مرضیه بابازاده خامنه، مؤلف کتاب «شیخ بهایی» به ایبنا گفت:
حالا بیشتر درباره شیخ بهایی میدانم/ هدف از تألیف این کتاب کنجکاوکردن بچهها درباره آثار تاریخی بود
مرضیه بابازاده خامنه، نویسنده سرگذشتنامه «شیخ بهایی» ویژه کودکان +9 سال درباره اهمیت تولید چنین کتابهایی گفت: بچهها باید از بچگی با کتاب آشنا شوند و ببینند که کتاب بخشی از زندگی آنهاست و برای هر سوالی که دارند میتوانند از این ابزار کمک بگیرند؛ بخصوص در بحث معماری که اگر روزی مصداق بیرونی هم نبود، کتابها میتوانند اطلاعات مفیدی از گذشته به مخاطبان امروز بدهند.
چرا حالا یکهو به یاد شیخ بهایی افتادهایم؟ سوم اردیبهشتماه روز بزرگداشت شیخ بهایی است. او هم دانشمند و عالم دینی بوده است و هم معماری خلاق و زبردست. پس به این بهانه با نویسنده زندگینامهاش گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
در مجموعه «دانشمندان مسلمان» شما به سراغ چند دانشمند رفتید. چرا یکی از آنها شیخ بهایی بود؟ این مجموعه ظرفیت پرداختن به دانشمندان بیشتری دارد. آیا ادامه میدهید؟
این مجموعه شامل شخصیتهای ابن سینا، ملاصدرا، شیخ بهایی، خواجه نصیرالدین طوسی و امیرکبیر بوده که بنا به نظر ناشر، کتاب امیرکبیر قرار است به صورت مجزا منتشر شود. همانطور که از اسم مجموعه پیداست هم دانشمندبودن آن شخص برایمان مهم بوده است و هم مسلمانبودنش. ما باید کسانی را انتخاب میکردیم که این دو ویژگی را داشته باشند و از طرفی هم چون اولین مجموعه داستانی مصور با این موضوع بوده است باید نام اشخاص به گوش بچهها آشنا باشد. به این دلیل شیخ بهایی را انتخاب کردیم؛ زیرا هم از نظر عالم دینی بودن مطرح است و هم از جنبه کارهای علمی و دانشمندبودنش.
فعلا این چهار عنوان منتشر شده است تا ببینیم استقبال مخاطبان چطور است؛ چون در وهله اول باید مخاطبسنجی کنیم. اگر نظر نشر به ادامه مجموعه باشد من نیز از ادامه این مجموعه استقبال میکنم.
چرا راوی کتاب را خودِ شیخ بهایی انتخاب کردید و دانای کل انتخاب نکردید؟
بچهها با این نوع بیان همذاتپنداری میکنند. ما نیز به دلیل داشتن فرم قصهگویی، این قالب و زاویهدید را انتخاب کردیم که درک مطلب برای آنها راحتتر باشد و بتوانند خود را به جای شخصیت داستان بگذارند و بهتر موضوع را متوجه شوند.
نوشتن درباره زندگی هفتادوپنجسالهی پربار شیخ بهایی در 32 صفحه مصور برای کودکان و نوجوانان چه تجربهای بود؟ آیا برای انتخاب یا حذف اطلاعات و فعالیتهای مهم این عالم و دانشمند چالشی داشتید؟
حجم زیادی از اطلاعات داشتیم و استفاده از این حجم برای مخاطب کودک و نوجوان کار خیلی سختی است. به این دلیل بارها خودم اطلاعات کتاب را ویرایش کردم و از طرف نشر هم ویرایش صورت گرفت. علاوهبر حجم اطلاعات، فرم قصهگویی کتاب هم برایمان مهم بود؛ زیرا پیش از این، بیشتر روایتهای موجود در بازار کتاب فقط به صورت دایرهالمعارفی و شرح حال با راوی سوم شخص بوده است. از طرف دیگر برای مخاطب کودک و نوجوان نمیتوان از یکسری واژه استفاده کرد که در آثار دیگر به کار برده شدهاند. با توجه به شناخت کلی که از شیخ بهایی داشتیم و اطلاعات دیگری که به دست آوردیم سعی کردیم در کتاب هر دو وجه دانشمند و عالم دینی بودن او را برای بچهها مشخصتر کنیم. همچنین میخواستیم نگاه بچهها به اطرافشان بیشتر و بهتر شود؛ زیرا همانطور که در کتاب هم ذکر شده است معماری آثاری در اصفهان به دست شیخ بهایی انجام شده است. ما با تألیف این کتابها میخواستیم بچهها ساده از کنار آثار تاریخی رد نشوند و برای مطالعه و تحقیق بیشتر کنجکاو شوند؛ یعنی هدفمان این بوده است که مطالعه این کتابها برایشان پرسش ایجاد کند تا درنهایت به دنبال پاسخ دادن به آنها و دانستن بیشتر بروند.
علاوهبر کودکان و نوجوانان، بزرگسالان نیز میتوانند از این کتاب به خوبی استفاده کنند تا سازنده آثار تاریخیای را که در سفرها میبینند بهتر بشناسند. آثار تاریخی زیبایی در اصفهان وجود دارد که حاصل هوش و تلاش شیخ بهایی است. به نظر میرسد هر کودک، نوجوان یا بزرگسالی که به اصفهان سر بزند با خواندن این کتاب ناخودآگاه بیشتر به یاد شیخ بهایی میافتد نسبتبه قبل خواندنش که چیزی درباره این معمار بزرگ و دانشمند نمیدانست. برای مثال حالا من به عنوان کسی که کتاب را خوانده میدانم که عالیقاپو را شیخ بهایی طراحی کرده است؛ اما خوب است که در همان دوران مدرسه اینها را یاد بگیریم. نظر شما در اینباره چیست؟
به نظر میرسد زبان نوشتاری کتب درسی با قصه و داستان متفاوت است و این بستگی به مؤلفان کتاب درسی دارد؛ ولی میشود که چنین نوشتههایی در بخش ادبیات باشند تا جنبه ادبیشان هم حفظ شود و به صورت غیرمستقیم اطلاعاتی هم به مخاطبان بدهند. در این سالها تغییراتی در کتابهای درسی انجام شده است؛ ولی این مسائل ساختار و قواعد خودش را دارد که خیلی نمیشود به آنها ورود کرد.
این زندگینامههای کمحجم مصور که بنا به تعداد صفحات، حجم اطلاعات کمتری نیز دربردارند، چقدر میتوانند کودکان و نوجوانان را به کسب اطلاعات بیشتر درباره اشخاص مهم ایرانی ترغیب کنند؟
الان ردههای سنی کودک و نوجوان در ایران و جهان نسبتبه زمان کودکی ما تغییر کرده است. کودکی به نوجوانی نزدیک شده؛ چون دسترسی بچهها به اطلاعات و منابع اطلاعاتی بیشتر شده است و میخواهند بیشتر بدانند و از طرفی ذهنیتشان هم هنوز در قالب کودکانه است. به این دلیل هنوز قالب تصویر، فیلم، کارتون و انیمیشن برای بچهها جوابگوست و انتقال مفهوم با آنها سریعتر است. تمرکز بچهها در رده سنی 8 تا 13 سال خیلی زیاد نیست که بخواهیم زمانی طولانی آنها را پای یک کتاب یا متن طولانی بنشانیم. ناگزیریم در فاصله زمانی کم، بیشترین و بهترین اطلاعات را به آنها بدهیم در قالب تصویر، انیمیشن یا کتاب مثل کتاب مصور. در حال حاضر نویسندگان بزرگ دنیا هم از این الگو استفاده میکنند تا سریعتر مفهومی را که میخواهند به مخاطب برسانند و از همه مهمتر به صورت غیرمستقیم هم این کار را انجام دهند.
اثر شما پیوند بین گذشته و حال است. امروزه با وجود معماری نوین و بر اثر گذشت زمان توجه به آثار تاریخی روزبهروز کمرنگتر میشود. از طرفی معمارهای مشهور معاصری در ایران و جهان وجود دارند که نوجوانان میتوانند برای یادگیری حرفه معماری به زندگی و ایدههای آنها سر بزنند. به نظر شما چقدر این کتابها میتوانند کمک کنند کودکان و نوجوانان معماری برجسته تمدن ایرانیاسلامی و معمارهای بزرگش را از یاد نبرند؟
کتاب هم یک وسیله است مثل بقیه ابزاری که در دسترس بچههاست. کتاب بیتأثیر نیست و مخاطبان برای کسب اطلاعات بالاخره به کتابها هم رجوع میکنند همزمان که از سایر ابزار جستوجو هم استفاده میکنند. اگر از هر 10 بچه یک بچه هم گذرش به کتاب بیفتد برای ما نویسندگان مقبول است؛ ولی متاسفانه حجم مطالعه در ایران کم است و ناگهانی هم این مسئله حل نمیشود. بچهها باید از بچگی با کتاب آشنا شوند و ببینند که کتاب بخشی از زندگی آنهاست و برای هر سوالی که دارند میتوانند از این ابزار کمک بگیرند؛ بخصوص در بحث معماری که اگر روزی مصداق بیرونی هم نبود، کتابها میتوانند اطلاعات مفیدی از گذشته به مخاطبان امروز بدهند.
شما به عنوان نویسنده کتاب «شیخ بهایی» از این معمار بزرگ و دانشمند خلاق چه نکتهای یاد گرفتید؟
بهشخصه به مسئله معماری علاقهمندم و از بچگی موقع سفر، به ساختمانها و بناها توجه میکردم و برایم مهم بوده که چه کسی آنها را ساخته است. همانطور که شما گفتید تا مدتها من هم نمیدانستم که فلان بنا را شیخ بهایی ساخته است تا زمانیکه برای نوشتن این کتاب بیشتر مطالعه کردم و اطلاعات به دست آوردم. از طرف دیگر جنبه عالم دینی بودن ایشان برایم جالب بود. همیشه فکر میکردم شیخ بهایی عالم دینیای است که صرفا کارش گسترش و نشر دین و تربیت شاگردانش بوده؛ اما میبینیم که او معمار بزرگی هم بوده است. مسئله دیگر که برایم جالب بود این بود که تربیت اولیه ملاصدرا به دست این شخصیت بود. سعی کردم در کتاب به حد یک جمله به این موضوع بپردازم تا صرفا جرقهای در ذهن بچهها ایجاد شود که یک آدم بزرگ میتواند آدمهای بزرگتری را هم تربیت کند؛ چون باتوجه به حجم کتاب نمیشد بیشتر از این اشاره کنم.
شما به طور ضمنی به جایگاه مهم معلمی و تربیت شاگردان اشاره داشتید.
دقیقا! این مسئله بسیار مهم است که صرفا کسی که عالم دینی است فقط کارهای مربوط به دین را انجام نمیدهد؛ بلکه میتواند شاگردان بزرگی را تربیت کند و آثار بزرگی داشته باشد که تا سالهای سال بشود از آنها یاد کرد. در نگارش این کتاب، این موارد برای من به عنوان مؤلف جالب بود.
نظر شما