سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -محمد تفرشی: بهمن نامور مطلق استاد دانشگاه و رئیس پیشین فرهنسگتان هنر به تازگی کتابی با عنوان «دیرش روایی» را نوشته و در اختیار مخاطبان و اهالی حرفهای هنر گذاشته است. موضوع دیرش موضوع اصلی کتاب «دیرش روایی» است؛ مفهومی که به طول و کشیدگی، سرعت و مدت روایت مرتبط است. روایت با زیرگونههای اصلی دیرش یعنی حذف، تلخیص، صحنه و درنگ به تنظیم تندی و کندی یا بلندی و کوتاهی زمان روایی نسبت به زمان داستانی میپردازد. زمان روایی از ویژگیهای خاصی برخوردار است و این امکان را میدهد تا انسان به آرزوی دیرینه خود یعنی مهار زمان نزدیک شود. نظم یا چینش، بسامد یا تکرار و کشش یا دیرش سه جلوه و عرصه اصلی زمانپروری در داستان تلقی میشوند.
«دیرش روایی» با وجود اهمیت بالای خود، اولین کتاب تخصصی این موضوع در صنعت نشر ایران است. به مناسبت انتشار این کتاب با نامور مطلق گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
کتاب جدید شما درباره دیرش روایی است و به تحلیل و تبیین این موضوع میپردازد، در سطح ایران و جهان چه تعداد کتاب درباره این موضوع چاپ شده و در چه وضعیتی است؟
در رابطه با دیرش روایی، نه تنها در ایران بلکه در تمامی جهان کمبود داریم که کتابی به طور کامل به مقوله دیرش روایی اختصاص داده شود. در ایران که اصلاً موجود نیست، در جهان نیز تعداد اندکی هستند. من سعی بر این دارم تا در مورد عناصر روایتشناسی کتاب تألیف کنم و برای هر ده عنصر آن کتابی جداگانه بنویسم و در اختیار جامعه هنری و ادبیات قرار دهم تا با این حرکت به رشد آن کمک کنم و روایتهای مناسبتری را خلق کنم.
اکثر ناشران از کتاب تألیفی و چاپ آن استقبال نمیکنند و ترجیح میدهند به سراغ آثار ترجمهای بروند، دلیل اصلی این اتفاق چیست؟
این رویکرد ناشی از حمایت نکردن دولتها از تألیف است. دولت میتواند از کتابهای تألیفی ناشران حمایت کند و خریدهای بیشتری را انجام دهد. ما در عرصه هنر نیازمند تألیف هستیم، البته که مخالفتی با ترجمه ندارم ولی کتابهای تألیفی بسیار ارزشمندتر و کاربردیتر هستند. به این دلیل که میتواند کمک بیشتری کند و با بومیسازی همراه است. البته من توفیق داشتم با ناشری قرارداد داشتم که دید اقتصادی به کتابها نداشت و تنها به دنبال ترویج علم بود. در کل به نظر من دولتها میتوانند با حمایت از تألیف به رشد آن کمک کنند. دولتهای خارجی از تألیف به شکل قوی حمایت میکنند و این حمایت باعث شده که این مقوله بسیار رشد کند، ضمن اینکه در کنار حمایت از تألیف، کمکها و سرمایهگذاریها و تخفیفهای خاصی برای تألیف قائل شوند و همچنین در وهله بعدی ترجمه آثار داخلی و صادرات آن را تشویق میکنند. ما میتوانیم کتابهای خود را بدون ترجمه به افغانستان صادر کنیم و کتابهای افغانستانی را وارد کشور کنیم تا به غنای علمی دو کشور برسیم ولی متأسفانه چنین فعالیتهایی صورت نمیگیرد.
شما به عنوان نویسنده و مؤلف هنر، در مسیر تألیف کتاب خود با چه موانعی روبرو شدید؟
به این دلیل که موضوع تولیدات من موضوعاتی تخصصی است زیاد با معضل و مشکل خاصی روبرو نشدهام، این کتابها تیراژ بسیار پایینی دارد و اگر من در کنار نویسندگی، شغل تدریس در دانشگاه نداشتم نمیتوانستم دست به تألیف بزنم. چون به هر حال در کنار نویسندگی نیازمند درآمد برای امرار معاش و ادامه پژوهشها هستم، افرادی که صرفاً از تألیف به زندگی میپردازند دچار مشکلات اقتصادی هستند، خود ناشرین نیز در حال ورشکست شدن هستند. برای من مشکلاتی جدی به این صورت وجود نداشته اگر هم مانعی بوده برای ناشر صورت گرفته. در کشوری با جمعیت نزدیک صد میلیون که ادعای فرهنگ و هنر چندهزار ساله و غنی دارد، تیراژ زیر ۱۰۰۰ عدد فاجعهآمیز است. دولت باید به این موضوع فکر کند که چه اتفاقی افتاده که جامعه ما از مطالعه کتاب به دور افتاده است. دولت باید در این حوزه تفکر کند، جلسات برگزار کند، ریشهیابی کند، صدا و سیما نیز در این مقوله مقصر است، خود ناشرین نیز مقصر هستند، برخی مؤلفین در این قضیه مقصر هستند و با کتابسازی اعتماد عمومی را نسبت به کتابهای تألیفی کمرنگ میکنند. باید مجموعه این عناصر مورد بررسی قرار بگیرد و راهکاری برای آن پیدا شود وگرنه با یک افت علمی مواجه خواهیم شد که الان گرفتار این موضوع هستیم.
عموماً در مواجهه با این مشکل، نویسندگان مقصر کمبود تألیف را ناشران میدانند، ناشران عنوان میکنند که مقصر اصلی دولت و ارگانها هستند، دولت نیز مسئول کمبود تألیف را سلیقه خارجیپسند مردم میداند، مردم هم از تنبلی نویسندگان در نوشتن کتاب مینالند و این چرخه معیوب تکرار میشود. چگونه میتوان این مشکل را حل کرد؟
دولت باید به این مسئله فکر کند، در واقع دولت برای همین موضوع ساخته شده است، دولتها حقوق میگیرند و از مالیات مردم مصرف میکنند تا به همین موضوعات رسیدگی کنند. باید مؤلفین، ناشرین و.. را دعوت کنند و جلسات گفتوگو تشکیل دهند، در مدارس فرهنگسازی صورت دهند و به دانشآموزان و خانواده آنها آموزش دهند، افراد باید از کودکی کتابخوان و مخاطب جدی سینما و تئاتر باشند و هنر را به طور کامل درک کنند اگر این اتفاق به درستی انجام نشود، افراد در سنین جوانی و بعد از آن نمیتوانند با هنر به درستی ارتباط برقرار کنند و به یک درک کامل از هنر و ارکان آن برسند، تمرکز آنها در این دوره به موضوعات هجو و بدون اهمیت همچون ماشین، مد و … خواهد رفت. اولین و مهمترین موضوع این است که ما اینگونه معضلها را بر دوش یکدیگر نیندازیم و هر کدام نقش خود را در بخشی که در آن مسئول هستیم به درستی ایفا کنیم، دولت در این زمینه مسئولیت سنگینتری بر دوش دارد که باید به آن رسیدگی کند. امید است که با مسئولیتپذیری تک تک افراد و انجام درست اقدامات لازم، تألیف در ایران جان تازهای بگیرد.
شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۴
نظر شما