نگاهی به مجموعه «شخصیتهای مانا»؛ عبدالحسین حائری
نسخهپژوهی که دور از هیاهو تمام عمرش را صرف فهرستنویسی نسخ خطی کرد
عبدالحسین حائری قریب به شصت سال عزلتنشین زاویهبخش نسخ خطی کتابخانه مجلس شورا بود و روزان و شبان خود را با نسخ خطی میگذراند. بیشتر این زمان در سکوت و به دور از هیاهوی مصاحبهها و شهرتطلبیها بود و تمامی عمر خویش را در فهرستنویسی نسخ خطی، موانست با کتب خطی، مصححان و کتابدوستان و تعمق و پژوهش در بازجست و بازشناخت گنجینه ارزشمند نسخ خطی مصروف داشت.
عبدالحسین حائری قریب به شصت سال عزلتنشین زاویهبخش نسخ خطی کتابخانه مجلس شورا بود و روزان و شبان خود را با نسخ خطی میگذراند. بیشتر این زمان در سکوت و به دور از هیاهوی مصاحبهها و شهرتطلبیها بود و تمامی عمر خویش را در فهرستنویسی نسخ خطی، موانست با کتب خطی، مصححان و کتابدوستان و تعمق و پژوهش در بازجست و بازشناخت گنجینه ارزشمند نسخ خطی مصروف داشت. او زمانی قدم در عرصه نسخهپژوهی گذاشت که فهرستنویسی و نسخپژوهی نه رشتهای علمی و دانشگاهی که حرفهای برآمده از ممارست و تجربه و تکرار بود.
غروب روز آخر ذیالحجه 1345 (شب اول محرم 1346) مطابق با جمعه 9 تیر 1306 در قم و در خاندانی عالم و فاضل دیده به جهان گشود. به مناسبت محرم و شهادت امامحسین علیهالسلام و نام جد مادریاش، «آقا شیخ عبدالحسین یزدی» نامش را عبدالحسین گذاشتند. پدرش «آقا میرزا احمد حائری» و مادرش «خدیجه خانم» از زنان پارسا و دختر دوم حاج شیخعبدالکریم حائری یزدی، فقیه اصولی مشهور و موسس حوزه علمیه قم بود.
هوش سرشار عبدالحسین به زودی او را در کانون توجه قرار داد و در نتیجه تحصیل او زودتر از دیگر کودکان آغاز شد. او ابتدا به مکتبخانه رفت و فارسی و قرآن را در همان سالهای اول آموخت؛ سپس مقدمات عربی و برخی کتابهای لغت، گلستان، اندکی حساب و ابتدائیات و دروس مدرسهای را نزد پدر آموخت و این همه را تا شش سالگی به پایان برد.
عبدالحسین حائری در 24 سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد؛ او در 1380 درباره اجازهنامه اجتهاد اطلاعاتی به دست میدهد که در خور تامل است: «من دنبال درجه اجتهاد نبودم، مرحوم داییام، حاج آقا مهدی حائری اصرار داشت و معتقد بود که ورقه اجتهاد، آثار خوبی دارد، ولی من مخالف استفاده از آن برای کارهای ادرای بودم. به هر حال ایشان پیشنهاد کرده بود به آن اساتیدی که من پیش آنها درس خوانده بودم؛ آقای حجت، آقای صدر و آقای صدر و آقای خوانساری امضا کردند.»
عبدالحسین حائری در 24 سالگی، آنگاه که در دروس حوزه بهویژه درس خارج پیشرفت کرده بود، علیرغم امیدواریهای پدر به آینده او به یکباره از محیط حوزه و درس و حتی خانه دلزده شد و بیخبر از والدین به همراه داییاش مهدی حائری یزدی، در تابستان 1330 از قم به تهران مهاجرت کرد؛ هر چند نادر حائری روایت میکند که مهدی حائری روایت میکند که مهدی حائری یزدی زودتر از عبدالحسین به تهران آمده بود. این گریز از خانه تا بدان حد بود که حتی برای دیدار پدر و مادر نیز به قم نمیرفت یا حتی دیربهدیر برای آنان نامه مینوشت. این مهاجرت ناگهانی برای والدین عبدالحسین، سخت تکاندهنده و برای اطرافیان و دوستانش مایه حیرت و تعجب بود.
اشتغال در کتابخانه مجلس
عبدالحسین حائری برخلاف برادرانش، عبدالهادی و عبدالحمید که یکی نگران درس و دانشگاه و دیگری خدمت نظام وظیفه بود، به سبب برخورداری از درجه اجتهاد از «خدمت زیر پرچم» معاف شده بود و تنها دغدغه او بازنگشتن به قم و پیدا کردن شغلی در تهران بود: «ته دلم و خواستهام این بود که دیگر به قم برنگردم. قصدم ماندن در تهران بود.» او ماههای نخست اقامت در تهران، بیشتر به منزل حاج سیدمحمود زنجانی، امام جمعه زنجان، آمد و شد میکرد؛ هر چند حاج سیدمحمود زنجانی اصرار داشت که عبدالحسین به قم بازگردد، چون او را مجتهد میدانست و با قسم جلاله از اجتهاد عبدالحسین یاد میکرد.
