سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم داوری: سیر مطالعاتی مسئه مهمی است که به طور هدفمند به آن پرداخته نشده و هر کس به فراخور علاقه و دیدگاه خود کتابهایی معرفی میکند و به مطالعه میپردازد. در صورتی که سیر مطالعاتی نباید صرفاً بر پایه علاقه باشد بلکه باید از یک نظم و نظام نیز برخوردار باشد. منظور اطلاع بیشتر در مورد سیر مطالعاتی گفتوگویی با محمدحسن مقیسه، نویسنده، مترجم، منتقد و استاد دانشگاه ترتیب دادیم.
آیا سیر مطالعاتی لازم است؟
سیر مطالعاتی برای مخاطبان خاص حتماً لازم است و دانشجویان، استادان دانشگاه و پژوهشگران و نویسندگانی که بر روی یک موضوع یا موضع خاص و ویژه کار می کنند به طور طبیعی به سمت یک مطلب هم گرایش پیدا میکنند البته بدیهی است که برای عامه مردم که به دنبال اخبار روزمره یا اطلاع یافتن از اطلاعات هستند، نمیتوان سیر مطالعاتی در نظر گرفت.
شاخصههای سیر مطالعاتی مفید کدامند؟
زمانبند بودن، هدف مشخص داشتن و نتیجهبخش بودن مهمترین شاخصههای سیر مطالعاتی مفید محسوب میشوند.
طراحان سیر مطالعاتی چه کسانی میتوانند باشند؟
سیر مطالعاتی آن گونه که از مفهوم آن برمیآید در مراکز علمی و تحقیقاتی امکانپذیر است تا بتواند به دستاورد معینی منجر شود؛ استادی که راهنمای پایاننامه است، گروهی که در آزمایشگاهها یا کارگاهها به دنبال یافتن راهی یا ساختن جایگاهی در علم هستند اما این گونه نیست که سیر مطالعاتی را فقط در این گروهها تعریف کنیم. گاه هست که یک نویسنده یا استاد سالها بر روی یک موضوع متمرکز شده و نتایج سودمندی را عاید جامعه کرده است. این روش نیز از سرمشق سیر مطالعاتی سود جسته است مانند نویسندهای که یک عمر فقط بر روی داستان کوتاه کار کرده یا ضربالمثلهای یک کشور یا قوم را جمعآوری کرده که او هم سیر مطالعاتیاش را به این شکل به ما نشان داده است.
آیا مخاطبان سیر مطالعاتی در ادبیات داستانی متنوع هستند؟
در ادبیات داستانی، رمان، داستان، داستان بلند و داستانک داریم و بدیهی است که انتخاب هر گونه ادبی، متناسب با ذائقه فکری و خلقی افراد شکل میگیرد. به عنوان نمونه رمان را انسانهایی میخوانند که یا پژوهش میکنند یا صبورند و اهل تدقیق؛ خواندن رمان خیلی مشکل است و برای رمان خواندن فرد باید حوصله فراوان داشته باشد. شخصیتها، زمانها، مکانها و ارتباطات با دیگر اجزای داستانی را دریابد و در طول رمان آنها را به دقت به خاطر سپارد و فراموش نکند تا سیر رمان از خاطرش نرود. اخیراً در طی سال گذشته دو رمان «بینوایان» و «جنگ و صلح» را خواندم و دیدم بدون یادداشت و تامل نمیتوان به همه ظرافتها و ظرفیتهایی که نویسندگان در دل رمان ارائه دادهاند و آن را جار نزدهاند، رسید.
آیا میتوان انوع سیر مطالعاتی را در نظر گرفت؟
سیر مطالعاتی تخصصمحور است یعنی به طور عمده افراد علاقهمند به مطالعه، پژوهشگران، فناوران و استادان رشتههای گوناگون دانشگاهی و غیر آن، به طور طبیعی به سیر مطالعاتی کشانده میشوند اما به نظر میرسد که عامه مردم هم نه به طور خاص بلکه به طور ناخودآگاه گرایشمند به سیر مطالعاتی میشوند. دیدهایم که گروهی از صبح اول وقت فقط به دنبال اخبار ورزشی بهویژه فوتبال هستند در حالیکه عدهای به دنبال اخبار قیمت سکه و دلار هستند.
چه نظری درباره سیرهای مطالعاتی که تاکنون عرضه شده است، دارید؟
درباره روند مطالعه در کشور پژوهش نکردهام امابا تجربه سالیان درازی که در حوزه خوانش و نوشتن و گفتن دارم، این حوزه را چون دریایی وسیع میبینم که هرکس بخواهد به فراخور و گرایشهای فردی، مذهبی و احساسی از آن توشهای بر گرفته است. این سوال خودش میتواند سرمنشا پژوهش جداگانه باشد.
خود شما چه سیر مطالعاتی را پیشنهاد میدهید؟
پس از خوانش داستانها و رمانهای گوناگون، به این نتیجه رسیدهام که یکی از روشها میتواند بر مبنای مطالعه سیر داستانها یا رمانها یا یکی از شخصیتها باشد. به عنوان نمونه تمام آثار جان استاین بک که در ایران به جان اشتاین بک معروف است، یکجا خوانده شود. با این روش میتوانید مولفههای ذهنی و دغدغههای یک نویسنده را برشمارید؛ یا خوانش رمانهای یک دوره زمانی از یک منطقه به عنوان نمونه آثار داستانی قرن نوزدهم روسیه یا آثار داستانی جنگ داخلی آمریکا یا آثار داستانی بهنام و البته آثار فراوانی که درباره بردهداری بهویژه در آمریکا نوشته شده و در ایران هم ترجمه و چاپ شدهاند و هر یک از اینها خودش دارای سیر مطالعاتی خاص است.
نظر شما