سه‌شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۰
لغو معافیت مالیاتی ناشران آموزشی اشتباه و غیرکارشناسی است

مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران آموزشی معتقد است، موضوع مؤسسات کنکوری هیچ ارتباطی با ناشران کتاب‌های آموزشی ندارد و یکسان پنداشتن این دو مقوله که یکی ارائه‌دهنده خدمات و دیگری تولید کننده است، امری اشتباه و غیرکارشناسی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، خبر لغو معافیت مالیاتی ناشران کمک آموزشی ازجمله موضوعاتی بود که طی یک‌ ماه اخیر دغدغه‌های زیادی برای اهالی نشر به‌خصوص فعالان حوزه نشر آموزشی ایجاد کرد، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی بخش درآمدی لایحه بودجه ۱۴۰۲ کل کشور، جزء ۴ بند ث تبصره ۶ را به تصویب رساندند و براساس آن «معافیت‎های مالیاتی تمام مؤسسات آموزشی ازجمله مؤسسات کنکور دانشگاه‏‌ها اعم از کنکور سراسری و کنکورهای تحصیلات تکمیلی‌ [کارشناسی‌ارشد و دکتری] و انتشارات کمک آموزشی، لغو می‏‌شود.»
 
این بند قانونی در بودجه سال‎های 1400 و 1401 تصویب و در لایحه بودجه سال 1402 مجدد پیشنهاد شد و این مسئله با واکنش‌هایی ازسوی فعالان حوزه نشر همراه شده است.

امین آصفی، مدیرمسئول انجمن ناشران آموزشی درباره این موضوع به‌ خبرنگار ایبنا می‌گوید: «موضوع مؤسسات کنکوری هیچ ارتباطی با ناشران کتاب‌های آموزشی ندارد و یکسان پنداشتن این دو مقوله که یکی ارائه‌دهنده خدمات و دیگری تولید کننده است، امری اشتباه و غیرکارشناسی است.»
 
 
لغو معافیت مالیاتی کتاب‌های آموزشی را چگونه می‌بینید؟
در ابتدا باید گفت که هم‌تراز قراردادن مؤسسات کنکوری و انتشارات کمک آموزشی کاملاً اشتباه است، زیرا مؤسسات کنکوری اعم از کنکور سراسری یا تحصیلات تکمیلی مجوز فعالیت‎های خود را از وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می‌گیرند و به هیچ عنوان با ناشران قابل قیاس نیستند. در دفترچه محاسبه ضریب سود عملکرد [که که سازمان امور مالیاتی کشور در سال ۱۴۰۰ منتشر کرده است] ضریب سود مالیاتی موسسات کنکوری آموزش عالی با کد یونیک 3090030 و 3090050 عدد ۲۲درصد آمده است، حال آنکه ضریب سود عملکرد تولید برای ناشران کتاب با کد یونیک 1240150 عدد 5/2درصد اعلام شده است.

نکته دوم آن است که مفهومی به نام «ناشر کمک‌آموزشی» وجود ندارد و هر شخصیت حقیقی یا حقوقی که مجوز نشر خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ کند، می‌تواند هر کتابی را  [پس از اخذ مجوزهای لازم] منتشر کند؛ بنابراین با توجه به عدم وجود مجوزی با عنوان ناشر کمک آموزشی، نیز یکی از ابهامات این لایحه است.
 
باور عموم این است که درآمد ناشران آموزشی زیاد است و احتمال دارد به همین دلیل معافیت مالیاتی لغو شده باشد.
طبق آمار مستند، مجموع مبلغ پشت جلد تمام کتاب‌هایی که سال ۱۴۰۰ تولید شده است، حدود 7000 میلیارد تومان است. با احتساب تخفیف ۵۰ درصدی ناشران به موزعان کتاب، درآمد ناشران در کل صنعت نشر، حدود 3500 میلیارد تومان است. با توجه به ضریب سود عملکرد انتشار کتاب [کد یونیک 1240150 منتشر شده از سوی سازمان امور مالیاتی کشور] که 5/2 درصد است؛ بنابراین کل سود صنعت نشر حدود 5/87 میلیارد تومان تخمین‌زده می‌شود و با احتساب ضریب مالیاتی ۲۵ درصد، مالیات قابل وصول کل صنعت نشر کشور، عددی حدود ۲۲ میلیارد تومان خواهد بود. حتی اگر این اعداد را چند برابر هم فرض کنیم، باز هم مالیات صنعت نشر کشور  [با فرض اینکه همه آن از سوی سازمان محترم امور مالیاتی گرفته شود] عددی کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان خواهد بود و قانون‌گذار در تصویب بند «ل» ماده ۱۳۹ قانون مالیات، با احتساب همین اعداد و اتکا به همین محاسبات، پس از صدها ساعت کار کارشناسی تصمیم گرفته است که به صنعت نشر به‌عنوان مهمترین صنعت تاثیرگذار در عرصه فرهنگ و پیشرفت دانش کشور، معافیت مالیاتی بدهد؛ به همین دلیل از مسئولان وزارت فرهنگ  ارشاد اسلامی درخواست داریم که این کار کارشناسی که حاصل ساعت‌ها تلاش و بررسی وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و اقتصاد امور دارایی کشور بوده را به راحتی کنار نگذارد.
 
