاپخانه بینالمللی بزرگ یا شرکتهای معتبر سازنده ماشینآلات چاپ به فضای آن نمایشگاه باز شود. بعضی دیگر از نمایشگاهها «خاص» و «محدود» به بخشی از صنعت چاپ و ذینفعان آن هستند. مثلاً به «چاپ دیجیتال» یا به «کاغذ و مقوا» میپردازند و «تخصصی بودن» را «مزیت رقابتی» خود قرار میدهند.
و بالاخره، مدلی از نمایشگاه در صنعت چاپ ایران وجود دارد که فراگیر است و با حضور ذینفعان مختلف و انواع غرفههای چاپ، بستهبندی، ماشینآلات و مواد اولیه، مزیت رقابتیاش را در «کمیّت» و «گستردگی» سایت نمایشگاهیاش متمرکز کرده است.
وقتی در ذهن و زبان «بازدیدکنندگانِ» نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران، «زیاد» بودن تعداد نمایشگاهها نقش میبندد یعنی «برگزارکنندگان» نمایشگاهها نتوانستهاند مزیت رقابتی متمایزی نسبت به یکدیگر داشته باشند و در دام تکرار افتادهاند و شبیه همدیگر شدهاند.
۲. چرا بازدیدکنندگان از نمایشگاههای صنعت چاپِ ایران خشنود نیستند و برگزارکنندگان یکدیگر را به «نداشتن مجوز» و «ناتوانی و درجا زدن» متهم میکنند و پرسش مهمتر: چرا برگزارکنندگان بهجای تمرکز بر«مزیت رقابتی خاص خود»، انرژی و وقتشان را صرف «حذف رقیب» میکنند؟
پاسخ نخست این است که متأسفانه برگزارکنندگان نمایشگاهها به کسب درآمد اهمیت بیشتری میدهند تا کشف و تبلیغ «مزیت رقابتی» خاص خود. با غرفهگذار فقط از متراژ و پول صحبت میشود. راهبرد، هدف، و مزیت رقابتی نمایشگاه برای غرفهگذار گنگ است و نمیداند چقدر با اهداف و راهبرد او برای حضور در نمایشگاه مطابقت دارد.
در ماههای قبل از برگزاری نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران، از سوی برگزارکننده بهجز «ثبتنام» هیچ کاری انجام نمیشود. نه سمیناری برگزار میشود که به تبیین اهداف، راهبرد و مزیت رقابتی آن نمایشگاه بپردازد، نه بروشوری یا رپرتاژ آگهی. حتی مطالب سایت برگزارکننده نمایشگاه آپدیت نمیشود. در نهایت، برگزارکنندهای که از تبیین و تعیین «مزیت رقابتی» خاص خود عاجز است یا اصولاً چنین چیزی ندارد، طبیعی است که نگران از دست دادن غرفهگذار و جذب آن از سوی رقیب باشد. پس به تفکر حذفی روی میآورد.
شوربختانه، در این میان، اجارهدهندگان سایتهای نمایشگاهی نیز اهداف بزرگ و ارزشمند در برگزاری نمایشگاهها، همچون توسعه صنایع، رونق کسب و کارها و گسترش بازارها را فدای پول درآوردن از وجب به وجب نمایشگاهها کردهاند.
آسیب دیگری که تقدم سوداگری، نبود راهبرد و مغفول ماندن مزیت رقابتی به نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران زده است، شلختگی و رها بودن غرفههای گوناگون در سالنهای نمایشگاهی است که تاثیر منفی بر بازدیدکنندگان دارد. این آسیب در نمایشگاهی فراگیر که در آن غرفهگذارانِ گوناگون از صنعت چاپ، بستهبندی و ماشینآلات وابسته حضور دارند به مراتب بیشتر است؛ مثلاً با هیچ معیاری، قرار گرفتن یک رسانه چاپی در کنار غرفه ماشین تزریق پریفرم پت، جور در نمیآید. اگر سالنهای نمایشگاهی با تمرکز بر موضوعات مرتبط با صنعت چاپ مثل تولید پایدار، فناوریهای نو، فرایندهای خودکار، بستهبندیهای خلاقانه و ... یا حتی تقسیمبندیهای سنتی مثل ماشینآلات، مواد اولیه، چاپ افست، چاپ فلکسو و ... ساماندهی شود به اعتبار و آبروی نمایشگاه و برگزارکننده میافزاید.
