سمانه داوودی، مترجم و پژوهشگر درباره «دیپلماسی با صدای بلند» بیان کرد؛
نکات خودانتقادی سیاستمداران آمریکایی در مصاحبهها/ غلبه وزن سیاسی گفتوگوهای کتاب
سمانه داوودی درباره مجموعه «دیپلماسی با صدای بلند» گفت: در این کتاب در مصاحبههای اشخاصی مثل مترینکو و ویلیام سالیوان نکاتی هست که تنها موضوعات سیاسی را در برنمیگیرد. هر چند موضوعات سیاسی وزن خاص خودش را دارد اما دیدگاهی که یک آمریکایی مانند مترینکو از ایران دارد از جمله روایتهایی از کرمانشاه بسیار خواندنی است. نکته اصلی که در این کتاب وجود دارد، روح حاکم بر کتاب همانطور که از اسم کتاب برگرفته شده آن نگاه خداگونه آمریکاییها به قضیه است.
او افزود: مصاحبهشوندهها این شاخص را داشتند افرادی انتخاب شوند که در عرصه تصمیمگیری، تصمیمسازی و اجرای سیاستهای ایده جدیدی داشته و جزو ناظران اولیه باشند. از طرفی اگر شخصیتی را انتخاب کردند درصدد برآمدند که از رویدادی یک روایت جدید و خواندنی داشته باشد. شاخصهایی که در نظر گرفتند باعث شد که سراغ سیاستمداران ایرانی و آمریکایی بروند. منظور از ایرانی؛ دولتمردانی بودند که در زمان رژیم شاه صاحب منصب بودند و در زمان گرفتن مصاحبهها در آمریکا زندگی میکردند.
این مترجم عنوان کرد: ماحصل مصاحبه با صاحبمنصبان ایران و آمریکایی 200 مصاحبه شد که سال 1370 برای نخستین بار منتشر شد. از این مصاحبهها یک نسخه به دانشگاه کلمبیا، دانشگاه استنفورد و یک نسخه هم به بنیاد مطالعات اجتماعی ایران داده شد. برخی از افرادی که با آنها مصاحبه شد، افرادی چون مصاحبههای فوق جان هیل استوتسمن، ارنست اونی، آرچی بولستر، آلن پرایس دا، آرمین مایر، ریچارد هولمز، مایکل مترینکو و ... را شامل میشود.
سمانه داوودی با شرح جزئیات بیشتری از مصاحبهها گفت: وقتی به این مصاحبهها دسترسی پیدا کردیم تصمیم گرفتیم در مرحله نخست 13 مصاحبه از آنها را انتخاب کنیم ملاکهایی که برای این انتخاب داشتیم عبارتند از؛ ابتدا بازه زمانی را در نظر بگیریم که تنها روی یک برهه خاص زمانی تمرکز نداشته باشیم. مایر را انتخاب کردیم که نخستین سفیر آمریکا پس از جنگ جهانی دوم در ایران بود و شخصی مثل مترینکو را داریم که روایتهایی از تسخیر لانه جاسوسی دارد و سعی کردیم بازه زمانی را وسیع کنیم.
او ادامه داد: در این مصاحبهها فقط روی دیپلماتها دست نگذاشتیم و از سفرا و افسران سیا هم بهره گرفتیم و همچنین فرماندهان و مشاوران نظامی. شاخص سومی که در برگزیدن مصاحبهها داشتیم؛ مصاحبهکننده بود؛ ویلیام بور را انتخاب کردیم بسیار فردی حرفهای در گرفتن مصاحبههاست. او دقیقا میداند از کجا شروع کند؛ یعنی با گرفتن دیتا از خانواده، محل تولد و تحصیلات شخص آغاز شده و بعد شرح وظایفی که فرد نسبت به ایران داشته است و جزئیات دیگری که در هنگام مصاحبهها اخذ میشود.