در حوزه کتاب‌های آموزشی و درآمد آن‌ها چه آماری دارید؟
براساس همین آمار منتشر شده، گردش مالی کتاب‎های کمک آموزشی [با احتساب تخفیف ۴۰ درصدی ناشران به موزعان] در هر سال حداکثر 1000 میلیارد تومان است و با احتساب ضریب سود 5/2 درصدی نسبت سود عملکرد بخش تولید [دفترچه منتشر شده سازمان امور مالیاتی کشور با کد یونیک ۱۲۴۰150 با موضوع انتشار کتاب]، سود ناشران کتاب‌های آموزشی حداکثر ۲۵ میلیارد تومان و مالیات قابل وصول از این بخش صنعت نشر، حدود ۶ میلیارد تومان خواهد شد که با توجه به بودجه کشور، رقم بسیار ناچیزی است؛ اما به لحاظ بار روانی و تأثیری که بر بازار کتاب و فشار اقتصادی که در سبد خانوار خواهد گذاشت، آثار تخریبی آن بیشتر از آثار درآمدی آن برای دولت خواهد بود.

با توجه به آمارهای منتشرشده در حوزه صنعت نشر، سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، میانگین قیمت فروش یک صفحه کتاب آموزشی با سایر آثار در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، جالب است. قیمت فروش کتاب‎های آموزشی حداکثر ۱۰ درصد نسبت به سایر کتاب‎ها گران‎تر است، حال آنکه به دلایلی که در ادامه تشریح می‌شود، تولید کتاب‎های آموزشی نسبت به سایر آثار مکتوب بیش از دو برابر هزینه خواهد داشت؛ بنابراین حداقل حاشیه سود در صنعت نشر برای کتاب‎های آموزشی اتفاق می‌افتد.
 
علت تفاوت این هزینه‌ها در چیست؟
تفاوت‏‌های مشخصی که موجب می‌شود هزینه تمام‌شده کتاب‏‌های آموزشی نسبت به سایر کتاب‌ها بیشتر شود، این است که همه ناشرانی که کتاب آموزشی تولید می‌کنند، از کاغذ یارانه‏‌ای به‌طور کامل بی‌بهره‎اند و در هیچ‌یک از آثارشان از کاغذ یارانه‎ای استفاده نکرده‎اند؛ همچنین همه ناشرانی که کتاب آموزشی تولید می‎کنند از هر نوع حمایت‏‌های دولتی همانند خرید‎های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانه‏‌های عمومی یا یارانه‌هایی که گاهی به سایر ناشران ارائه می‌شود، همواره بی‎نصیب و محروم بودند؛ همچنین بیش از ۸۰ درصد کتاب‎های آموزشی در قَطع رحلی (ابعاد ۲۱ × ۲۸ سانتی‌متر) و رنگی تولید می‎شوند؛ حال آنکه بیش از ۸۰ درصد کتاب‎های غیرآموزشی در قطع رُقعی و وزیری (با ابعادی حدود نصف ابعاد کتاب‌های آموزشی) و تک‌رنگ چاپ می‌شوند. همه کتاب‎های آموزشی تالیفی هستند، حال آن‏که بخش قابل ملاحظه‌ای از کتاب‎های غیرآموزشی در کشور، ترجمه هستند و به دلیل رعایت نشدن قانون جهانی کپی‌رایت در داخل کشور، ناشران برای کتاب‌های غیرآموزشی بابت موضوع ترجمه تقریبا مبلغی پرداخت نمی‏‌کنند.
 
