به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، معرفی و نقد کتاب «معمار حرم» از سلسله برنامههای تلویزیونی «حوالی کتاب» در چهارشنبه (بیستم دی ۱۴۰۲) ساعت ۱۹ از تلویزیون اینترنتی کتاب پخش شد. محمدمهدی شاکری در این برنامه به معرفی و بررسی کتاب «معمار حرم؛ نقش شهید سلیمانی در شکلگیری ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات» نشست.
محمدمهدی شاکری در ابتدای این نشست درباره مخاطب خاص کتاب «معمار حرم» گفت: این موضوع به ماهیت خاص کتاب بازگردد که سعی کرده از آن خارج نشود؛ البته این هم حُسن کتاب است و هم عیب کتاب. ما سعی کردیم از زوایه عتبات عالیات و نقش شهید سلیمانی در شکلگیری ستاد، به شخصیت شهید سلیمانی بپردازیم و از آن خارج نشویم. کتابهای زیادی درباره شهید سلیمانی نوشته شده است که شاید مخاطبان بیشتری با آن ارتباط برقرار کنند؛ ولی این کتاب مخاطب خاص دارد؛ مخاطبی که ستاد عتبات عالیات را میشناسد و ارتباط برقرار میکند و از این زاویه ارتباط شهید سلیمانی و عتبات عالیات اهمیت پیدا میکند. ما این تصویر را نتوانستیم به مردم برسانیم و به همین علت شاید این اقبال هم کمتر خوانده شود.
وی ادامه داد: این کتاب محصول یک فرایند پژوهشی است و میتوان گفت که اولین محصول پژوهشی مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی در قالب پروژه تاریخ شفاهی ستاد است؛ که حدود ۵۰ ساعت مصاحبه داشتیم با افراد درون ستاد که همراه شهید سلیمانی بودند. ماهیت پژوهشی و رویکردی که ما برای گردآوری داشتیم، باعث شد که ما در تدوین به سمت قالبی برویم که وثاقت تاریخی اثر از بین نرود و سعی کردیم استناد تاریخی را حفظ کنیم. شاید در گامهای بعدی مرکز پژوهش و نشر ستاد به این سمت برود که خروجیها عامهپسندتر شوند؛ اما در این اثر و در همین حد هم مخاطب عام هم میتواند بهره خودش را ببرد.
شاکری درباره جذابیت موضوع کتاب «معمار حرم» گفت: من موافق نیستم که موضوع این کتاب جذاب نیست؛ چراکه موضوع کتاب و عتبات عالیات، موضوع جذابی است و خودِ شهید سلیمانی در قسمتی از کتاب میگوید: «عتبات عالیات و اهل بیت، هیچ ربطی به شیعه و سنی ندارد.»؛ حُب اهل بیت در عموم مردم و فطرت آنهاست و خیلی ارتباطی با شریعت ظاهری و میزان رعایت شریعتشان ندارد؛ بنابراین مخاطب عام ما مخاطبی است که نمیتواند اهل بیت را دوست نداشته باشد. از طرفی هم شخصیت شهید سلیمانی، شخصیت جذابی است؛ چراکه شهید سلیمانی به یک نمادی تبدیل شده که همه سعی میکنند با نزدیک شدن به او، خودشان را شبیه به او کنند.
نویسنده کتاب «معمار حرم» ادامه داد: درباره یک شخصیتی که قهرمان ملی است و وجوه نظامی و امر ملی در او برجسته است، صحبت نمیکنم؛ بلکه درباره یک انسانی صحبت میکنم که مثل هرکسی است. ما در تدوین کتاب سعی کردیم با استفاده از مواد و مصالحی که بعدها به دستمان رسید، فرایند یک انسان معمولی را نشان دهیم که بچه شهرستان است؛ از یک خانواده تقریباً فقیر متولد میشود و شخصیت خودساخته دارد؛ و در کنار تربیت معنوی و دینی خانوادهاش جلو میآید و به یک شخصیت ملی تبدیل شود. با این روش این را سعی کردم بگویم که هر مخاطب عام جوانی خودش را در هیبت یک شهید سلیمانی ببیند ولو اینکه در حال حاضر فرسنگها از سرنوشت شهید سلیمانی فاصله داشته باشد؛ ولی بتواند یک همذاتپنداری با او کند و با خودش بگوید، من هم میتوانم یک قاسم سلیمانی دیگری باشم.
