چرا اشعار سعدی را برای تحلیل و ارائه به نوجوانان انتخاب کردید؟
در زمینه ادبیات فارسی و زبان فارسی، بزرگانی را داریم که الگوی زندگی ما در دورانهای مختلف بودند. این افراد عبارتاند از: فردوسی، سعدی، نظامی، مولانا و حافظ شیرازی. این پنج نفر با آثاری که آفریدند به عنوان بزرگترین افراد در زمینه زبان، حکمت، زندگی انسانی و راهنمایی افراد در زندگی بودند. در بین این افراد، سعدی در زمینه فصاحت و بلاغت در زبان فارسی، رتبه ویژهای دارد؛ بهطوریکه امروزه افراد به زبانی صحبت میکنند که سعدی در شعرهایش گفته است. مهمترین اثر سعدی «بوستان» اوست که در 10 باب نوشته شده است. به عقیده من سعدی به سادهترین شکل دستوری و نحوی، حرفهای خودش را بیان کرده است. اگرچه بوستان سعدی به شعر است؛ اما این اشعار در ادبیات فارسی معیاری برای درستنویسی است. همانطور که در متون کهن هم گفته شده، سعدی به نوعی پدر ادبیات فارسی است.
وظیفه ما به عنوان شاعر کودک و نوجوان این است که پلی برای کودکان بسازیم تا بتوانند به ادبیات کهن و رسمی ما راه پیدا کنند. اگر قرار باشد تنها اشعار معاصر را به آنها ارائه دهیم، ارتباط ما با جهان کهن قطع میشود که باعث قطع ارتباط ما با دنیای آینده هم خواهد شد. ما باید زمینههای مطالعه کودکان در آثار کهن را فراهم کنیم.
شاعران امروزی چطور باید این ارتباط را با اشعار کهن ایجاد کنند تا کودکان امروزی نیز از مزایای این آثار بیبهره نمانند؟
آنچه مسلم است این است که اشعار شاعران بزرگی مانند سعدی برای همه مردم مناسب است. باید این اشعار در دانشگاهها و مراکز آکادمیک آموزش داده شود؛ اما اشعار سعدی باید در بین تمام افراد جامعه حضور پیدا کند و مطرح شود؛ چراکه سعدی یک معلم دائمی و همیشگی برای عموم مردم است. بچهها هم باید این اشعار را مرحلهبهمرحله و در طول 12 سال تحصیل خود یاد بگیرند و با این آثار آشنا شوند. در حال حاضر نیز این اشعار به صورت انتخابشده در کتابهای درسی کودکان و نوجوانان ارائه میشود و ما هم به عنوان شاعر کودک و نوجوان باید از این کار استقبال کنیم؛ اما ناگفته نماند که ما نباید تنها به همین اشعار منتخب در کتابهای درسی اکتفا کنیم، بلکه باید از ابزارهای دیگر هم استفاده کنیم، مانند: موسیقی، خطاطی، فیلمسازی، انیمیشن و غیره. البته ما در کتاب میتوانیم این فرصت را به بچهها بدهیم که اشعار منتخبی از سعدی را حفظ کنند و یاد بگیرند. شاعران برای راحتتر کردن این مسیر ویژه کودکان میتوانند لغات و جملات مشکل را به عنوان پانوشت برای آنها توضیح دهند یا بعضی ابیات را تفسیر کنند؛ ضمن اینکه سعدی اثر دیگری هم به نام «گلستان» دارد که به صورت نثر است. سعدی در گلستان جملات فاخری را ارئه کرده که همواره مردم ایران به آن توجه میکنند.
با توجه به اینکه مطالعه بسیاری در اشعار کهن داشتید، آیا موافقاید که در میان شاعران کلاسیک، اشعار سعدی قابلیت فهم بهتری دارد؟
شاعران بزرگ ما توانستند به زبانی صحبت کنند که عامه مردم بتوانند اشعار آنها را بفهمند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ اما به این معنی نیست که تمام مفاهیم و اندیشههای این بزرگان را میفهمیم و درک میکنیم. قطعا نیاز به آموزش و مطالعه مستمر دارد. در گذشته، گروههایی در خانوادهها یا انجمنهای ادبی بودند که این اشعار را میخواندند و با آن مأنوس میشدند: مثل شاهنامهخوانی. باید این روال ادامه پیدا کند و دیگر آثار کهن نیز خوانده شوند. این بدین معنا نیست که مردم اشعار فردوسی یا حافظ را میفهمند و اشعار دیگر شاعران را نمیفهمند. متاسفانه در روزگار ما این جمعخوانیها کم شده است. یکی از دلایل کمرنگشدن این جمعخوانیها، وجود رسانههاست که البته این رسانهها باید بیشتر در زمینه آموزش کمک کنند.