عبدالحسین حائری درباره نحوه اشتغال در کتابخانه مجلس نیز روایتهای متعددی ذکر کرده است. روایت نخست: به دعوت دکتر علی بهبهانی، نماینده مجلس شورای ملی، به آنجا رفت، ولی سابقه بد ذهنی درباره ادارات دولتی از یک سو و معطلی چند دقیقهای در دفتر وی از سوی دیگر، سبب شد که از کار در کتابخانه مجلس انصراف دهد. یک سال بعد، در سال 1331، در منزل حاج سیدمحمود زنجانی، «با یکی از شخصیتهای مجلس که با رئیس مجلس آشنایی داشت، برخورد کردم و ایشان از من دعوت کرد که به کتابخانه مجلس بروم، من هم قبول کردم...» نخستین کار او در کتابخانه مجلس، تدریس به بعضی اعضای کتابخانه بود، ولی رئیس کتابخانه، ابراهیم شریفی، به سبب اعتمادی که به عبدالحسین داشت، بخش نسخ خطی را که مهروموم و بسته بود، به او سپرد.
روایت دوم: چهارده سال پس از این روایت، عبدالحسین حائری عوامل و شرایطی دیگر را برای اشتغال در کتابخانه مجلس برمیشمارد. در منزل امام جمعه زنجان، که فقیهی عارف مشرب بود، عبدالحسین حائری با آقای تقی تفضلی، معاون کتابخانه مجلس، آشنا میشود؛ تفضلی دوره دکتری حقوق را در فرانسه طی میکرد و آن زمان موقتا در تهران به سر میبرد. حائری به دعوت تفضلی به کتابخانه مجلس میرود و «از آن روز به بعد هر روز میآمدم اینجا، پایبند شدم.» در هیچ یک از این دو روایت، زمان دقیق اشتغال به کار در کتابخانه مشخص نیست.
عبدالحسین حائری با اشتغال در کتابخانه مجلس، رفتهرفته پوشیدن لباس روحانیت را نیز ترک کرد؛ عبدالحسین حائری در خاطراتش چنین یادآور میشود: «در ابتدا که من آمدم کتابخانه، خیلی برای من احترام قائل بودند و حتی رئیس کتابخانه جلوتر از من راه نمیرفت، اما بعد که اینجا کارمند شدم، احساس کردم که حرمت لباس نگه داشته نمیشود. من هم از این موضوع ناراحت بودم. از طرفی هم پیش خود میگفتم که من نه امام جماعتم و نه کاری روحانی میکنم. این بود که لباس روحانی را درآوردم و لباس شخصی پوشیدم.»
همکاری با موسسه لغتنامه دهخدا
با تصویب مجلس شورای ملی، موسسه لغتنامه دهخدا از سال 1325 زیرمجموعه مجلس قرار گرفت و از دیماه 1334 بنا به وصیت علیاکبر دهخدا ریاست لغتنامه به دکتر محمد معین واگذار شد. عبدالحسین حائری نیز در سال 1334 یا 1335 افزون بر کار در بخش فهرستنویسی کتابخانه مجلس به دعوت دکتر معین به موسسه لغتنامه دهخدا رفت. آن زمان محل موسسه لغتنامه در مجلس بود و استادان بنام و بزرگی چون شهاب فردوس، محمد پروین گنابادی و دکتر محمد دبیرسیاقی از صبح اول وقت تا پاسی از شب در محیطی آرام و در سکوت به تحقیق مشغول بودند.
آشنایی عبدالحسین حائری با نسخ خطی، مسبوق به سابقهای بود و با آغاز به کار او در کتابخانه مجلس همزمان نبود؛ چه او در دوره تحصیل در حوزه علمیه قم نیز با نسخ خطی آشنایی داشت: «من قبلا هم با کتاب خطی آشنا بودم... یادم است که در وسط مدرسه فیضیه حوضی بود و اطرافش بساط کتابفروشیها پهن بود و کتابهای خطی میفروختند و من جزو تماشاگران بودم، چون پول خرید کتاب نداشتم، اما یک بار با همه کمپولی شدید بالاخره خرید کردم و یادم است چهار جلد کتاب شرح تهذیب شیخ طوسی تالیف جزایری را جلدی دو تومان خریدم. به هر حال من با کتاب خطی علاقه و کشش داشتم و تا حدودی با تاریخ این علم آشنا بودم.»
نخستین کار حائری در کتابخانه، مطالعه و فهرستبرداری از حدود صد جلد کتاب عوالم العلوم والمعارف به خط مولف بود، که از یزد هدیه شده بود و خواندنش برای کسی مقدور نبود. عبدالحسین حائری در 1354 به ریاست کتابخانه مجلس منصوب شد.
استاد عبدالحسین حائری، بیش از نیم قرن از عمرش را صرف نسخهپژوهی، کتابشناسی و فهرستنویسی کرد و نقد عمر را «به پای پایهگذاری فهرستنویسی دقیق نسخ خطی، بازنویسی تاریخ علم مسلمانان و تاسیس معهدالمخطوطات از کف داد.»
عبدالحسین حائری در اردیبهشت 1384 و در 78 سالگی دچار عارضه قلبی-ریوی شد و برای مدتی در بیمارستان کسری بستری شد و تحت مداوا قرار گرفت. در اواخر عمر خانهنشین شد. از این زمان به بعد دوستداران و همکارانش برای بهرهمندی از راهنماییهای او در خانه به دیدارش میرفتند. او شهریور 1394 در 88 سالگی درگذشت.
کتاب عبدالحسین حائری از سری «شخصیتهای مانا» در 192 صفحه و شمارگان 1250 نسخه به کوشش سیاوش شوهانی از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
نظر شما