نوشته هایی درباره ادبیات انقلاب، معرفی چند کتاب، انتشار جدید ترین سروده علیرضا قزوه -شاعر-، الهیات در فلسفه ابنسینا و چند شعر از جمله مطالبی است که وبلاگ نویسان ادبی در هفته گذشته به آن پرداختهاند.\
ادبيات انقلاب در «فصل فاصله»
محمد رضا تركي شاعر در وبلاگ «فصل فاصله» اين هفته مطلبي را باعنوان «ادبيات انقلاب» در وبلاگ خود منتشر کرده و در آن با دقت در آثار نويسندگان و شاعران اصيل انقلاب، ادبيات انقلاب را چنين توصيف كرده است: «ادبيات انقلاب هميشه ادبياتي آرمانگرا و عدالت خواه است و اين ويژگي باعث مي شود که این ادبیات همواره نسبت به ناهنجاریها و نابسامانیها و بی عدالتیها معترض بماند.»
اين شاعر در ادامه ديگر ويژگيهاي ادبيات انقلاب را مردمي بودن اين ادبيات، پوشش تمامي قالبهاي نو و سنتي و توجه به مضامين اسلامي و قرآني دانسته است.
جهان ميدان بازي هاست...
در وبلاگ«عشق عليه السلام» عليرضا قزوه، شاعر، ميتوانيد جديدترين سروده او را با عنوان «بازي» بخوانيد.
«شبیه بچه ها سرگرم بازی هاست دنیامان
نمی پرسی چرا دنیا...؟ نمی پرسی چرا بازی....؟
نقاب از چهره ات بردار دیگر پرده افتادهست
جهان میدان بازی هاست اما تا کجا بازی؟»
بهمن ۱۳۸۷- دهلی نو
« خوابگرد» به دنبال چرا
این هفته رضا شکر الهی در وبلاگ «خوابگرد» کتابی از «دنیل کلاک» و «ریموند مارتین» و ترجمه «حمیده بحرینی» را معرفی کرده و در مورد آن چنین گفته است: « فرقی نمیکند تحصیلاتتان چیست، دلمشغولیتان چیست، اصلا اهل کتاب هستید یا نه، یا اصلا اهل فلسفه هستید یا نه؛ فرقی نمیکند. کافیست فقط خوانندهی همین سطور باشید تا خواندن کتابِ کمحجم «پرسیدن مهمتر از از پاسخ دادن است» برای فروکشاندنتان از قلهی دانایی به درهی تردید از نو، در حد نان و سیگار شب واجب باشد، به همین قطعیت!»
این وبلاگنویس در ادامه این مطلب که «چرا به جای زیرا» نام دارد به شیوایی نثر این کتاب پرداخته است: « خوشبختانه زبان این کتاب بسیار ساده، شیرین و گاه روایی و حتا بازیگوشانه است، و حمیده بحرینی (مترجم) نیز با همیاری هومن پناهنده (ویراستار تخصصی)، در روانی و شیوایی نثر آن بسیار کوشیده است.»
«مداد» داستان انقلاب را می نویسد
حسين نوش آذر اين هفته دومين فصل رماني با عنوان «وظیفهی خانوادهی من در انقلاب جهانی» كه نوشته بورا جوسيج نويسنده صربستاني و ترجمه خودش است را در وبلاگش با عنوان «مداد» قرار داده است.
اين مترجم در مطلبش كه آن را «داستان يك انقلاب» ناميده در باره اين رمان گفته است: « نويسنده این اثر با زبانی خاص و فوقالعاده شیرین ماجراهای خانوادگیاش در فاصلهی بین جنگ جهانی دوم تا استقرار جمهوری سوسیالیستی در یوگسلاوی سابق تحت رهبری ژنرال تیتو را به بیان داستانی درآورده است.
رویکرد این نویسنده به موضوع انقلاب به این شکل است که از اغتشاش نوعی نظم و از نظم نوعی اغتشاش پدید میآورد. چنین رویکردی در ادبیات داستانی تازه و آموزنده است، به خصوص برای آنها که در آستانهی سیاُمین سال انقلاب میخواهند داستان انقلاب بنویسند.»
مرز رویا و واقعیت به هم ریخته است
محمد مطلق روزنامه نگار و وبلاگ نويس در مطلبي با عنوان «آنقدر واقعي كه شبيه خيال» به آخرين شعر از دفتر سوم بوستان، باب عشق و شور و مستي پرداخته است .