هزینه‌های تولید اثر در این حوزه نیز معمولا سالانه یا دو سال یکبار است، این مساله بار مضاعفی بر دوش ناشران ایجاد می‌کند؟
عمر مفید آثار کمک‌درسی و آموزشی به دلیل تغییرات سریع کتاب‎های رسمی آموزش و پرورش، حداکثر 2 سال است و بعد از دو سال، هم محتوا و هم فیلم و زینک کتاب‎ها دیگر قابل استفاده نیست و ناشران برای تولید کتاب‌های جدید آموزشی، مجبورند دوباره هزینه تالیف تولید محتوای منطبق با آخرین تغییرات کتاب درسی را پرداخت کنند. در صورتی که در آثار غیرآموزشی، محتوای تولید شده و همچنین فیلم و زینک‌های چاپ اول کتاب، تا سال‎ها قابل استفاده است. تولید محتوای کتاب‌های آموزشی به دلیل محتواهای خاص آن‎ها‌ (عربی، انگلیسی، فرمول‎های ریاضی و فیزیک، تصاویر آموزشی و  .. ) به لحاظ حروفچینی و صفحه‌آرایی به مراتب از کتاب‎های غیرآموزشی و آثار داستانی و غیرداستانی گران‎تر خواهد بود.

با توجه به تغییرات کتاب‎های درسی آموزش و پرورش، متاسفانه ناشران کتاب‌های آموزشی هر سال بالغ بر چند هزار جلد از کتاب‌های موجود خود در انبار را به دلیل اینکه در سال تحصیلی جدید – با توجه به تغییرات کتاب درسی – قابل استفاده نیستند، خمیر می‎کنند و به ضایعات تبدیل می‌شود و این موضوع هزینه بسیار قابل توجهی برای ناشران است و تقریباً در هیچ‌یک از حوزه‌‌های نشر این اتفاق هر دو سال یک‌بار برای همه آثار یک ناشر هرگز رخ نمی‏‌دهد.
 
همان‌طور که گفته شد هزینه تولید کتاب‏‌های آموزشی به مراتب از سایر آثار صنعت نشر بیشتر است [نزدیک به دو برابر] حال آن که به لحاظ قیمت، ناشران کتاب‌های آموزشی با توجه به وضعیت معیشتی جامعه و برای جلوگیری از فشار اقتصادی به خانواده‎ها، تنها ۱۰ درصد از میانگین صنعت نشر در قیمت‌گذاری کتاب‏‌های خود، افزایش قیمت را لحاظ کرده‌اند.
 
در حوزه شمارگان کتاب‌ها چطور؟
به لحاظ شمارگان آثار آموزشی[با توجه به آمار منتشر شده] اختلاف چندانی به لحاظ شمارگان تولید و در نتیجه فروش آثار بین کتاب‌های آموزشی و سایر آثار ناشران صنعت نشر وجود ندارد. برخلاف تصورهای موجود در جامعه و متاسفانه به دلیل اطلاع‎رسانی‌های نادرست رسانه‌های مخالف و غرض‌ورز و سیاه‎نمایی‌هایی که برای این صنعت ایجاد شده است، شمارگان و قیمت کتاب‎های کمک‌درسی، تفاوت معنادار و عجیبی با سایر آثار ناشران ندارد و از طرفی هزینه‏‌های بیشتری را برای تولید این کتاب‎ها نسبت به سایر آثار ناشران باید پرداخت؛ درحالی‌که هیچ‌گونه حمایت دولتی شامل حال این بخش از صنعت نشر نمی‌شود و جای تعجب دارد که قانون‌گذار و دولت، در یک صنعت، بخشی از تولیدکنندگان را که هزینه بیشتری برای تولید محصولات خود نیز متقبل می‎شوند و فروش آن‌ها تفاوت معناداری با سایر بخش‎های همان صنعت ندارد را مشمول مالیات دانسته و بخش دیگری از همان صنعت را معاف از مالیات!
 
تأثیرات این لغو معافیت چیست؟
کتاب‎های کمک‌درسی و آموزشی به لحاظ اهمیت تحصیل در خانواده‌های ایرانی، نقش بسزایی در تعیین هزینه سبد خانوار دارد و اعمال دستورالعمل‌های مالیاتی و اخذ مالیات از این آثار، تأثیر مستقیم بر قیمت‌گذاری آثار ناشران و اعمال فشار اقتصادی بر خانواده‌ها دارد، در نهایت این درآمد ناچیز مالیاتی به صرفه و صلاح جامعه نخواهد بود. از طرفی پافشاری بر این موضوع، نه‌تنها درآمد آن چنانی برای دولت نخواهد داشت؛ بلکه موجب فروش زیرزمینی این کتاب‌ها همچنین فروش در فضای مجازی و تولید کتاب‌های آموزشی بدون اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بدون اعلام وصول و تخلفات متعدد دیگر می‌شود و آثار تخریبی فرهنگی آن در جامعه، به مراتب بیشتر از سود حاصل از درآمد ناچیز مالیاتی آن خواهد بود.

