شاعر مازندرانی یکی از مهمانان نشست رهبر معظم انقلاب با شاعران بود و از حال و هوای این نشست و شور و شوق حضار گفت.
«احمد ایرانینسب» متولد سال 1366 در ساری است. وی دبیری مجمع شاعران اهل بیت مازندران را بر عهده دارد و مسئول آموزش شعر بسیج هنرمندان مازندران است. مسئول شعر آستان قدس رضوی در مازندران، مدیر کارگروه شاعران آئینی سازمان بسیج مداحان و شاعران مازندران و همچنین مسئول کارگاه «هوای شعر» در ساری است. این شاعر جوان مازندرانی درباره حال و هوای دیدار با رهبری، شیوه دعوت به این نشست و ابراز احساسات شاعران به رهبر انقلاب گفت.
روایت احمد ایرانینسب از دیدار آن شب را در ادامه میخوانید.
بهمن ماه سال گذشته از دستاندرکاران برگزاری کنگره ملی شعر «مروارید عمان» بودم، آثاری از سراسر کشور در رثای شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع حرام، شهدای شاهچراغ و سربازان گمنام به کنگره ارسال شده بود و آثار را داوری میکردیم. روز دوم اسفندماه که مشغول برگزاری مراسم اختتامیه این کنگره بودیم تماسی دریافت کردم مبنی بر دعوت اولیه به نشست رهبری با شاعران، خبر خوشی بود و خستگی کار کنگره را از تن بدر کرد. دهم فروردین ماه امسال بود که در تماس مجدد، دعوت تایید نهایی شد و به دیدار رهبری رفتم.
رهبری هر ساله این دیدار را در حیاط بیت برگزار میکردند اما به دلیل شیوع کرونا، دیدار با شاعران در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد و به دلیل وقفه چهار ساله، شاعران بیشتری نسبت به دیدارهای قبلی دعوت شده بودند. ایشان کمی زودتر از اذان، وارد حسینیه شدند و با شاعران گفتوگو کردند. رهبری دلتنگ شاعران بودند و شاعران هم دلتنگ ایشان. بسیاری از شاعران برای نخستین بار مهمان این نشست بودند.
افطار مهمان ایشان بودیم و پس از اقامه نماز و صرف افطار، نشست شروع شد. نکته جالب افطار این بود که شاعران محو دیدار رهبری بودند، کسی لب به افطاری نمیزد با اینکه رهبری چند بار تعارف کردند که بفرمایید و سر سفرهها بنشینید، اما شاعران به ویژه بانوان شاعر از شوق این دیدار گریه میکردند. گویا فراموش کرده بودیم روزهدار و گرسنه هستیم.
پیشکسوتها و شاعران قدیمیتر مانند میرشکاک، حداد عادل و قزوه شعر خواندند و همچنین چند شاعر جوان. از میان 40 شاعر که به شعرخوانی پرداختند حدود 35 نفر از پیشکسوتها بودند و مابقی شاعران جوانتر. شعرهای انقلابی، درباره ایران، شهدا، شهید سلیمانی، شهید فخریزاده و شعر در رثای اهل بیت به ویژه امام علی (ع) و امام حسن (ع) از سوی شاعران در محضر رهبری خوانده شد.
یک بار در سال 95 هم در نشست مداحان و شاعران به دیدار رهبری رفته بودم اما ملاقات با ایشان سیریناپذیر است و هر بار که رهبری را ملاقات میکنیم شوق این دیدار دوچندان است.
سر سفره افطار در کنار فرزند رهبری، آقا «مسعود» نشسته بودم و برای او توضیح دادم در ایام ماه آبان و آذر سال گذشته در مجمع شاعران اهل بیت مازندران (مشام) کنگره «برای ایران» را برگزار کردیم و شعرهای راه یافته به این کنگره در قالب کتاب چاپ شده است از شما تقاضا دارم این کتاب را به رهبری هدیه دهید و انگشتری ایشان را هدیه میخواستم. فرزند رهبری با مهربانی به من گفت «خودتون بگین حتما انگشتری رو بهتون میدن». پاسخ دادم شما زحمتش را بکشید.
جلسه تمام شد و رهبری رفتند و من منتظر انگشتری بودم که قرار بود آقا مسعود به من برساند. پشت پدر رفتند و بعد یکی از محافظان آمد و انگشتر رهبری را به من هدیه داد. اینگونه بود که انگشتر رهبری، قسمت من شد.
نظر شما