به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کتاب «عطرپیراهن تو»؛ خاطرات سیده دعاء زلزلی، همسر شهید مدافع حرم، سید علی زنجانی است که به تازگی از سوی انتشارات خط مقدم و به قلم مریم عرفانیان منتشر شده است.
شهید مدافع حرم حجتالاسلام سید علی زنجانی از شهدای مدافع حرم در زینبیه (دمشق) سوریه به دنیا آمد و متأهل و دارای ۲ فرزند بود که در راه دفاع از حریم اهلبیت پس از چندین سال جهاد فی سبیلالله، نهم اسفندماه ۱۳۹۸ در منطقه سراقب (ادلب) سوریه به فیض شهادت نائل آمد. «عطر پیراهن تو»، زندگی شهید زنجانی را از نگاه همسر شهید نقل میکند و بخشی از خاطرات مربوط به لبنان و حزبالله است.
خاطراتی از وصال، زندگی در قم، به دنیا آمدن اولین فرزند، خانه ای در زنبیلآباد، سالهای فراق از شهید در این کتاب آمده است. کتاب نثر روانی دارد و به گونهای به گفتن خاطرات پرداخته که مخاطب را با خود همراه میکند.
در بخش انتهایی کتاب میخوانیم:
«رنگ غروب، از پشت پنجره ی خانه مان در شهرک سیدشفیع، سرخ تر از همیشه بود. همان پنجرهای که از پشت آن، آخرین رفتن سیدعلی را دیده بودم. تقریباً شش ماه از شهادتش میگذشت. تنهایی آمده بودم حلب تا اسباب و اثاث را جمع کنم و برگردم لبنان. از این خانه، یک سال و دو ماه خاطره داشتم. وسایل را بسته بندی کردم؛ از لباس ها گرفته تا دفترچه های یادداشت سید علی و کتاب هایش را. سوزشی عمیق، قلبم را فشرد. انگار زخم رفتنش دوباره سر باز کرد. دراز کشیدم تا خستگی در کنم. هنوز پلک های خیسم را روی هم نگذاشته بودم که دیدمش، با لباس نظامی ایستاده بود روبه رویم. از دستم ناراحت بود. پرسید: چرا می خواهی برگردی؟ گفتم: چاره ندارم. همه میگویند باید برم. تا این حرف را زدم، ادامه داد: ولی من حلب هستم، هر شب می آم خونه تا به شما سر بزنم.
سیدعلی، تو دیگه توی این دنیا نیستی. بابام اجازه نمیده بمونم. دعاء … دعاء… صدایش در امتداد آسمان دور شد. یکهو با تکانی بیدار شدم. توی رختخواب نشستم. گیج بودم. دوروبر را نگاه کردم؛ جعبههای چیده شده روی هم، اثاث بسته بندی و… چقدر سوت وکور و وحشتناک است. همه چیز، طعم تلخی دارد. دیگر نمیتوانم اینجا بمانم؛ یعنی نمیشود که بی او بمانم. هر بار ابراهیم و زینب خواب پدرشان را دیده اند، توی خانه حلب بود. یک شب، ابراهیم در خواب به او گفته بود «مامان همیشه برای تو گریه میکنه.». سیدعلی جواب داده بود «من هم همیشه به مامانت نگاه میکنم. ما توی دنیا و آخرت، برای همدیگه هستیم.». چه دل خوشی شیرینی! انگار بچهها هم به همین خوابها دل خوش هستند، به اینکه گاهی پدرشان را ببینند. سیدعلی بیشتر وقتها توی خواب به ابراهیم کبوتری سفید میدهد. آن وقت، مطمئن هستم هر مشکلی که در زندگی دارم، حل میشود. از آن بالا حواسش به همه چیز هست؛ به زندگی، به من، به ابراهیم، به زینب و… یک شب به خواب یکی از آشنایان رفته و گفته بود «هر روز وقت نماز صبح به خانواده ام سر میزنم.». یک بار عطری خاص، فضای خانه را پر کرد. نفسی عمیق کشیدم. گفتم: سیدعلی، میدونم این جایی.»
کتاب «عطر پیراهن تو» به قلم مریم عرفانیان به شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۹۵ هزار تومان توسط نشر خط مقدم در ۲۳۲ صفحه منتشر شده است.
نظر شما