از سوی دیگر با توجه به اینکه ناشران همزمان آثار آموزشی و آثار غیرآموزشی تولید می‌کنند و به دلیل اینکه دستورالعمل مشخص و شفافی تاکنون برای لایحه مذکور منتشر نشده است و ابهامات زیادی که این لایحه دارد، موجب سردرگمی ناشران و ممیزان محترم سازمان امور مالیاتی نیز خواهد شد.

نکته جالب‎تر اینکه در لایحه بودجه سال‎های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ میزان معافیت مالیاتی ناشران آموزشی ۲۰۰ میلیون تومان لحاظ شده است! در این شرایط حتی اگر ضریب سود عملکرد را ۱۰ درصد هم لحاظ کنیم، یعنی یک ناشر که خطر سرمایه‌گذاری را به جان خریده است و در این شرایط نامناسب اقتصادی برای چند نفر در جامعه کارآفرینی و درآمد ایجاد کرده است، معادل ۲۰ میلیون تومان از درآمد خالص خود معاف شده است؛ حال آنکه اگر یک کارمند ساده یا کارگر ساده بود، درآمد وی بالغ بر ۷۲ میلیون تومان در سال، معافیت مالیاتی داشت. حتی اگر همه ۲۰۰ میلیون تومان لایحه بودجه سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ را سود خالص فرض کنیم [به فرض محال] در واقع یک ناشر با درآمدی حدود ماهیانه ۱۷ میلیون تومان در ماه از مالیات معاف کرده‌ایم که این عدد نیز برای یک کارآفرین فرهنگی که خطر سرمایه‌گذاری را بر عهده دارد، بسیار ناچیز و درآمدی کمتر از یک راننده آژانس اینترنتی است.
 
در بحث ارزش افزوده چطور؟
موضوع ارزش افزوده کتاب‎های آموزشی نیز موضوع بسیار مهم و در عین حال خطرناکی است. از نظر مخاطبان و مردم، کتاب از مالیات بر ارزش افزوده معاف است و در ذهن مردم، تفاوتی بین انواع کتاب، متصور نیستند؛ بنابراین خواهش می‌کنیم که سازمان امور مالیاتی کشور با توجه به مواردی که پیش‌تر بیان شد، به صراحت، نظر خود را مبنی بر معافیت مالیات برارزش افزوده کتاب‌های آموزشی اعلام کند چون که مبهم بودن این موضوع به‌شدت به ضرر بدنه‎ نشر کشور و به‌طور خاص ناشران کتاب‌های آموزشی تمام خواهد شد.

موضوع مؤسسات کنکوری اعم از کنکور سراسری و تحصیلات تکمیلی که مجوز فعالیت خود را از وزارت آموزش و پرورش یا علوم، تحقیقات و فناوری می‌گیرند و ضریب مالیاتی ۲۲ درصدی دارند؛ هیچ ارتباطی با ناشران کتاب‌های آموزشی که خود سازمان امور مالیاتی کشور ضریب سود عملکردی 5/2 درصدی را برای‌شان در نظر گرفته است، ندارد و یکسان پنداشتن این دو مقوله که یکی ارائه‌دهنده خدمات و دیگری تولید‌کننده است، امری اشتباه و غیرکارشناسی است.

حجم اندک گردش مالی صنعت نشر و سهم ۲۵ درصدی کتاب‎های آموزشی از کل این صنعت همچنین تأثیر مستقیم این موضوع بر سبد خانوار و از همه مهم‎تر پایین‎تر بودن حاشیه سود کتاب‌های آموزشی نسبت به سایر کتاب‌های موضوعات بسیار مهمی است که باید مد‌نظر دولت و قانون‌گذار قرار بگیرد. عدم امکان تفکیک ناشران از یکدیگر [با توجه به این که ناشران همه نوع کتابی چاپ می‏‌کنند] و تقسیم کردن عوامل یک صنعت به دو دسته حتماً برای این صنعت مفید نخواهد بود. با وجود مکاتبات و پیگیری‎های متعدد و اعلام گلایه و نگرانی درباره این بند لایحه برای ناشران کتاب‎های آموزشی، تاکنون هیچ اقدام مثبتی انجام نشده است، اما از مسئولان فرهنگی تقاضا داریم در تصویب این بند از لایحه بودجه عبارت «انتشارات کمک آموزشی» حذف شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها