پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
ادبیات دفاع مقدس به هنر نیازمند است

ادبیات داستانی دفاع مقدس به بهره‌گیری از قالب‌های هنری متنوع نیازمند است. ترکیبی از روایت، طنز، درام و… می‌تواند این ادبیات را جذاب‌تر و تأثیرگذارتر کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هفتمین دو فصلنامه اندیشه‌نامه پایداری به مدیر مسئولی محمدرضا سنگری و سردبیری جواد کامور بخشایش از سوی اندیشکده ادبیات پایداری منتشر شد. پرونده ویژه این شماره از نشریه به موضوع ادبیات داستانی پایداری اختصاص یافته است. اندیشنامه پایداری این مطلب را جهت انتشار در اختیار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) قرار داده است. آنچه‬ در‬ ادامه‬ می‬‌خوانید‬ خلاصه‬ گفت‬‌وگو‬ با‬ یوسف قوجق؛ نویسنده و منتقد حوزه ادبیات پایداری است.

ادبیات دفاع مقدس، جریانی ادبی و در واقع، موج جدیدی از ادبیات کشورمان است که تقریباً پس از پایان‌یافتن جنگ عراق علیه ایران شکل گرفت. بر همین اساس، جریان‌شناسی ادبیات دفاع مقدس قاعدتاً باید به بررسی، رصد و تحلیل آثار ادبی مرتبط با این حوزه توجه کند. این جنگ که به عنوان «دفاع مقدس» شناخته می‌شود، دوره‌ای مهم از تاریخ کشور است و اکنون پس از گذشت این همه سال و نشر آثار قابل توجه ادبی و هنری، به موضوعی جدانشدنی از ادبیات ایران تبدیل شده است. به نظر من در تقسیم‌بندی ادبیات دفاع مقدس می‌توان ملاک‌های گوناگونی را در نظر گرفت. چند مورد از ملاک‌های تقسیم‌بندی را ذکر می‌کنم:

۱. زمان تولید اثر: الف - در دوران جنگ؛ این دسته شامل آثاری می‌تواند باشد که نویسندگان آن‌ها را در زمان جنگ نوشته‌اند، و در آن‌ها تجربیات زندگی رزمندگان و مردم را در طول جنگ به تصویر کشیده‌اند. ب - پس از پایان جنگ؛ این دسته شامل آثاری می‌تواند باشد که نویسندگان آن‌ها را پس از پایان جنگ تا به امروز نوشته‌اند.

البته به نظر من می‌توان برخی دیگر از موضوعات را در زیرشاخۀ همین موضوع تعریف کرد. مثلاً آثاری که به تأثیر جنگ بر زندگی خانواده‌ها، زنان، کودکان و اقوام می‌پردازند؛ حتی می‌توان آثاری را که به‌اصطلاح آثار ضد جنگ نامیده می‌شوند در همین موضوع دسته‌بندی کرد، و این تقسیم‌بندی را از منظر قالب ادبی و انواع مختلف ادبی همچون شعر، داستان (داستان کوتاه، داستان بلند، رمان کوتاه، رمان بلند) گسترش داد. همچنین خاطرات رزمندگان و سربازان و شاهدان عینی را می‌توان بخش مهمی از این تقسیم‌بندی به‌شمار آورد.

۲. مستندات غیرداستانی (گزارش خبرنگاران حاضر در جنگ)؛ این آثار معمولاً از سوی شاهدان عینی که در جبهه یا مناطق جنگی حضور داشته‌اند، نوشته می‌شوند که تجربیات و مشاهدات خود را منعکس می‌کنند.

در یک نگاه کلان‌تر و در بازگشت به تاریخ ادبیات داستانی می‌توان تقسیم‌بندی مضمونی نیز داشت.

جریان‌های ادبی معمولاً از نظر زمانی و مضمونی در دوره‌های زمانی مشخصی شکل می‌گیرند و می‌توانند از نظر موضوعات، متنوع باشند. مثلاً در دهۀ ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ بیشتر آثار ادبی به تأثیر اجتماعی و سیاسی انقلاب مشروطه و تغییرات اجتماعی در کشور معطوف است. نمایان‌ترین جریان در ادبیات اجتماعی و سیاسی ایران را می‌توان در آثار جمالزاده، هدایت، ابراهیم گلستان، نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و نویسندگانی در این دوره ملاحظه کرد.

