شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۷
فارسی‌دانی ویژگی بارز محمد قاضی بود

محمدرضا اربابی، رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی مترجمان تهران گفت: فارسی‌دانی ویژگی بارز مترجمان خوش‌نام عصر قاضی بود و او هم از این مهارت به‌خوبی بهره برده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمد قاضی، مترجم و نویسنده‌ای برجسته‌‌ بود که در سال‌های فعالیتش آثار بزرگی از ادبیات جهان را با ترجمه‌های درخشانش در اختیار مخاطبان فارسی‌زبان قرار داد. «کلود ولگرد» اثر ویکتور هوگو، «جزیره پنگوئن‌ها» اثر آناتول فرانس، «شازده کوچولو» اثر سنت اگزوپری، «زوربای یونانی» اثر نیکوس کازانتزاکیس و «دن کیشوت» اثر سروانتس از ترجمه‌های پرفروش قاضی به شمار می‌آیند.

یکصدودهمین سالروز میلاد محمد قاضی بهانه‌ای شد تا با محمدرضا اربابی،  رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی مترجمان تهران به گفت‌وگو بنشینیم تا بیشتر از تأثیر این مترجم و آثارش بر مترجمان هم‌عصر و پس از خودش بدانیم.
 
 به نظر شما ترجمه‌های محمد قاضی چه تمایزی با مترجمان هم‌دوره‌اش داشته است؟ از ویژگی‌های آثار او بگویید؟
در عصری که محمد قاضی به ترجمه می‌پرداخته، به ترجمه به چشم یک حرفه و یک علم نگاه نمی‌شده است و افرادی به ترجمه روی می‌آوردند که حرفی برای گفتن داشتند و احساس می‌کردند جامعه نیازمند شنیدن و خواندن آن است. ترجمه کتاب در آن دوران یک پیشه و محل درآمد محسوب نمی‌شده  و مترجمان آن دوران عموماً به دلیل زبان‌دانی و بر حسب اتفاق، برخورد با یک نویسنده یا اثر خاص یا پیشنهاد و توصیه دوستی به ترجمه روی آورده‌اند. یکی از ویژگی‌های مهم قاضی، انتخاب اثر است. او آثار برجسته و مهمی را در ایران معرفی کرده است. قاضی در مقدمه ترجمه کتاب «دوریت کوچک» دو مولفه سرگرم‌کننده‌بودن و دارا بودن رسالتی آموزنده و هدایت‌کننده را در انتخاب آثارش حائز اهمیت می‌داند. ویژگی برجسته محمد قاضی در ترجمه‌هایش، فارسی‌بلدی اوست. هنر مترجمان و تفوق ایشان در قیاس با همکارانشان را می‌توان در تسلطشان به زبان مادری مشاهده کرد. قاضی از این منظر در کنار مترجمان دیگری همچون نجف دریابندری و ابوالحسن نجفی از مترجمان برجسته دوران خویش به‌شمار می‌آید. ترجمه‌های محمد قاضی اغلب از نظر صحت، دقت، کفایت و شیوایی در حد عالی است.
 
ترجمه‌های قاضی معمولا مخاطبان زیادی دارد، مثلا ترجمه او از کتاب «جزیره پنگوئن‌ها» نوشته آناتول فرانس باعث فروش بالای آن شد. آیا موافقید که بخش قابل توجهی از استقبال مخاطبان از این آثار، به موجب قلم و نگاه قاضی در کار ترجمه حاصل شده است؟
 مجموع این ویژگی‌هاست که یک مترجم را به یک برند یا نام اثرگذار تبدیل می‌کند؛ یعنی ناشر ترجیح می‌دهد نام محمد قاضی را بر روی اثر داشته باشد تا بتواند از نام او نانی برای خود فراهم آورد. فراموش نکنیم که این پسند مخاطب بودن در دورانی اتفاق افتاده است که در نبود شبکه‌های اجتماعی، تنها ابزار تبلیغ و معرفی اثر یا مترجم حلقه‌ها و مجلات بوده‌اند. نام محمد قاضی دهه‌ها بعد از فوتش نیز همچنان نام خوش‌فروشی است و همین ناشران بسیاری را ترغیب به انتشار مجدد آثارش می‌کند.
 