یکی از ویژگیهای اشعار سعدی، سهلممتنعبودن آنهاست؛ یعنی آسان است اما به راحتی هم نمیتوان از آن گذشت. ممتنع یعنی همه مفاهیم برای همه مردم قابل دریافت به صورت آنی نیست. ضمن اینکه گفتن این اشعار هم آسان نیست. سعدی توانسته است با زبان صمیمی و ساده و به کارگیری تمام لغات و اندیشهها و ابزار ادبیات فارسی، حرفهایی را برای جامعه خودش و نسلهای بعدی به یادگار بگذارد. همین سادگی بیان، شیوایی سخن و صراحت در گفتههای سعدی، زبان ما را به زبان آن نزدیک کرده است؛ کاری که شاید تعدادی از شاعران نتوانستهاند این ارتباط را برقرار کنند و خواندن آثار آنها تنها در مراکز علمی امکانپذیر اس. البته چنین شعرایی، مخاطب خاص را برای اشعار خود انتخاب کردند؛ در صورتیکه افرادی همچون سعدی و فردوسی مخاطب عام را به کار گرفتهاند.
بعضی از کتب از روش سادهنویسی برای ارائه اشعار متون کهن به کودکان و نوجوانان استفاده میکنند؛ آیا ممکن است که این سادهنویسی به محتوا اصلی ضربه بزند؟
به عقیده من بهتر است که برای ارائه این اشعار به کودکان و نوجوانان، آثار را انتخاب کنیم و آن را به شعر سادهتر یا نثر تبدیل نکنیم. ما باید شعر سعدی را با خود شعر سعدی بخوانیم؛ اما به عنوان مثال از بوستان سعدی که چهار هزار بیت است، هزار بیت آن را انتخاب کنیم که بچهها بتوانند راحتتر دریافت کنند. به نظر من اینکه ما بیاییم این اشعار را ساده کنیم یا حتی آن را به نثر تبدیل کنیم، خیلی صلاح نیست. درواقع شاید به داستان یا گفتههای سعدی نزدیک شویم؛ اما حق مطلب را از دست میدهیم. فکر میکنم بچههای امروزی به راحتی میتوانند با خودِ آثار سعدی ارتباط برقرار کنند. به صورت کلی میتوانیم با اشعار سعدی ارتباط برقرار کنیم؛ اما شرایط این ارتباط فراهم نیست. بهتر است این اشعار نه در قالب کتاب درسی بلکه به صورت مطالعه آزاد به بچهها ارائه شود؛ چراکه مطالعه این اشعار در قالب کتابهای درسی بازخورد کمتری دارد.
در حال حاضر عنوان میکنند که کودکان امروزی بسیار باهوشتر و داناتر از کودکان زمان گذشته هستند؛ اما در گذشته در مکتبها، تمامی متون کهن ارائه و به کودکان آموزش داده میشد. چرا امروزه آموزش این اشعار کم شده است؟
آنچه مسلم است این است که برنامهریزی دروس آموزشی در طول زمان تغییراتی پیدا کرده است. یک زمانی بوستان و گلستان، شاهنامه، مثنوی معنوی و غیره جز دروس آموزشی بچهها بود؛ اما در حال حاضر با گسترش علوم مختلف، بچهها باید علوم گستردهتری را به غیر از شعر و حکمت یاد بگیرند. قطعا ضرورتی ندارد که ما کل آثار این بزرگان را در دورههای مختلف تحصیلی یاد بگیریم؛ حتی در دانشگاهها هم دو یا چهار واحد درسی برای پرداختن به این اشعار ارائه شده است. ضمن اینکه شاعران دیگری نیز اشعاری را در زمینههای معاصر و کودک و نوجوان سرودهاند که باید بچهها این اشعار را هم یاد بگیرند. البته این یک ضعف است؛ ولی ما میتوانیم اشعار کهن را در اوقات فراغت بچهها بگنجانیم. اوقات فراغتی که متاسفانه برای آن فکر و برنامهریزی نشده است. ما هیچ انجمن ادبی نداریم که در آن اشعار کهن را برای بچهها بخوانند و تفسیر کنند. البته خوشبختانه کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را همچنان داریم که بعضی از بچهها خودشان به آنجا مراجعه میکنند. به صورت کلی متاسفانه برنامه منظمی برای خواندن این متون برای بچهها نداریم.
خواسته شما در عرصه و فضای شعر چیست؟
متاسفانه برنامهای برای تمامی شاعران کودک و نوجوانی که عمر خود را صرف مطالعه و ارائه آثار به بچهها کردهاند، وجود ندارد. در حال حاضر ارتباط با مخاطب کودک و نوجوان کمرنگ شده و در حال کمتر شدن هم است. بخشی از این مخاطبسازی را وزارت فرهنگ و ارشاد یا صداوسیما میتوانند برعهده بگیرند؛ ولی نظام و نظم مشخص کمی در این زمینه وجود دارد. مسئولان باید به این مسئله فکر کنند و این حرکت را به صورت یک حرکت جمعی شروع کنند که بچههای ما با زبان آگاهتر و بیان زیبایی در جهان بدرخشند و حرفهای دلشان را به راحتی بیان کنند. تسلط به ادبیات و دایره لغات، ارتباط ما را با جهان امروز بیشتر میکند.
نظر شما