نویسنده کتاب «تور تورنتو» گفت: همان ابتدای کار تکلیف خودم را با سوژه مشخص کردم. با خودم گفتم که من قرار است داستان را از این دیدگاه بررسی کنم که این حادثه یک رخداد بود یا نه برخلاف آن.
محمدعلی جعفری نویسنده کتاب «تور تورنتو» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره کتاب خود گفت: این کتاب روایتی از زندگی شهید امیرحسین قربانی یکی از شهدای پرواز ۷۵۲ اوکراین است. این کتاب از زبان پدر شهید روایت میشود. یکی از دغدغه هایی که برای نگارش این کتاب داشتم این بود که از نوع مواجهه با خانواده این شهید بزرگوار را نسبت به قضیهای که برای شهادت پسرشان رخ داده است باخبر شوم. خانواده شهید قربانی یکی از خانوادههایی هستند که با این نظام بسیار همراهی داشتهاند. باور کردن این موضوع برای بخشی از مردم کمی سخت بود. اینکه چطور میشود یک خانواده که جوانش را از دست داده در این راه اینقدر همراهی کند؟ برای همین این موضوع برایم از اهمیت بالایی برخوردار بود. در نهایت هدفم این بود کتاب بتواند به این جمعبندی برسد و جواب این سوال مخاطب را بدهد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا پدر شهید را بهعنوان راوی کتاب انتخاب کرد گفت: در این اثر سعی کردم فضای کتاب را متفاوتتر از سایر کتابهایی که برای شهدا نگارش میشود، ترسیم کنم. برای همین اصلا نمیخواستم به فضای احساسی ورود پیدا کنم. به همین خاطر راوی این کتاب را پدر شهید انتخاب کردم. یکی دیگر از دلایل انتخاب پدر بهعنوان راوی این بود که خودشان از رزمندگان دوران دفاع مقدس بودهاند و حدود ۳۰ ماه در زندانهای حزب بعث عراق مفقودالاثر بودند و کسی از ایشان خبری نداشته است.
از طرف دیگر مادر شهید هم خودشان خواهر شهید هستند و برادرشان در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده است. این عوامل خود نشاندهنده این است که این خانواده یک عقبه اصیل و نابی در این زمینهها داشته است. بیان کردن داستان زندگی شهید امیرحسین قربانی از زبان پدر، این امکان را به من میداد که همزمان با روحیات فرزند، گریزی هم به خاطرات دوران دفاع مقدس ایشان هم بزنم تا مخاطب متوجه شود که این خانواده سختیهای بسیاری را متحمل شده است و قبل از شهادت پسر شان چه مجاهدتهایی از خود نشان دادهاند. همه این اتفاقات موجب شد که این خانواده بتوانند در ماجرای شهادت پسرشان نیز سربلند بیرون بیایند.
محمدعلی جعفری درباره حواشی بعد از سقوط هواپیمای اوکرایی گفت: همان ابتدای کار تکلیف خودم را با سوژه مشخص کردم. با خودم گفتم که من قرار است داستان را از این دیدگاه بررسی کنم که این حادثه یک رخداد بود یا نه برخلاف آن، به شخصیت اصلیِ فردی که در این حادثه از دنیا رفته بپردازم. پرداختن به شخصیت وجودی ایشان برای من از اهمیت بیشتری برخوردار بود. مشابه این اتفاق نیز در پرواز ایرباس اتفاق افتاده بود که متاسفانه چون هیچ کسی به روایت زندگی افرادی که از در آن حادثه از دنیا رفتند نپرداخت، ما هم در حال حاضر هیچ تصویر و اطلاعاتی از زندگی آن انسانها در ذهنمان نداریم. نیت همه ما این بود که شخصیت شهید امیرحسین قربانی در تاریخ ثبت شود که چه فردی با چه نوع شخصیتی بوده است، در چه فضایی رشد کرده و چه ویژگیهایی داشته که در نهایت عاقبتش به شهادت ختم شده است. برای همین خیلی به حواشی سیاسی که در برابر این اتفاق رخ دادن نپرداختم. در واقع برایم اهمیتی هم نداشت.
او دلیل در خود برای انتخاب این سوژه را اینطور عنوان کرد: من سالیان سال است که در حوزه نویسندگی مشغول به کارم و آثار مختلفی را در زمینههای گوناگون منتشر کردهام. من ساکن یزد هستند و این شهید خراسان اصالتا یزدی بود. انجام دادن این کار را یک ادای دینی نسبت به این شهید میدانستم. برای همین به سراغ این سوژه رفتم. برای تهیه و تکمیل اطلاعات هم در کنار پدر و مادر و خانواده شهید از دوستان و اطرافیان ایشان نیز کمک گرفتم.
نظر شما