شاهنامه، فراتر و برينپايهتر از آن است كه كتابي تاريخي باشد. ما در شاهنامه تاريخ را به شيوهاي نمادين كه ايرانيان آن را آزمودهاند باز مييابيم زيرا بازتاب رويدادهاي تاريخي در ژرفاي نهاد ايراني است./
اين شاهنامهپژوه كه شب گذشته در شهركتاب مركزي سخن ميگفت، در ادامه سخنانش افزود: «اگر شاهنامه كتابي تاريخي ميبود دژم، خشك و بيبهره از گيرايي و فسون بود. حتي هنگامي كه شما بخش تاريخي شاهنامه را ميخوانيد با تاريخ روبهرو نيستيد، هر چند چهرهها نمادينه نيستند و زمانشان بر ما روشن است اما اين چهرههاي تاريخي در جهاني رازناك و مهآلود بر ما آشكار ميشوند.»
وي به نمونهاي در اين زمينه اشاره كرد و گفت: «نمونهاي از چهره تاريخي نبرد اردشيربابكان است كه با كرم هفتواد ميجنگد. اين نبردي نمادينه و اسطورهشناختي است نه تاريخي.»
مولف مجموعه كتابهاي «نامه باستان» گفت: «آنچه من درباره شاهنامه ميگويم از سر شيفتگي نيست بلكه از باور من برميخيزد. شاهنامه نامهاي زنده و بهروز است. پيامهايي كه در شاهنامه هست هرگز زمانمند نيست، چون كتابي تاريخي شمرده نميشود. از آنجاست كه ما امروزيان هم كه در جهاني ديگرسان به سر ميبريم و بدان نازانيم كه دروازههاي كيهان را به روي خود گشودهايم و در روزگار رسانهها و گسترش آگاهيها هستيم.»
وي در ادامه افزود: «شايد كساني بينگارند نامه باستاني مانند شاهنامه در روزگاري چنين ديگر به كار نميآيد اما من به آواز بلند ميگويم كه ما در اين روزگار بيش از هر زمان ديگر به شاهنامه نيازمنديم. ما اگر ميخواهيم در جهاني چنين پيچيده، همچنان ايراني بمانيم و خود را بشناسيم ناچاريم با شاهنامه آشنا بشويم و پيوند بگيريم.»
مولف كتاب «خشم در چشم» به حماسه اشاره كرد و گفت: «همواره در حماسه ما در برابر هر نماد به نمادي وارونه باز ميخوريم كه من آن را پادنماد مينامم. چون جهان حماسه جهان رويارويي، ستيز، كشاكش و همآوردي است. پس هر نمادي همسنگي وارونه خويش دارد كه پادنماد آن است.»
وي افزود: «اگر چنين نباشد، كشاكشي در نخواهد گرفت و حماسه پديد نخواهد آمد. هنگامي كه اين نماد و پادنمادها پديد ميآيند و بر يكديگر اثر ميگذارند، دو پهلوان همسنگ و همتراز ميشوند. از اين روست كه اسفنديار به دست رستم از پاي در ميآيد. پادشاهي قرباني پهلواني ميشود، پهلواني هم پايگاه خود را از دست ميدهد. رستم با كشتن اسفنديار به راستي خود را ميكشد. هم از اين روست كه با مرگ رستم بخش پهلواني شاهنامه به پايان ميرسد و بخش تاريخي آغاز ميگيرد.»
وي به چند نكته نغز در داستان رستم و اسفنديار اشاره كرد و گفت: «چند نكته نغز در اين داستان هست كه انديشه ما را به خود ميكشد. يك نكته اين است كه چرا اسفنديار با رستم به نبرد ميپردازد؟ چيستي و چرايي اين نبرد را چگونه ميتوان يافت؟ پاسخي كه من به اين پرسش ميدهم اين است كه در رويارويي رستم و اسفنديار براستي دو ويژگي و پايگاه پادشاهي و پهلواني با هم نبرد ميآزمايند.»
كزازي خاطرنشان كرد: «هرگز پيش از اين نبرد، ما به اينگونه رويارويي و همآوايي در شاهنامه باز نميخوريم، پهلواني و پادشاهي دو روي يك سكهاند. اگر يكي نباشد ديگري بهانه و علت وجودي خود را از دست خواهد داد. اگر پادشاه تاجدار است، پهلوان تاجبخش است، ميتوان گفت پادشاهي بر پهلواني استوار شده است. پس اين دو نميبايد روياروي يكديگر بايستند.»
وي در ادامه سخنانش افزود: «در داستان رستم و اسفنديار چنين ميشود، پادشاهي و پهلواني از هم جدايي ميگيرند و با هم ميستيزند و پهلواني بر پادشاهي چيره ميشود بدان سان كه ما در سراسر شاهنامه ميبينيم. هر زمان نياز است كه يكي از اين دو بر ديگري برگزيده شود، هر آينه پهلواني است كه بر پادشاهي برتري مييابد. پهلوانان همواره تن ميزنند كه پادشاهي را بپذيرند؛ زيرا پهلواني كم از پادشاهي نيست، حتي برتر از آن است.»
مترجم كتاب «اوديسه هومر» به نماد پهلواني رستم اشاره كرد و گفت: «اما به راستي رستم كه نماد پهلواني است با كشتن اسفنديار كه نماد پادشاهي است خود را نيز ميكشد. كيفر كشتن اسفنديار مرگ زبونانه رستم است. مرگي كه به هيچ روي سزاوار پهلواني بزرگ چون او نيست. رستم و رخش در آن چاهسار كه نابرادر نابهكار در كابلستان بر سر راه وي كنده بود، ميافتند و ميميرند.»
وي به چشم اسفنديار اشاره كرد و گفت: «آسيبجاي اسفنديار چشم اوست و اين نكته نغز و نهان را بر ما آشكار ميدارد كه آنچه به آدمي گزند ميرساند و حتي ميتواند مايه مرگ و نابودي او شود چشم، نگاه و انديشه اوست. از آنجاست كه ما آسيب ميپذيريم، چشم ما برترين اندام ماست. چشم، انديشه، خرد و ذهن ما را ميسازد؛ زيرا ساختار ذهن ما ديداري است. ما از بينايي بيشترين بهره را ميبريم. براي همين است كه در بسياري از زبانهاي دنيا واژه ديدن با انديشيدن برابر ميافتد.»
هجدهمين مجموعه درسگفتارهايي درباره فردوسي به «روايت داستان رستم و اسفنديار» اختصاص داشت که دكتر ميرجلالالدين كزازي شاهنامهپژوه و استاد دانشگاه شب گذشته 23 بهمنماه در اينباره در شهركتاب مركزي سخن گفت.
نظر شما