چاپ اول كتاب «الهيات الهي و الهيات بشري(نظرها)» نوشته محمدرضا حكيمي از سوي انتشارات دليل ما منتشر و روانه بازار نشر شد.\
محمدرضا حكيمي درباره كتاب حاضر، چنين شرح ميدهد: «سرانجام اين كتاب، داراي دو بخش شد: "الهيات الهي و الهيات بشري ـ مدخل"؛ "الهيات الهي و الهيات بشري ـ نظرها". بخش اول، به شماره "29" از آثار اينجانب، انتشار يافت. اينك بخش دوم به شماره "30" در اختيار خوانندگان جويا، و خردمندان پويا، قرار ميگيرد.
شايد نيازمند به يادآوري نباشد كه مطالعه دقيق اين دو بخش با هم، كمك بيشتري ميكند به رسيدن به مقصود، كه روشن شدن هرچه بهتر و هرچه زودتر حقها و حقيقتهاي مظلوم است، و درك اهميت بينيازي، و استقلالشناختي، و استغناي معارفي "مكتب قرآني ـ محمدي ـ اوصيائي" (مكتب تفكيك).
و اميد است، با بازگشت به قرآن از اين طريق ـ كه بازگشت راستين است ـ غناي علمي و عزت حياتي مسلمانان به ايشان بازگردد، و استغنا و استقلال معارف قرآن كريم ـ هرچه بيشتر ـ روشن شود. و "الاسلام يعلو و لا يعلي عليه، اسلام از همه چيز بالاتر است" (پس به هيچ چيز نيازمند نيست)، در سطح جهان ـ در ساختن حيات متكامل انساني ـ تحقق يابد (و ما ذلك عليالله بعزيز).
و اسلامي كه "از همه چيز [مكتبها و مذهبها] بالاتر است". تنها و تنها، اسلام "قرآني ـ محمدي ـ اوصيائي" است. اين اسلام كامل (اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي)، و مكمل (و رضيت لكمالاسلام دينا) است، كه ميتواند (و داراي اين صلاحيت و قابليت هست)، كه رهبري جهان بشري، و جامعههاي انساني را به عهده گيرد، و همگان را، در جهت "تاله صعودي" توحيد و عدل قرار دهد و انسانها را، و جامعهها را، از اين همه سقوط و ستم و جهالت و ضلالت نجات بخشد، و سعادت انسان در هر دو زندگي (زندگي ناپايدار كنوني، و زندگي پايدار فرايي) را تأمين و تضمين كند، نه انواع اسلامهاي التقاطي ... انحرافي... و نه آنچه به نام "اسلام" و عدالت اسلامي و "قسط قرآني" عرضه ميگردد، و عمل ميشود. اسلامي سروريآور است، كه تجسم اعتقاد و عمل باشد.»
حكيمي در بخشي از كتاب مينويسد: «مولف اين كتاب، با غنيمت شمردن وجود پيشروان حقايق پژوهشي، و معرفتطلبي، و محفوظ ماندن اين نظرها تا امروز، و رسيدن به دست نسل ما (بهويژه با صراحتهاي عالمانه و قاطعانه اظهارات)، وظيفه دانست تا آنها را گرد آورد، و به محضر عالمان، متفكران، عقايدشناسان، قرآنپژوهان، فلسفي انديشان، معرفتدوستان، سرهگرايان، حقيقتطلبان، مدرسان، استادان، محققان و مولفان، دانشنامه نويسان، برنامهريزان آموزشي در همه جا، پندار گراياني كه ميپندارند امروز بايد جامعه صاحب قرآن را برد به آستانه يونان 4 هزار سال پيش و قرباني كرد... طلاب مخلص و جويا، دانشجويان مستعد و پويا، و همه معرفتكيشان، و نو انديشان، و كهنه گريزان، و تقليد شكنان، و استعمار ستيزان، و ستيغ نوردان عرصههاي شناخت و انديشه، ... تقديم دارد.»
نقل بعضي از نظرهاي بزرگان درباره الهيات الهي و الهيات بشري در جريان بررسي اين كتاب خالي از لطف نيست. يعقوب كندي ميگويد: «دلايل قرآني، به دليل "الهي" بودنشان، مطمئنتر، يقينيتر، و مقنعترند از دلايل فلسفي، كه "بشري" است. قرآن براي بعضي از مسائل بسيار مهم مانند "خلق عالم بعد از عدم" و "قيامت"، راهحلهايي ارائه ميدهد. دلايل قرآن، اعتقادي، صريح و قابل فهم است. بنابراين، چنين دلايلي به يقين و اقناع ميانجامند و به همين جهت بر دلايل فيلسوف برتري دارند.
