نشست «معنا، خاستگاه و عوارض پوپولیسم» برگزار شد؛
سیاست امروز ما تصویری شده است/ پوپولیسم جهان را بلعیده است
ناظمی گفت: سیاست امروز ما تصویری شده است و خود به خود، عوامترین سطوح مردم را مورد خطاب قرار میدهد لذا برای سیاستگذار فرصتی را فراهم میکند که مهندسی افکار عمومی را به شکل رادیکال انجام دهد.
محسن ردادی، عضو هیئت علمیپژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست طی سخنانی گفت: موضوع مردم و اینکه چگونه باید این کلمه را بفهمیم و توصیف کنیم اهمیت مردمگرایی ترجمه کنیم بلکه عمدتا به تودهگرایی ترجمه میشود. لذا باید عوامگرایی، الیتیسم یعنی نخبهگرایی و مردمسالاری که با اندیشه انقلاب اسلامیرواج پیدا کرده را از هم تفکیک کنیم. البته مرز میان اینها بسیار باریک است و گاهی ممکن است یک رفتار از سوی رئیس جمهور سر بزند و مثلا به سفرهای استانی برود و برخی بگویند این پوپولیسم است در حالیکه واقعا این مردمگرایی است اما گاهی نیز همه امور را به مردم واگذار میکنیم که این هم به معنای پوپولیسم است.
او ادامه داد: تودهگرایی بیش از هر چیز به شخصی کردن دوباره سیاست میپردازد. ما از این دوران عبور کردیم و به دورانی رسیدیم که نهادهایی به عنوان نماینده مردم تصمیمگیری میکنند اما الان عدهای میگویند این نهادها فاسد هستند بنابراین باید آنها را دور انداخته و خودمان تصمیمگیری کنیم. برای پوپولیسیم قطعا باید یک رهبر ظهور کند. مثلا در آمریکا ترامپ به عنوان یک رهبر پوپولیست ظهور کرد. ایده اصلی پوپولیسم این است که ای اکثریت خاموش، حق شما در طول تاریخ توسط اقلیت فاسد خورده شده است و رسانهها و نخبگان هم به این اقلیت فاسد کمک کردهاند و هیچ راهی هم غیر از ریختن در خیابان و اعتراضات میدانی وجود ندارد. به همین دلیل بود که مشاهده کردیم طرفداران ترامپ به کنگره حمله کردند.
او با طرح این سؤال که مردم حقیقتاً چه کسانی هستند و ارتباط نخبگان با مردم به چه شکلی باید باشد؟ عنوان کرد: تفاوت پوپولیسم، مردمگرایی و عوامگرایی به نوع نگاه ما به مردم مربوط است. مردم سرجمع افراد جامعه نیستند بلکه اراده ملی چیزی فراتر از سر جمع افراد جامعه است اما پوپولیستها میگویند باید ببینیم مردم چه میخواهند و بر همان اساس عمل کنیم. در حالی که میراث گذشته ما هم در شکلگیری اراده ملی اثر دارد لذا میتوانیم بگوییم کسانی که در قیام سال ۱۳۴۲ حضور داشتهاند از افراد موثر در انقلاب اسلامیهم بودهاند اما معمولا پوپولیستها علاقهای به پیچیدگیهای سیاست ندارند لذا این موارد را در نظر نمیگیرند.
به گفته عضو هیئت علمیپژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نکته دیگر اینکه پوپولیستها میگویند حکومت باید توسط مردم اداره شود و هرچه مردم بگویند همان درست است حتی اگر به ضرر محیط زیست باشد و به همین دلیل بود که ترامپ از معاهده زیست محیطی پاریس خارج شد. اما واقعیت این است که باید به منافع مردم در بلند مدت دقت کرد. این همان مسئلهای است که پوپولیستها در نظر نمیگیرند.