شاکری از علت نوشتن درباره کودکی و خانواده شهید سلیمانی گفت: اصل کتاب از فصلهای چهارم و پنجم به بعد شروع میشود و برای اینکه بتوانم مجموعه پژوهشی تاریخ شفاهی که هسته اصلی کتاب هست را برای مخاطب توجیهپذیر کنم، مجبور شدم برگردم و از کودکی او بنویسیم. در اصل پروژه کتاب، یک پروژه دوگانه بود؛ پروژه اولیه این کتاب این بود که ستاد چه کاری انجام میدهد؟ و آن پروژه اولیه که در زمان حیات شهید سلیمانی هم نوشته میشد، نقش شهید سلیمانی مهم نبود و اصلاً خیلیها نمیدانستند شهید سلیمانی تشکیلدهنده ستاد عتبات است.
وی ادامه داد: پروژه دومی که پیش رفت، بعد از شهادت شهید سلیمانی بود و به این موضوع میپرداخت که ستاد عتبات رویه دیگری دارد و نسخه رونوشت شخصیت خودِ شهید سلیمانی است. ما مجبور شدیم برای فهماندن ستاد به عنوان مرکز پژوهشی نشر آثار ستاد، برگردیم، شخصیت خودِ شهید سلیمانی، تربیت و خانواده او را از ابتدا کاوش کنیم. در حین این پروژه و با شهادت شهید سلیمانی، این پرده افتاد که ستاد را شهید سلیمانی شکل داده و این تصویر خودش است و آن برداشتی که خودش از ماموریت خودش است. ما برای این کتاب و حتی بعد از نگارش کتاب، مصاحبههای زیادی را انجام دادیم ولی جای روایت خودِ شهید سلیمانی از بازدیدهایی که از داخل حرمها داشت، در این کتاب خالی است.
شاکری درباره ایده نوشتن کتاب «معمار حرم» گفت: همانطور که پیشتر هم گفتم، این کتاب محصول دو پروژه است که حدود پنج یا شش سال طول کشید؛ نوشتن این کتاب از زمان حیات شهید سلیمانی آغاز شد و درون مرکز پژوهش نشر آثار ستاد بازسازی شکل گرفته است. وظیفه مرکز پژوهش نشر آثار ستاد عتبات عالیات این است که بگوید ما کی هستیم و خودش را به مردم معرفی کند و در همین راستا هم تولیدات متعددی داشت. شهادت قاسم سلیمانی باعث شد که به سمت این واقعیت پیش برویم که فرمانده، مسئول و شکلدهنده اصلی ستاد عتبات عالیات را به مردم معرفی کنیم. سعی کردم آن وجه پنهان شخصیت قاسم سلیمانی را که کمتر در آثار دیگران به آن پرداخته شده، نشان دهم و به آن بپردازم؛ آن وجه پنهان این بود که شهید سلیمانی، ایدهپرداز اولیه شکلگیری ستاد مردمی برای بازسازی ستاد عتبات بود. مردم از این واقعیت خبر نداشتند. در کنار معرفی ستاد عتبات، این واقعیت را هم نشان دادم و این دو جنبه را به هم پیوند زدم.