این پژوهشگر بیان کرد: مصاحبههایی که ویلیام بور گرفته است با این سوال تمام میشود که شما به عنوان یک سیاستمدار که با رژیم شاه در تعامل بودید نسبت به ایران فعلی چه نگاهی دارید؟ که به نظرم این سوال نشان میدهد که بور چه تسلطی در تاریخ شفاهی داشته است. نکته دیگر؛ او میداند چطور اطلاعات را بگیرد. در خیلی مواقع مصاحبهشوندهها به بور میگویند ما در این رابطه نمیتوانیم اطلاعاتی بدهیم و در این مواقع میگویند ما اطلاعی از این موضوع نداریم. اما ویلیام بور در هنگام پرسیدن سوالهای بعدی خودش میداند که چطور در پرسشهای بعدی اطلاعات اولیه از آنچه اظهار بیاطلاعی شده به دست بیاورد.
سمانه داوودی با اشاره به یکدستی و روانی ترجمه گفت: ما سال 89 این کار را شروع و از میان مصاحبهها چند عنوان را انتخاب کردیم و بعد از برگزیدن مصاحبهها به مترجمان دادیم تا ترجمه کنند. در این میان جا دارد از مرحوم مسعود دیانی یاد کنم که کار را با او آغاز کردیم. وقتی مصاحبهها ترجمه شد، برای یکدست شدن ترجمهها نیز اقداماتی صورت گرفت که وقتی مخاطب متن را میخواند یک متن دقیق و یکدست داشته باشد. از طرفی بعضی از ترجمهها نیاز داشت که دوباره بازنویسی شود.
او افزود: بعد از اینکه ترجمهها یکدست شد به گویاسازی مصاحبهها پرداختیم و یکسری افراد و اشخاص مثل پرکت را جستوجو کردیم و از منابع تخصصی درباره او اطلاعاتی به دست آوردیم چون این کار آکادمیک بود و باید وزنش حفظ میشد. در گام بعدی از آرشیو عکس خبرگزاری ایرنا استفاده کردیم که میتوان ادعا کنم برخی از تصاویری که در مجموعه «دیپلماسی با صدای بلند» جای گرفت برای نخستین بار است که منتشر میشود.
این مترجم درباره غلبه وزن سیاسی مصاحبهها عنوان کرد: در این کتاب در مصاحبههای اشخاصی مثل مترینکو و ویلیام سالیوان نکاتی هست که تنها موضوعات سیاسی را در برنمیگیرد. هر چند موضوعات سیاسی وزن خاص خودش را دارد اما دیدگاهی که یک آمریکایی مانند مترینکو از ایران دارد از جمله روایتهایی از کرمانشاه بسیار خواندنی است. نکته اصلی که در این کتاب وجود دارد، روح حاکم بر کتاب همانطور که از اسم کتاب برگرفته شده آن نگاه خداگونه آمریکاییها به قضیه است.
سمانه داوودی با اشاره به نکات خودانتقادی سیاستمداران آمریکایی در مصاحبهها گفت: مایر میگوید اصلا یکی از دلایلی که باعث شد رژیم شاه سقوط کند به این دلیل بود که ما آمریکاییها تصور میکردیم خدا هستیم و ما جواب همه سوالها را در جهان میدانیم باعث شد که افراد محلی آن کشور اذیت شوند و این اذیت نتیجهاش آشوب شد! حالا این نگاه خداگونه را بگذارید کنار نقدی که آمریکاییها به خودشان دارند. مایر در یکی از سوالها جواب میدهد؛ من خودم رایزنی کردم تا به ایران اسلحه بفروشند اما به مرور فروش سلاح به سه میلیون دلار رسید! که این رویکرد باعث شد که حکومت شاه سقوط کند.
او ادامه داد: به نظرم تمام این نقدها خواندنی است هر چند باز هم نمیتوان گفت نگاه بیطرفانه است به هر حال وزن خودشان را در مصاحبهها به شکلی حفظ کردند، اما نقدی که به حضورشان در ایران و عملکردشان دارند، خواندنی است و نکته دیگر اینکه مصاحبهشوندهها افرادی نبودند که یک یا دو بار به ایران سفر کنند، حالا به غیر از دورانی که در ایران سمت داشتند و باید میماندند و برخی بعد از پایان ماموریت هم به ایران سفر کردند و شاید یکی از دلایلی که سراغ آنها رفتند به دلیل سفرهای متعددشان بوده است.
نظر شما