به گزارش خبرنگار
خبرگزاری کتاب ایران (
ایبنا)؛ ماهور احمدی ساعاتی پیش پستی را با این محتوا در صفحه شخصی خود منتشر کرد: «احمدرضا چند روزیست در آیسییو بستری و جایش در خانه بسیار خالیست؛ اما این جای خالی جای خالی یک مرد ۸۲ساله نیست. انگار پسرکی ۵ ساله، در خانه نیست... . خانه ساکت، اتاقش مرتب، ظرفهای آبنبات پُر و خانه خالی از صدای پیدرپیاش که بیوقفه میگوید: ماهور، شهره، ماهور، شهره...
عشق و دعاهای همیشگی شما همراه احمدرضاست و شک ندارم معجزهای خواهد شد.».
احمدرضا احمدی، شاعر بزرگسالان و نویسنده كتابهای كودكان است كه از آغاز دهه ۱۳۴۰ كار فرهنگی خود را در گستره شعر نو بزرگسالان آغاز کرد و به عنوان شاعری از موج نو شعر فارسی در محفلهای فرهنگی و ادبی شناخته شد، در پایان همین دهه با آشنایی با بخش انتشارات كانون پرورش فكری کودکان و نوجوانان در زمینه داستانهای كودكان نیز به تجربهآزمایی پرداخت. از سال ۱۳۶۹ با همکاریِ زندهیاد نادر ابراهیمی مجموعه کتابهایی را به نگارش و انتشار درآورد که کار او را در این گستره تثبیت کرد. احمدرضا احمدی سبک ویژهای در نوشتن داستانهای کودکان دارد. داستانهای او آمیزهای از نثر، شعر و خیالپردازیهای مشخص است. این خیالپردازیها به عنصر گمشدهای در وجود او برمی گردد که برجستهترین آنها کودکی گمشده و دوری از پدر یا خانه پدری است.
برخی از آثار او عبارتاند از: «ناگهان چراغها روشن شدند»، «کبوتر سفید کنار آینه»، «باز هم نوشتم صبح، صبح شد»، «شب روز اول و صبح روز هفتم»، «رنگینکمانی که همیشه رخ نمیداد»، «شب یلدا قصه بلندترین شب سال»، «خواب یک سیب، سیب یک خواب»، «حوض کوچک، قایق کوچک» و «در بهار پرنده را صدا کردیم، جواب داد».
نظر شما