این نویسنده افزود: اگر شهید سلیمانی، شهید نمیشد، این پروژه در قالب معرفی پروژههای بازسازی ستاد عتبات عالیات پیش میرفت و آن مانعی که همیشه باعث میشد اسمی از شهید سلیمانی در عتبات عالیات نیاید، ادامه پیدا میکرد. ما از نام شهید سلیمانی سواستفاده نکردیم و اتفاقاً آن جایی هستیم که در این کتاب یک جنبه پنهان از شخصیت شهید سلیمانی را به مردم معرفی کردیم. هنگام نگارش این کتاب، تدوین اولیه و ویراستار اولیه کتاب کاملاً متفاوت بود؛ اما با شهادت شهید سلیمانی، مصاحبههایی انجام شد که از این بخش پردهبرداری میکرد و ما نمیتوانستیم این بخش را کتمان کنیم. ما در برابر یک واقعیت بیرونی قرار گرفتیم که شهید سلیمانی «معمار حرم» است. تعبیر «معمار حرم» را از شعر اقبال لاهوری وام گرفتیم ولی ایده اولیه تشکیل ستاد مردمی برای بازسازی حرمها از شهید سلیمانی است.
شاکری از پرداختن به شخصیت شهید سلیمانی صحبت کرد و بیان کرد: ساختار اولیه کتاب این بود که جایگاه عتبات عالیات و نسبتمان با شهید سلیمانی را بگوییم؛ ولی مجبور شدیم برای این کار دو یا سه فصل اولیه کتاب را اضافه کنیم. مباحث معرفتی را در قالب سلوک معنوی و تربیت خانوادگی برجسته کردیم و سعی نکردیم تصویر متفاوتی از شهید سلیمانی ارائه دهیم. واقعیتها را از زبان دوستان دوران کودکی، همراهان او از نوجوانی و… روایت کردیم. سعی کردیم تعابیر مربوط به حرم را از قالب نظری از زبان دوستان بیاوریم. این کتاب حدود ۲۴ یا ۲۵ راوی دارد و تقریباً بیشتر آنها بیش از ۳۰ سال با شهید سلیمانی همراه بودند. اینها کسانی هستند که از کودکی و نوجوانی و در دوران دفاع مقدس همراه او بودند و تلاشمان این بود که به نوعی پرده برداشتن از این شخصیت معنوی را بیان کنیم و تجسم او در ستاد را نشان دهیم.
این نویسنده مفهوم حرم را توصیف کرد و افزود: نگاهی که شهید سلیمانی به مقوله امنیت دارد، یک نگاه کاملاً معنوی است. مفهوم حرم یکبار در دفاع از حرمهای اهل بیت در مقابل داعش به کار میرود و یکبار دفاع از حرم یعنی بازسازی حرمهای فیزیکی. مفهوم حرم در ذهن شهید سلیمانی، مفهوم محوری است و مفهومی است که توسعه پیدا میکند؛ این مفهوم با مفهوم انسان پیوند خورده است و این انسان میتواند هرکسی باشد. حتماً انسان شیعه اهل ایران نیست. هر انسانی در هرجایی که به او ظلمی شود، شهید سلیمانی دستش را به سمت او دراز میکند و از او حمایت میکند.
شاکری از تفاوت شهید سلیمانی با دیگر فرماندهان نظام و بازسازی عتبات عالیات گفت: تصور من این است که تفاوت شهید سلیمانی با هر دو دسته و جامعیت آن است. او یک نگاهی دارد که باید کسی بنشیند و مباحث نظری سیاسی و امنیتی آن را دربیاورد. به آن چیزی که در لابهلای مصاحبهها رسیدیم این است که شهید سلیمانی سعی میکرد که یک نگاه جامع داشته باشد. در مصاحبههایی که در این کتاب هست، بعضی از دوستان به عنوان «امنیت پایدار ایران» اشاره کردند و اسم بردند. مفهوم حرم در ذهن شهید سلیمانی به گونهای پیوند خورد که دیگر نمیتوانید ایران و اسلامیت آن را جدا کنید.