او با بیان اینکه رسانه نقش زیادی در گسترش پوپولیسم داشته است عنوان کرد: البته رسانه میتواند هم عقلانیت و هم احساساتگرایی را گسترش دهد. رکن دیگر پوپولیسیم، رهبران عوامگرا و سخنوری هستند که بلدند چگونه افکار عمومیرا به بازی بگیرند. رهبران پوپولیست چند نشانه دارند؛ اول اینکه بسیار چرب زبان هستند، از اتهام زنی استفاده میکنند، به شدت دگرستیز و مخالف گفتوگو با مخالفان و به شدت خودمحور هستند و خود را تبلور اراده ملت میدانند. قانون گریز هستند و روندهای قانونی را دور میزنند، به شدت نهادستیز و عقلانیتستیز هستند.
ردادی ادامه داد: هر وقت سیاستمداران پوپولیست از عدالت سخن میگویند هدف آنها انتقامجویی از دیگران است نه گسترش عدالت. پوپولیستها اصلاح فساد را از طریق حذف و کنار گذاشتن افراد پیگیری میکنند نه کنار گذاشتن روندها. آنها از اتهامزنی به دیگران و گذاشتن لقب برای مخالفان خود ابایی ندارند. از سوی دیگر افول نهاد حزب و بالا آمدن فرد در جامعه نشانهای دیگر برای رواج پوپولیسم در آن جامعه است. رهبران پوپولیست معمولا جلب رضایت کوتاه مدت مردم را مد نظر قرار میدهند نه منافع بلندمدت کشور. بنابراین سخنانی بر زبان میآورند که برای طرفداران آنها گوشنواز باشد.
به گفته او، رهبران پوپولیست معمولا شفاف حرف نمیزنند و از جملات چند پهلو که قابلیت تفاسیر متعدد دارد استفاده میکنند. آنها در حرفهای خود دانشگاه و متخصصان را کنار گذاشته و صرفاً از مردم حرف میزنند در حالیکه اصلا حاضر به شنیدن حرف مردم نیستند. نکته دیگر اینکه پوپولیستها تنها زمانی انتخابات را میپذیرند که نام آنها از صندوق رای بیرون بیاید.
عضو هیئت علمیپژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: رسانه یک مدیومی است که میتواند عقلانیت و احساسات گرایی را گسترش دهد. از گذشته هم رسانههایی وجود داشته که ذهن مردم را تسخیر کند. بنابراین از رسانه میتوان برای گسترش عقلانیت و احساسات گرایی استفاده کرد.
او درباره شاخصههای رهبران پوپولیسم گفت: آنها چرب زبان هستند. از اتهام زنی استفاده میکنند و مخالف گفت و گو هستند. به شدت خود محورند و از اساس حرف کارشناسان را قبول نمیکنند. قانون گریز هستند و روندهای قانونی را دور میزنند. آنها نهاد ستیز و عقلانیت ستیز هستند. رهبران پوپولیست انتقام جو هستند و جلب رضایت کوتاه مدت مردم را محور قرار میدهند.
ردادی با بیان اینکه پوپولیسم به زودی در جهان فراگیر میشود و به زودی همه ما را میبلعد عنوان کرد: شبکههای اجتماعی باعث شده مردم سطحی شود و اجازه فکر کردن به آنها نمیدهد در حالیکه کتاب انسانهای را عمیق میکرد.
او تأکید کرد: امروز مردم به حقیقی بودن چیزی اهمیت نمیدهند و تا زمانی که شبکههای اجتماعی وجود دارد پوپولیسم ما را میبلعد. حتی احزاب سیاسی را هم پوپولیسم بلیعده است. امروز در اسکاندیناوی اشخاص به جای احزاب رشد کرده و به نوعی پوپولیسم در حال افزایش است.
ردادی گفت: امروز مردم به جای اینکه ببینند برنامه اردوغان چیست به خود فرد عشق میورزند و همه چیز شخص محور شده است. حتی در دموکراسیهای سابقه دار نیز احزاب در حال افول و پوپولیسم در حال افزایش است.