علوم انبياء موجز، و روشن و سهلالوصول، و شامل همه مقصود است.»
همچنين از فارابي نقل شده است: «فارابي گفته ارسطو را در موضوع "عدم علم الهي به جزئيات" رد كرده، با ارسطو در اين باب به صراحت مخالفت ميكند. او ميگويد: "خداوند مدبر عالم است و حتي ذره بسيار كوچك هم در اين عالم از نظر او دور نيست." فارابي تصريح ميكند كه افلاطون و ارسطو ميگويند: "عالم از چيزي بهوجود نيامده ... و مآل و بازگشت آن به چيزي نيست" و نظر برخي را كه گفتهاند: "ارسطو عالم را قديم دانسته" گفتهاي "قبح و زشت" ميشمارد. نيز او به حدوث عالم معتقد است كه با آنچه بين فلاسفه مسلمان، تا عصر غزالي، شايع بوده مخالف است.
معاد در شرع وارد شده است، و ما تابع شرعيم و به آنچه شرع الهي و پيامبر خدا گفتهاند معتقديم.»
شيخ مفيد(ره) نيز ميفرمايد: «اعتقاد به قدم (عالَم)، از عقايد اهل دين نيست.»
شيخالرئيس ابوعلي سينا ميگويد: «در توان بشر نيست كه از راه فلسفه، به حقايق اشياء دست يابد... ما حقيقت مبدا اول، حقيقت عقل، نفس، فلك، آتش، هوا، آب و زمين را ـ با فلسفه ـ درك نميكنيم...»
ميرداماد حسينی استرآبادي گفته است: «ما احاديث بسياري در دست داريم، همه داراي الفاظي بليغ و مضاميني بس گرانبها با متنهايي متواتر و سندهايي سرشار...»، «و حكمتهاي عميق، در احاديث است.»
علامه سيد محمدحسين طباطبائي، صاحب تفسير گرانقدر الميزان نيز ميگويد: «جمع كردن ميان سه راه شناخت: (وحي)، (فلسفه) و (كشف) غير ممكن است». «و ميتوان گفت كه ترجمه "الهيات" به منظور بستن در خانه اهلبيت بوده است». «ظواهر ديني كه در تفكر اسلامي (و شناخت اسلام)، مدرك و مأخذ ميباشد، دوگونهاند؛... ظواهر آيات و حديث پيامبر(ص) و اهلبيت(ع)... اگر روايت (احاديث) نبود، اين كار (تفسير قرآن) از من ساخته نبود... از اينكه در تفسير، مطلبي فلسفي را وارد كنم، اجتناب ورزيدم.»
همچنين معمار بزرگ انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) هم فرمودهاند: «(پيامبر«ص»، قرآن را) تلاوت ميكند براي تزكيه... و تعليم حكمت، كه آن(حكمت) هم، از همين كتاب است [نه از يونان و هند و ...].
كساني كه فلسفه بخوانند، بهطوري كه منحرف نشوند، كماند.»
علامه حكيمي در آخر كتاب و در بخش «در عرصات داوري» مينويسد: «هرچه از فضاي آگاهانه سخنان اين بزرگان دور شويم، بر "جهل مركب" اصرار ورزيدهايم و به خود زيان رساندهايم و عمر را در راه "عقول عشره"! "قاعده الواحد"! و ... بر باد دادهايم... (آن هم در روزگار پيوند نسي فلسفه با علوم تجربي)؟!
پس تاكيد ميكنيم بر: عقل طبيعي (حجت باطني)، نه عقل مسخ شده اصطلاحي؛ محكمات اسلامي؛ منهاج قرآني؛ برهان رباني؛ سنت نبوي؛ تعاليم اوصيائي؛ و دريافت فطري»
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از فهرست اعلام، كسان، كتابها و منابع نيز درج شده است.
چاپ اول كتاب «الهيات الهي و الهيات بشري(نظرها)» در شمارگان 3000 نسخه، 942 صفحه و بهاي 80000 ريال (جلد شوميز) و 90000 ريال (جلد گالينگور) راهي بازار نشر شد.
نظر شما