اغلب از شیوایی و روانی به عنوان دو فاکتور اصلی در ترجمه‌های قاضی یاد می‌شود. این پارامترها چگونه و مبتنی بر چه ظرفیت‌هایی در آثار وی متبلور می‌شد؟
فارسی‌دانی ویژگی بارز مترجمان خوش‌نام عصر قاضی است. او هم از این مهارت به‌خوبی بهره برده است. به‌عنوان یک زبان‌شناس که بر روی موضوع برنامه‌ریزی و سیاست زبانی کار می‌کند، بر این مهم تأکید می‌کنم که در عصر یادگیری و رشد قاضی‌ها، یادگیری زبان فارسی بیشتر مورد توجه بوده و زبان فاخر داشتن مزیت و رجحان محسوب می‌شده است. برای آموختن نوشتن باید خواند و در زمانه قاضی آثار خواندنی غنی از زبان فارسی پررنگ‌تر و برجسته‌تر بوده‌اند که همین به رشد امثال قاضی کمک کرده است. علاوه بر این، مترجمی مثل محمد قاضی برای آنچه از خود به جا گذاشته، وقت و انرژی صرف کرده و برای مثال در مقدمه ترجمه کتاب «صلاح‌الدین ایوبی» به جست‌وجوی بسیارش برای یافتن تلفظ صحیح نام اماکن، شهرها، قلعه‌ها و اشخاص اشاره می‌کند. حتی از  سیف‌الله گلکار، وکیل دادگستری که از دوستان او بوده نیز کمک بسیاری گرفته است. امروزه اگر مترجمی بخواهد این انتخاب‌ها را با جدیت بیشتری انجام دهد، به‌راحتی می‌تواند به فرهنگ اسامی خاص یا وبگاه‌های تلفظ اسامی مراجعه کند؛ اما آن زمان این دسترسی‌ها نبوده است.
 
به هر حال انتخاب اثر برای ترجمه نیز اهمیت خاصی دارد. از این منظر انتخاب‌های قاضی در ترجمه با چه رویکردی انجام می‌شد و به نظر شما چه تاثیری بر بازار کتاب و جریان‌های ادبی و فکری جامعه داشته است؟
 انتخاب اثر، اولین محک مترجم است. در عصر قاضی مترجمان نقش بیشتری در انتخاب اثر داشته‌اند و اکنون هم برخی از مترجمان برجسته آثاری را ترجمه می‌کنند که خود برمی‌گزینند. قاضی سرگرمی و هدایت‌گری را از محورهای انتخاب اثرش معرفی کرده است؛ با این حال، در همه آثاری که توسط  یا درباره قاضی نوشته شده، اشاره یا تأکید مبالغه‌آمیزی از وی به رسالت جریان‌سازی مترجم ندیده‌ام.  قاضی دغدغه اجتماعی داشته است و اتفاقا این دغدغه در آثاری هم‌چون «آدم‌ها و خرچنگ‌ها» دیده می‌شود. قاضی در «خاطرات یک مترجم» به خاطره دیدارش با نویسنده این کتاب، خوزوئه دو کاسترو اشاره می‌کند که از او درباره انگیزه ترجمه این اثر می‌پرسد و اینکه چرا با این قلم خوبی که دارد خود نمی‌نویسد؟ قاضی در پاسخ جوابی زیرکانه به این نویسنده داده که قابل تأمل است: «ما این‌جا نمی‌توانیم از بدبختی‌ها و بی‌عدالتی‌های رایج در کشورمان مستقیماً سخن بگوییم. چون سروکارمان با ساواک و زندان و زجر و شکنجه خواهد بود. ولی اگر نویسنده‌ای، مثلاً شما، دردها و بدبختی‌های مردم ستم‌کش کشورش را در کتابی عرضه کرده باشد و ما حس کنیم که آن چه بر سر مردم کشور ما می‌آید عیناً یا تقریباً همان است که در آن کتاب تشریح و توصیف شده است، به ترجمه آن همت می‌گماریم تا تسکینی به درد دل خود بدهیم. و اگر مورد اعتراض و تعقیب دستگاه سانسور هم قرار گرفتیم می‌گوییم این‌ها مربوط به فلان کشور است و ربطی به کشور ما ندارد... به عبارت دیگر ما در پناه نام شما حرف‌های خودمان را می‌زنیم و در پناه نام شما هم از تعقیب و آزار مصونیم، هر چند به حکم ضرب‌المثل معروف فارسی به در می‌گوییم، دیوار، تو گوش کن»
 