این مدرس دانشگاه گفت: پوپولیستها احساسات عمومیمردم را مد نظر قرار میدهد و متخصصان دانشگاهی را مسخره میکند. آنها گوش کوچک و زبان دراز دارند. پوپولیستها فقط وقتی انتخابات را میپذیرند که اسم او در بیاید آنها به نهادهای قانونی بی اعتنا هستند.
او در پاسخ به این سؤال که بهترین مواجه برای تعدیل پوپولیسم چیست؟ گفت: پوپولیسم یک بیماری است هر چند نباید واقعیت را انکار کرد چون ما مبتلا به این بیماری شدیم و هر روز سخت تر میشود اما نباید از مبارزه با آن دست برداشت.
ردادی درباره راهکارهای مقابله با پوپولیسم گفت: نخستین کار تکیه بر عقلانیت و اظهار نظرهای کارشناسی است باید برای مردم تببین کرد که کسی که قشنگ تر حرف میزند لزوما حرف درستی نمیزند. راهکار بعدی این است که گفتمان عدالت طلبی را تقویت کرد اغلب رهبران از این ضعف این گفتمان در جامعه استفاده میکنند و مردم را فریب میدهند. مردم صاحبان حکومت هستند اما پوپولیسم منافع مردم را تامین نمیکند و کاسبان پوپولیسم از خشم مردم اغلب سو استفاده میکنند. پس باید با مردم گفت و گو کرد و از مشارکت مردم استفاده کرده و آنها را تکریم کرد.
به گفته این مدرس دانشگاه، گفت و گوی با مخالفان راهکار دیگری است. مردم درد را خوب میشناسند اما تجویز درمان را باید کارشناسان و نخبگان انجام دهند. بحث من درباره پوپولیسم ناظر به ایران نیست چون در سطح جهانی هم پوپولیسم همواره به منافع شخصی خود میاندیشد.
او درباره موضوع پوپولیسم در میدان سیاسی ایران گفت: پوپولیسم در سراسر دنیا وجود دارد و در ایران هم هست. مردم همواره احساس میکنند نهادها کارامد نیستند و این میتواند زمینه ای برای پوپولیسم باشد از سوی دیگر ایران جامعه ای شبکه ای شده و هر چه بخواهیم آن را فیلتر کنیم واقعیت جامعه تغییر نمیکند. ایران درباره تأثیرات پوپولیسم مانند سایر کشورهای جهان تحلیل میشود.
ردادی در پایان گفت: در ایران ما با سه جریان رو به رو هستیم یک جریان مردمگرایی، دیگری عوامگرایی و پوپولیسم که منتظر ظهور یک رهبر است و در نهایت جریان انحصار گرایی.
همچنین سیدمهدی ناظمیقرهباغ، مدیر مدرسه عالی علوم انسانی بیان کرد: در جهان مدرن، دموکراسی جنبهای خاموش به نام لیبرالیسم دارد و به شکل عارضی، تا حد قابل توجهی با آن همراهی داشته است و علت این است که دموکراسی پوشش خوبی است تا جنبه نخبگانی لیبرالیسم پنهان شود اما کشورهایی همانند ایران و پاکستان هم به دنبال تجربه دموکراسی غیر لیبرالیستی بودهاند. سؤال این است که این امر با وجه عامه دموکراسی که از سوی اغلب مردم مطالبه میشود چه نسبتی دارد.
او ادامه داد: اگر بتوانیم از چنین فرآیندی عبور کرده و به تجربه دموکراسی خودمان برسیم مقداری سخت است اما شدنی است و تحقق آن هم به تفسیر دوباره معنای مردم بر اساس فرهنگ و اندیشه خودمان مربوط میشود. باید مردم را در یک پوشش اخلاقی و تاریخی که همسو با فرهنگ خودمان است در نظر بگیریم و اگر بخواهیم از سویه لیبرالیستیِ دموکراسی به سویه غیر لیبرالیستی و جامعهگرایانه عبور کنیم یکی از مهمترین موانع آن رسانه است.