به هر حال باید غرفهگذاران و بازدیدکنندگان از حضور در یک نمایشگاه اقناع و ارضا شوند. این اتفاق وقتی رخ میدهد که منافع آنان با مزیت رقابتی و راهبرد برگزارکننده همراستا شود. در این صورت آنها شخصیتی همانند «مشتری وفادار» پیدا میکنند و غرفهگذار حضوری آبرومند و موثر در نمایشگاه دارد که اثر دومینویی آن به بازدیدکننده منتقل میشود.
3. در کشاکش رقابتهای انتخابی یا حذفی! بین برگزارکنندگان نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران، چیزی که بیش از ماجرای «مجوزگیت!» اهمیت دارد «تعارض منافع» است. فرض بر این است که شرکتهای دارای مجوز برگزاری نمایشگاه از تخصص لازم در صنعت نمایشگاهی برخوردارند؛ همچنین میدانیم که این شرکتها باید بخشی از درآمد حاصل از برگزاری نمایشگاههایشان را برای بهبود، ارتقا و استانداردسازی آن صرف کنند تا رضایت غرفهگذاران و بازدیدکنندگان و بهطور کلی «صنف» و اتحادیهشان برآورده شود. حال اگر «برگزارکننده» از تصمیمگیران و ذینفوذان «اتحادیه» باشد، آیا تعارض منافع به وجود نمیآید؟ آیا میتوان به گزارش مستقلی از دو متولی دولتی صنعت چاپ و اتحادیهها، یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صمت دست یافت که در آن میزان رضایت صنف از برگزاری نمایشگاهها و هزینههایی که برای بهبود، ارتقا و استانداردسازی آن صرف شده، تحقیق شده باشد؟
4. خط و نشان کشیدنهای برگزارکنندگان نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران آبرو و اعتباری برای این نمایشگاهها نمیآورد. مطالبه اصلی غرفهگذاران و بازدیدکنندگان، برگزاری نمایشگاههایی آبرومند، معتبر، هدفمند و دارای مزیت رقابتی است. باید سطح توقعات صنف چاپ از برگزاری نمایشگاه از این خواسته بیهوده که «سود نمایشگاه کجاس، چرا به ما نمیرسه» بالاتر بیاید و بهبود، ارتقا و استانداردسازی نمایشگاهها طبق آنچه که قانون برای مجریان برگزاری تکلیف کرده است مطالبه شود. اجازه ندهیم نمایشگاهها تبدیل به «دکان» بشود.
آینده نمایشگاههای صنعت چاپ در ایران در خطر است. از تهدیدهای سوشالمدیا و نمایشگاههای مجازی که بگذریم، هماکنون برخی از برندهای صنعت چاپ در حوزه واردات ماشینآلات ترجیح میدهند نمایشگاههای کوچک و ویژه خود در هتلها و فضاهای مناسب برگزار کنند و معتقدند با هزینهای کمتر به نتیجه و دستاوردی بهتر و بیشتر میرسند. برخی از چاپخانههای بزرگ در نمایشگاههای سایر صنایع شرکت کردهاند و نتایج مطلوبی گرفتهاند. قطعاً اینها خواستهها و راهبردهایشان را در قالب توان، مزایا و راهبردهای نمایشگاههای چاپ ایران ندیدهاند.
باید به دنبال نمایش آبرو و اعتبار در نمایشگاههای صنعت چاپ باشیم. غرفهگذاری که بیهدف و بدون هیچ راهبردی، از سر عادت یا ترس از گمنامی، با هوس قمار آخر، در نمایشگاه شرکت میکند؛ تالی فاسد سوداگری و بیاستراتژی بودن برگزارکننده است. نهایت حضور این غرفهگذار در نمایشگاه، بنری چروکیده، آویزان بر پانلی کهنه با چسب نواری است با دو سه صندلی در زیر آن و دیگر هیچ.
این سطح از حضور، پولی به جیب برگزارکننده میآورد اما آبرو و اعتبار برای نمایشگاه، خیر. نگذاریم نمایشگاههای صنعت چاپ به بازارچههای فصلی بوستانها که سمنوی عمه لیلا در کنار خولکبافی هنرمند سیستانی عرضه میشود تبدیل شود. سطح خواستههایمان را بالا ببریم.»
نظر شما