وی ادامه داد: یک مفهوم بدون مرز است و به تعبیر دوستانشان «امنیت پایدار ایران» زیر خیمه اباعبدالله و در مکتب اهل بیت بهتر، کمهزینهتر و با یک قدرت نرمی تامین میشود. بحث ساختوساز حرمها یک بخش است؛ ولی کارها، کارهای متفاوتی است. تفاوت شهید سلیمانی با این نگاه جامع این است که اینها را در هدف مشترکی قرار میدهد. ایران، اسلام و جمهوری اسلامی را جایی به هم پیوند میدهد و زیر خیمه اهل بیت میبرد که هرکسی در هر جای دنیا بتواند با او ارتباط برقرار کند. کار شهید سلیمانی یکی ساختوساز حرم هست و یکی احیای سنت دیرینه پیادهروی اربعین است. تعبیری که از این کتاب درمیآید این است که کار مردم را به خود مردم میسپاری و خود مردم زیر سایه اهل بیت این امنیت پایدار را حفظ خواهند کرد.
شاکری درباره جذب مخاطبانی که همفکر و همداستان چنین محتوایی نیستند، گفت: از منظر این کتاب معتقدم که ما این کار را برای تاریخ انجام دادیم. ما یک دِینی به شهید سلیمانی داشتیم و آن هم این بود که باید میگفتیم او چه کاری برای ستاد عتبات عالیات کرد و هیچوقت نگفت که من پشت سر این جریان هستم؛ یک جایی باید گفته شود و مردم باید بفهمند. این یک دِین تاریخی نسبت به شهید سلیمانی و بیان حقیقت بود. من فکر میکنم که مشکل از اینجاست که تولیدها در این حوزه زیاده از حد است. نمیگویم نباید منتشر شود ولی به گفته بزرگان «برای بیاد داشتن و به خاطر داشتن، باید به اندازه تعریف کنیم.»
وی ادامه داد: تکرار مطالب واحد، به زبانهای مختلف باعث میشود از قدر نویسنده و قدر موضوع کاسته شود. شاید ۷۰۰ عنوان کتاب درباره شهید سلیمانی را بتوانیم در ۷ جلد کتاب بیان کنیم ولی بهگونهای که مخاطبان متنوعی داشته باشد. شهید سلیمانی خودش را برای ایران و اسلام میدانست و حد و مرز سیاسی برای خودش قائل نبود. توصیه او این بود که همه افراد، از همه جناحها، از همه عقاید باشند. ما سعی کردیم افرادی را در مصاحبه انتخاب کنیم که همان روش را داشته باشیم و کسی را به خاطر تفاوت خط و مشی حذف نکنیم. امیدوارم خوانندگان کتاب، چنین تصویری را داشته باشند.
شاکری در انتهای صحبتهای خود از ویژگیهای کتاب «معمار حرم» گفت: شاید این کتاب جز آن هفت کتابی که دربارهاش صحبت کردم، نباشد؛ ولی اگر این کتاب نبود، ما چه چیزی را از دست میدادیم؟ بود و نبود این کتاب باهم تفاوتی دارد؟ به عقیده من اگر این کتاب نبود در تصویر ما از شهید سلیمانی خلایی حاصل میشد؛ یعنی نبود این کتاب باعث میشد که ما یک جنبه وجودی شهید سلیمانی را از دست بدهیم. ما سعی کردیم در این مرحله و در قالب تاریخ شفاهی، با یک روایت مینیمال، به چیدمان روایتها اکتفا کنیم. ما این سیمانی را که در این بنا مهم بوده و در بیان خودِ شهید سلیمانی هم آمده، برجسته کردیم که این تصویر درستتر دیده شود. ما تصویر نظامی، معنوی و فرهنگی از شهید سلیمانی را داریم ولی ما در این کتاب آن تصویر معنویِ فرهنگی را برجستهتر کردیم و در یک بنا ماندگار مجسم کردیم. ماندگارترین کار جمهوری اسلامی در خارج از کشور، بازسازی عتبات بوده، نقش شهید سلیمانی در این بنا نقش مهمی است که کسی نمیتواند آن را انجام دهد.
نظر شما