به گفته مدیر مدرسه عالی علوم انسانی، یکی از تحلیلهای تاریخی این است که علت بقای رضاخان در قدرت، حمایت جریان روشنفکری است چون این جریان فهمید که مردم ایران در شرایط کنونی حاضر به پذیرش تجدد نیستند اما واقعیت این است که ما تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم مردم را منبع یک اندیشه سیاسی بدانیم چون به وادی فریبکاری میافتیم. از نظر بنده، مردم قطعا باید منشأ فعل سیاسی باشند و چرخه سیاست را بچرخانند اما در صورتیکه این امکان وجود داشت که مردم، منابع تاریخی کشور را مستقل از فضاسازیهای رسانهای در خود بالفعل کنند ولی مردم به راحتی میتوانند قربانی مهندسیهای سیاسی شوند.
او با بیان اینکه سیاست امروز ما تصویری شده است و خود به خود، عوامترین سطوح مردم را مورد خطاب قرار میدهد لذا برای سیاستگذار فرصتی را فراهم میکند که مهندسی افکار عمومی را به شکل رادیکال انجام دهد یادآور شد: لذا سیاست تصویری به شکل رادیکال، عوامزاده است و مسائلی همانند همه پرسی که در این شرایط مطرح میشود همگی فریب هستند. البته وقتی سیاست تصویری شد، نه تنها عوام بلکه حتی نخبگان علمیرا تحت تأثیر قرار میدهد. نخبگان سیاسی نیز ذینفع این شرایط هستند.
او در پاسخ به این سوال که پوپولیسم چه فوایدی و معایبی دارد؟ گفت:پوپولیسم به شکل رادیکال هیچ گاه نمیتواند به یک سیاست متعین برسد و حتی به دموکراسی اصیل هم خیانت میکند. شما فیلمها و سینمای امریکا مانند سریال تاج و تخت را ببینید مناسبات سیاسی تابع چه ایدئولوژی است! الان فیلمها و سریالهای سیاسی کمتر تابع ایدئولوژی خاصی هستند و به نوعی نهیلیستی است.
به گفته او، بین این نهیلیسم سیاسی و تفکر بصری در سیاست این نسبت وجود دارد که ما در تصویر تفکر نمیبینیم چون تصویر در شکل انتزاعی اش قالبیت تصویر دلبخواهی شدید دارد و این در کلام کمتر است بنابراین مناسب فضای پوپولیسم ، فاشیستی و نهیلیستی است. حتی کتابی نوشته شده که چگونه تصویر محوری باعث مطلق انگاری و خشونت میشود.
مدیر مدرسه عالی علوم انسانی در پاسخ به این سوال که بهترین مواجه برای تعدیل پوپولیسم چیست؟ گفت: وقتی ما مبدا سیاست را رسانه قرار بدهیم نمیتوانیم از پوپولیسم فرار کنیم. ما باید دو فرم را در نظر بگیریم؛ نخست اینکه روشهای سنتی سیاست را احیا کنیم و نهادها و احزاب سیاسی را دوباره احیا کنیم. بنابراین ما باید به استقبال اجتماعی شدن مردم برویم. ما امروز با وجود همه آسیبهایی که دیدیم نفهمیدیم رسانه باید در متن تصمیم گیریهای ما باشد. باید بر اساس امکان پذیری بیان در رسانه وعده داد.
او درباره نشانههای پوپولیسم در سیاست ایران بیان کرد: این نشانهها از طریق فضای مجازی و رسانهها منعکس شده است. در داخل کشور آن چیزی که فضای ما را پوپولیسمیکرده امریکایی گرایی است. هیچ کس مانند ترامپ بردگان مجازی را در کشور ما به صف نکرد! ما اگر بتوانیم بر آنها غلبه کنیم کشوری بالغ میشویم در غیر این صورت رشد را از دست میدهیم.
نظر شما