ادبیات از دهۀ چهل تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی غالباً به موضوعات دینی، انقلاب و مسائل اجتماعی دوران پس از جنگ توجه دارد. نویسندگان در این دوره بیشتر به بازنگری در ارزش‌ها و تغییرات اجتماعی تمرکز داشته‌اند. آثار منصور کوشان، محمود دولت‌آبادی، مهدی اخوان ثالث و… از جملۀ این آثار به‌شمار می‌روند.

ادبیات در دهۀ پنجاه با مضامینی نظیر مخالفت با رژیم پهلوی و نقد سیاست‌های آن همراه است؛ زیرا این دوره تحت تأثیر رویدادهای انقلاب ۱۳۵۷ و پیشینه‌های آن قرار دارد. ادبیات در دهۀ شصت، به‌دلیل وقوع جنگ تحمیلی، به موضوع دفاع مقدس توجه کرده است. در این دوره با شکل‌گیری جریان ادبیات دفاع مقدس، تمجید از شهدا و رزمندگان را شاهد هستیم. در آثار ادبی دهۀ هفتاد به‌ویژه در اوایل این دهه، نویسندگان به موضوع اصلاحات اقتصادی و اجتماعی توجه نشان داده‌اند.

مضامین و موضوعات ادبیات در دهۀ هشتاد نیز از اینترنت و فناوری جهانی و تغییرات اجتماعی تأثیر پذیرفته است. اگر اشتباه نکرده باشم، در این دهه بود که فعالیت برخی از سامانه‌های اینترنتی و ارتباط جمعی و گروه‌های مختلف، گسترش پیدا کرد.

اینک در این سیر و در یک شاخۀ تخصصی‌تر، ادبیات داستانی دفاع مقدس هم تعریف می‌شود.

به نظر من به‌طور کلی ادبیات دفاع مقدس شاهد این تحولات بوده است: در آغاز جنگ تحمیلی، شعر و نثرهای مرتبط با دفاع مقدس بیشتر منعکس‌کنندۀ احساسات مردم در مواجهه با جنگ است. در این مرحله، غالب مضامین آثار به ایجاد انگیزه برای مقاومت و تمجید از شجاعت رزمندگان مربوط است. در این دوره، نشریاتی نظیر پاسدار اسلام، آینده‌سازان، کیهان بچه‌ها، نهال انقلاب و کودک مسلمان بلوچ (ویژۀ کودکان) قالب‌های ادبی زیادی با این مضمون منتشر کرده‌اند.

در طول دهۀ هشتاد، ادبیات دفاع مقدس به تنوع بیشتری از نظر سبک، موضوع و محتوا ارتقا یافته است. تأثیر جنگ در جوانان، زنان، خانواده‌ها و به‌ویژه رزمندگان و شهدا، عناصر متمایزی در این دوره بوده است. در این دوره، شعرهای انگیزشی و داستان‌های احساسی دربارۀ جنگ، بیشتر از موضوعات دیگر منتشر شده است.

پایان دهۀ هشتاد، ادبیات دفاع مقدس به تأمل در تجربیات جنگ و ارزیابی پیامدها پرداخته است. آثاری با مضمون‌هایی چون آسیب‌های اجتماعی جنگ تحمیلی و آسیب‌های جسمی و روحی رزمندگان، خانواده‌ها و جامعه در این دوره نوشته شده است. در این دوره، برخی از سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی نیز به‌صورت گسترده، به این موضوع پرداخته‌اند.

در مراحل بعد از جنگ یعنی در دهۀ نود، زمانی که هنوز آثار و آسیب‌های جنگ همچنان در جامعه محسوس بود، ادبیات دفاع مقدس به‌تدریج به یکی از ارزش‌های فرهنگی کشور تبدیل شد و در پی آن، بسیاری از جشنواره‌های ادبی و فرهنگی مربوط به دفاع مقدس برگزار شد و به داوری آثار و انتخاب آثار برگزیده پرداخته شد. به این ترتیب، این ادبیات از طریق بیان خاطرات شهیدان، جانبازان و تأثیرات جنگ بر جامعه به تحلیل و بازنگری پرداخت.

اگر به تقسیم‌بندی جریان ادبیات بازگردیم، ذیل ادبیات دفاع مقدس شاخه‌های گوناگونی مانند ادبیات داستانی و مستندنگاری، خاطرات و تاریخ شفاهی شکل گرفت. نسبت میان ادبیات داستانی و مستندنگاری، خاطرات و تاریخ شفاهی در موضوعات مختلف، از جمله در ادبیات دفاع مقدس، می‌تواند از چند جهت، جالب باشد.

ادبیات داستانی و مستندنگاری می‌توانند مکمّل یکدیگر باشند؛ زیرا داستان‌نویسان می‌توانند مضامین و واقعیات مستند را با هنرهای مرتبط با روایت، ترکیب کنند و آن‌ها را به‌شکلی جذاب‌تر و تأثیرگذارتر به مخاطب منتقل کنند.

از طرف دیگر، مستندنگاری و تاریخ شفاهی نیز به‌عنوان منابع رویدادهای تاریخی و خاطرات افراد، می‌توانند به‌نوعی ادبیات داستانی را با مواد غنی و واقعی تقویت کنند و نویسندگان از آن‌ها بهره بگیرند؛ زیرا تاریخ شفاهی می‌تواند در افزایش واقع‌گرایی داستان‌ها و مستندها و دانستن جزئیات وقایع به نویسندگان کمک کند. البته ممکن است همین موضوع پاشنۀ آشیل نویسندگان در آفرینش این نوع داستان‌ها باشد، از این نظر که برخی نویسندگان ممکن است با استناد به تاریخ شفاهی یا خاطرات، خود را محدود کنند و در داستان‌ها یا مستندها از خلاقیت کمتری استفاده نمایند.

در نهایت، باید دانست که ارتباط و نسبت میان موارد پیچیده است و می‌تواند از عوامل مختلفی تأثیر پذیرد، اما بهترین نتیجه زمانی به‌دست می‌آید که نویسندگان ادبیات داستانی با بهره‌گرفتن از مستندنگاری‌ها و تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، هم‌زمان از تخیل و فنون روایت‌های داستانی غفلت نورزند. به نظر من، این قالب‌ها می‌توانند یاریگر یکدیگر باشند و با هم ارتباط مضمونی داشته باشند، هر چند به‌نوعی از هم متمایزند و قوت یکی ممکن است موجب نقص یا ضعف دیگری شود؛ چرا که عنصر اصلی شکل‌دهندة داستان، تخیل است و بر همین اساس، داستان‌نویسان می‌کوشند واقعیت را به همان شکلی که روی داده، نبینند و از منظری دیگر به این رویدادها بنگرند. از همین‌رو ممکن است در داستان با محتوایی غیرواقعی روبرو شویم و گاهی واقعیت‌های تاریخی را تغییر دهیم.

مسیر حرکت ادبیات داستانی امروز به شکلی است که بیان شد و می‌تواند چشم‌انداز آینده را نیز روشن کند.

به‌طور کلی، با توجه به تحولات ادبی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه، به گمانم می‌توان آیندۀ روشنی را برای ادبیات داستانی دفاع مقدس تصور کرد. تداوم و استمرار این مسیر با پدیدآمدن نسل جدیدی از نویسندگان، به ارتقای ادبیات داستانی دفاع مقدس خواهد انجامید و این حوزۀ ادبی به افق‌های جدیدی دست پیدا خواهد کرد.

به نظر من ادبیات داستانی دفاع مقدس به تجدید نظر در موضوعات و ایجاد تنوع بیشتر نیاز دارد. تأکید بر جنبه‌های مختلف دفاع مقدس مانند تجربیات مردم، اقوام، زنان، جوانان، محیط زیست و…، می‌تواند به غنای ادبی این ادبیات کمک کند.

افزون بر این، ادبیات داستانی دفاع مقدس به بهره‌گیری از قالب‌های هنری متنوع نیازمند است. ترکیبی از روایت، طنز، درام و… می‌تواند این ادبیات را جذاب‌تر و تأثیرگذارتر کند. همچنین با گذشت این سال‌ها و پایان‌یافتن جنگ، «احساسی‌نویسی» جای خود را به «عقلانی‌نویسی» می‌دهد و با پیشرفت فناوری و انتشار وسیع اطلاعات از طریق رسانه‌های جدید، ادبیات داستانی دفاع مقدس می‌تواند از این ابزارها بهره بگیرد و ارتباط نویسندگان و خوانندگان را بهبود بخشد. تعامل با موضوعات فرهنگی جهان و بروز جنگ‌های جدید و تأثیر جنگ‌ها در سطح بین‌المللی می‌تواند به توسعۀ ادبیات داستانی دفاع مقدس کمک کند و ابعاد جهانی‌تری به آن بدهد.

در کل، توسعۀ ادبیات داستانی دفاع مقدس به نیازها و اقتضائات جامعه و تلاش برای ارتقای هنری و محتوایی این ادبیات بستگی دارد. با توجه به ظرفیتی که در این ادبیات وجود دارد می‌توان پیش‌بینی کرد که در این مسیر چالش‌های بسیاری نیز پیش رو داشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها