به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست علمی «کاپیتالیسم، انقلاب اسلامی، عدالت علوی، چالشها و فرصتها» روز دوشنبه ۴دی ماه با حضور فرشاد شریعت عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی برگزار شد.
در ابتدای نشست، دکتر فرشاد شریعت مسئله اصلی در موضوع چالشها و فرصتهای انقلاب اسلامی را حاکمیت نظام سرمایه داری دانست. او گفت: ما در اینجا با سه مفهوم مواجهیم؛ اول: نظام سرمایهداری، که موقعیت ما را در جهان موجود نشان میدهد. دوم: انقلاب اسلامی است؛ که محور هویتی و وضع حاضر جمهور اسلامی را شکل داده است؛ و سوم عدالت علوی است، که بایدهای سیاسی و اقتصادی ما در این حوزه معنا دار می شوند. با این مقدمه مباحثه حاضر، تمرکز خود را بر یک نظام اندیشهمحور قرار داده است، تا نشان دهد که چرا و چگونه قدرت، ثروت و حکمت، هماهنگ با نظم هلنیکی در نظام سرمایهداری، بازسازی و مستحکم شدهاند و کاپیتالیسم بر این اساس، قادر است بسان یک سیستم هوشمند، پایداری خود را به شکل نامحدود حفظ کند. لذا ما در انقلاب اسلامی با نظامی موجهیم که از بن و اساس اولاً، در یک نظام اقتصادی جدید قدرت پیدا کرده است؛ و ثانیاً این قدرت در عرصه عمومی جاری و ساری شده و ثالثاً به شدت به شیوه علمی پایدار شده است.
شریعت گفت: از سوی دیگر هویت انقلاب اسلامی با محتوای نظام علوی مبتنی بر نظام توحیدی، به عنوان منشاء قانونگذاری، و اقتدار سیاسی در دفاع خارجی و امنیت مالی برای اهل مدینه هم در ایده و هم به لحاظ تاریخی، عدالت را در نظام اخلاقی خود معنی کرده است. امیر المومنین علی (ع) در ابتدای نامه خود به مالک اشتر به چهار وجه زندگی مردم یعنی، مالی، امنیتی، قانونی و تمدنی تاکید کرده است؛ که نظم اجتماعی، سیاسی و قانونی علوی، بر آن بنا می شود. اما همچنان که گفته شد، این یک وضع تاریخی است. بنابراین ما با یک مسئله جدی مواجهیم؛ یعنی نظمی سازمانیافته و در عین حال دارای عینیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که فیالحال به شکل فرهنگی هژمونی خود را بر جهان تحمیل میکند؛ و یک نظم علوی که در وضع مدرن به شدت تحت فشار چالشهای فرهنگی و تاریخی قرار گرفته است.
شاکله قدرت، ثروت و حکمت در غرب
استاد دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه برای حل مسئله این گفتگو که بر دو بخش استوار شده است پرداخت. بخش اول کالبد شکافی نظام اندیشهگی غرب مدرن است. این بررسی نشان میدهد که شاکله قدرت، ثروت و حکمت در غرب مبتنی بر یک نظم اخلاقی، هنجاری است که با محوریت هابز، لاک و روسو شکل گرفته است و همانطور که جان لاک در فصل پنجم رساله دوم به خوبی نشان داده است، سرمایه و دارایی (متمرکز بر جان و مال انسان)، قلب نظام اندیشگی در موضوع بحث است؛ وضعی که عدالت علوی مبتنی بر یک نظام غایتمدار و فضیلتمآب در چالش جدی با آن قرار دارد. اما فرصت مورد بحث «انقلاب اسلامی» است؛ که ریشه در بنیادهای فرهنگی اجتماعی، سیاسی در تاریخ و ادبیات ایران دارد. نظام اسلامی ایرانی از دیرباز در یک جریان پرپیچ وخم تاریخی به هم تنیده و استوار شدهاند؛ که بیشک همانطور که در برهههای تاریخی آمده، قابلیت یک بنای باشکوه را در رقابت با وضع جهانی را دارد. اما اقتصاد عینیتیافته در عرصه قدرت و اجتماع به شیوه دموکراتیک وضع دیگری دارد. به عبارت دیگر استبداد اقتصادی که سالها بر جامعه ایرانی تحمیل شده است، نه با جهان آزاد همساز است و نه با عدالت علوی؛ و اینجاست که نظام اقتصادی ایران به سمت لیبرالیسم و سوسیالیسم کشیده می شود.
به عقیده شریعت، این بحث با ارجاع به طرح اجمالی در فراسوی روشنگری، بر آن است که خروج از چتر نظام سرمایه داری بدون خروج از شیوه نظم اقتصادی لاکی ممکن نیست. به عبارت دیگر از آنجا که نظم حاکم بر نظام سرمایهداری، بهویژه بر آیینهای اقتصاد لاکی بنا شده است، هیچ گریزراهی برای سایر نظامهای سیاسی که از قوانین اقتصادی لاکی پیروی کنند، باقی نمیگذارد. لذا تنها راه مواجهه با نظم موجود، تکیه بر هویت فرهنگ ایرانی و اسلامی و اعمال قدرت در یک نظم اقتصادی خارج از نظام لاکی و سرمایهداری مدرن است؛ که ادبیات اجمالی آن درکتاب فراسوی روشنگری به تفصیل بیشتری آمده است.
نظر شما