نويسنده «كادوس» درباره علت پرداختن به اين مطلب گفته است :« چند روزي است كه به شكل روايت اين شعر و تكنيك عجيبي كه سعدي در آن به كار گرفته فكر مي كنم. حكايت از اين جا شروع مي شود كه سعدي در بستر دراز كشيده و خواب به چشمش نمي رود. بعد متوجه مي شود كه شمع و پروانه با هم دارند حرف مي زنند»
مطلق در ادامه به تفاوت هاي روايت سعدي با دو روايت« لوكلزيو» نويسنده فرانسوي و برنده جايزه نوبل ادبيات سال ۲۰۰۸ و «ساراماگو» نويسنده رمان «كوري» از توصیف فضای خواب پرداخته است: « اين دو نويسنده با مطرح كردن "خواب"، فضاي لغزنده بين رويا و واقعيت را به وجود ميآورند در حالي كه سعدي همان ابتدا مي گويد: خواب به چشمم نميرفت. پس آنچه مي بينيم نه لغزش بين رويا و واقعيت بلكه شناور شدن ميان دو موقعيت متفاوت از واقعيت است كه برايند چنين تركيبي نيز" فرا واقعيت" و نه رويا مي تواند باشد.»
این روزنامه نگار در ادامه نوشته است: «من فكر مي كنم سعدي ما را با خود قصه، فريب مي دهد و مهمتر از آن زبان. او برايمان حرف مي زند و با حكايتي شيرين ما را به خواب غفلت مي برد. او بيدار است و ما خوابيده ايم. وقتي از خواب بيدار مي شويم از ياد برده ايم كه سعدي تنها نشسته بود و خواب به چشمش نمي رفت.»
ایستادگی به خاطر رویاها
«زنی که برای رویاهایش ایستاد» عنوان مطلبی است که محبوبه موسوی دیروز در وبلاگ «دمادم» به مناسبت صد سالگی «سیمون دوبوار» البه به قول خودش «با کمی تاخیر» نوشته است.
موسوی از«دوبوار» به عنوان زنی که «چون رویاهایش زندگی کرد» یاد کرده است: « همهی چیزی را که در ابتدا تنها رویایی به نظر میرسید ، تمام و کمال در زندگیاش طی کرد .او گرچه در زمان خود سنت شکنی بود که زنان و مردان زیادی را که ترس از بهخوردن نظم و باورهای پیشینشان داشتند، ترساند ، اما چنان به اندیشههای خود ایمان داشت که بعد ها همانها راه درست زیستن را آموختند ، درست زیستن و از آن مهمتر با صداقت زیستن.»
ابن سینا؛ معلم فلسفه
رحمان افشاری نیز در مقاله ای که آن را در پایگاه «نصور» قرار داده است به موضوعی با عنوان « زایش الهیات در فلسفه یونانی و برآمد آن در فلسفه ابن سینا» پرداخته است.
افشاری در این مقاله از میان کتاب های الهیات ابن سینا سه کتاب الهیات از مجموعهی نجات، الهیات از مجموعهی اشارات و تنبیهات و الهیات از مجموعه دانشنامه علایی را پایه کار قرار داده است.
وی در ادامه علت توجه ویژه به الهیات دانشنامهی علایی در این مقاله را دو دلیل ذکر است از جمله: « نشان دهیم که سهم ابنسینا در آموزاندن فلسفه به زبان فارسی تا چه پایه بلند است.»
قصه ای برای عروسک ها
«ما دير اومديم» عنوان مطلبي كه عبدالجباركاكايي اين هفته در وبلاگ «سال هاي تاكنون» به آن پرداخته است.
اين مطلب كه درباره كودكان؛قربانيان جنگها است اين گونه شروع مي شود: «از کابوس بچه ها بیرون نمیام. اونا آخرین قربانیای جنگ نبودن اصلا به اونا اجازه ندادن زندگی کنن فکر کنن بزرگ بشن تصمیم بگیرن دوست داشته باشن به قول قزوه قرار نبود اسماعیل و هاجر تو آتیش برن اما شد و دیدیم و سعی میکنیم فراموش کنیم . تنها سعی می کنیم فراموش کنیم همین» .
كاكايي شاعر و ترانه سرا در ادامه اين مطلب ترانهاي را مرتبط با اين موضوع قرار داده است.
«اينجا آتيش بازي مسلسل و توپ و تفنگه
تو رگات زهر گلوله س ، اما خنده هات قشنگه
به عروسكات بگو قصه همين بود
خنده روياي زمين بود
به عروسكات بگو جشن سكوته
ديگه دنيا مث دشت برهوته
اگه گريه بي بهونه ، اگه خنده بي صدا شد
بگو ما دير اومديم ، تقصير ما شد»
گزارشگر: فرناز میری
نظر شما