اغلب مترجمان بر این باورند که آثار ادبی کلاسیک در دهه‌های مختلف نیازمند ترجمه مجدد و ویرایش‌اند. این در حالی‌ است که نام محمد قاضی به عنوان مترجم بر جلد کتاب یکی از دلایل اصلی فروش اثر به‌شمار می‌آید. چرا ترجمه‌های قاضی هنوز همان طراوت و تازگی زبانی را در میان مخاطبان امروز دارد؟
سلیس و روان بودن علاوه بر قلم محمد قاضی، در شخصیت بی‌پیرایه او نیز هویداست و می‌دانید که یکی از آثار برجسته قاضی «زوربای یونانی» است که محمد قاضی خودش را نیز بهره‌مند از روح خیامی زوربا می‌داند و بسیار با او همزادپنداری دارد؛ تا جایی که لقب زوربای ایرانی را به او داده‌اند. به تعبیر خود قاضی، او ناملایمات زندگی را گردن نمی‌گیرد و در برابر بدبیاری‌ها، روحیه شاد و شنگول خود را از دست نمی‌دهد. به نظر می‌آید این طراوت در قلم او نیز متجلی شده است؛ البته بار دیگر بر دانش زبانی قاضی و جویش‌گری او در ترجمه تأکید می‌کنم.
 
محمد قاضی چه تاثیری بر جامعه مترجمان و دانشجویان ترجمه ادبی هم‌عصرش و پس از خود داشته است؟ به نظر شما  جوانان مترجم چقدر به تاسی جستن به روش و منش مترجمی در بزرگانی چون قاضی نیازمند هستند؟
مطالعه تطبیقی ترجمه‌های محمد قاضی، یک دانشگاه است. پایان‌نامه‌ها و مقالات زیادی بر روی ترجمه‌های ایشان نگاشته شده که متاسفانه مثل بسیاری از پژوهش‌های انجام شده در ایران، از آنها استفاده درخوری نشده است. به نظر من ترجمه‌آموزان حتما باید ترجمه‌های قاضی را بخوانند تا با راهبردهای مترجمی مثل وی آشنا شوند. قاضی جزو مترجمانی است که به مقدمه‌نگاری اعتقاد داشته و اغلب آثار او با مقدمه‌ای خواندنی از مترجم آغاز می‌شود که هم می‌تواند اندیشه وی را به تصویر بکشد و هم گاه راهبردهای برگزیده او برای ارائه ترجمه‌ای بهتر را نمایان کند. به عنوان نمونه قاضی از زبان فرانسه ترجمه می‌کرده اما انگلیسی را می‌دانسته است. با این حال، او ترجمه‌هایی از نویسندگان ایتالیایی مثل اینیاتسو سیلونه را در کارنامه خود دارد. در مقدمه ترجمه کتاب «نان و شراب» می‌نویسد: «برای ترجمه کتاب «نان و شراب» اثر اینیاتسیو سیلونه هم از دو متن ترجمه فرانسه و انگلیسی آن استفاده شد. متن فرانسوی آن نظر به کامل بودن بیشتر و پیروی دقیق‌تری از سبک نگارش نویسنده ملاک کار قرار گرفت و از متن انگلیسی آن فقط برای مقابله دو متن و آوردن قسمت‌هایی که در متن فرانسوی آن نبود استفاده شد.» ترجمه از زبان واسط یکی از چالش‌های مهم در ترجمه است؛ زیرا در اغلب ترجمه‌های از زبان واسط، ازدست‌رفته‌هایی وجود دارد که بر مترجم است آن‌ها را به حداقل برساند. قاضی «دن کیشوت» را هم از نسخه فرانسوی ترجمه کرده است، در حالی که اثر اصلی به اسپانیایی نوشته شده است. او در خاطرات یک مترجم به‌خوبی راهبردش برای جلوگیری از آسیب دیدن ترجمه را تبیین کرده است: «من دن کیشوت را از روی یک ترجمه دست اول فرانسه به فارسی برگردانده‌ام که یک استاد بزرگ فرانسوی ادبیات آشنا به زبان اسپانیایی آن را از میان پنجاه و چند ترجمه دیگر به عنوان بهترین برگزیده و تازه همه آن ترجمه را نیز با متن اسپانیایی آن مقابله کرده و ایرادهایی که به نظرش رسیده در پاورقی تذکر داده است.» معتقدم ترجمه‌آموزان و ترجمه‌جویان باید قاضی را بیشتر بخوانند و درباره‌اش بدانند.
 
اطلاع داریم که انجمن مترجمان، برنامه‌ریزی‌هایی برای پاسداشت جایگاه محمد قاضی در دستور کار دارد. لطفا در این باره توضیح دهید.
کانون سراسری انجمن‌های صنفی مترجمان در قریب به یک دهه فعالیت خود تلاش کرده تا مترجمان امروز را با مترجمان نام‌دار و صاحب سبک گذشته بیشتر آشنا کند و محمد قاضی یکی از مهمترین این نام‌هاست که تلاش داریم  از سال 1403 برنامه‌های ویژه‌ای را برای بزرگداشت محمد قاضی داشته باشیم که در زمان مناسب اطلاع‌رسانی خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها