سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): عنوان یکی از کتابهای روزشمار جنگ ایران و عراق به این عملیات زمستانی اشاره دارد: «نبرد زمستانی در جبهه شمالی: (عملیات بیتالمقدس ۲) تلاش غرب برای تحریم تسلیحاتی ایران». عملیاتی که بیستوپنجمین روز از دی ماه سال ۱۳۶۶ از بانه در کردستان ما آغاز شد و مرحله اصلی آن در منطقه قمیش در استان سلیمانیه عراق به اجرا درآمد. کتاب، طبق رویه مرسوم در مجموعه روزشمار، روایتی مفصل با درنگ بر جزییات در اختیارمان میگذارد. همان ابتدا به این نکته مهم اشاره میشود که این عملیات، مهمترین عملیات ما در سال ۱۳۶۶ بود و فرماندهان ردهبالا، مستقیم و شخصاً بر روند اجرای آن نظارت میکردند. همچنین میخوانیم که شرایط جوی بسیار نامساعد بود، سرما در منطقه جولان میداد و بارش برفی سنگین همهجا را سفیدپوش کرده بود. درباره انتخاب نام عملیات هم توضیح مختصری داده میشود: «نام این عملیات، بیتالمقدس ۱ انتخاب شد، اما در تهران ستاد تبلیغات جنگ با این استدلال که عملیات آزادسازی خرمشهر به نام بیتالمقدس بود نام این عملیات را بیتالمقدس ۲ اعلام کرد.»
روایت کتاب با توضیحی درباره اهداف عملیات و جغرافیای منطقه ادامه مییابد و بعد به چگونگی آغاز نبرد میرسد. «یگانهای شرکتکننده در این عملیات پس از تاریکشدن هوا نیروهای خود را به سمت اهداف تعیینشده رها کرده بودند و تا مقارن نیمهشب وضعیت عادی به نظر میآمد و مورد خاصی که حاکی از حساسیت ویژه دشمن باشد وجود نداشت، فقط چند مورد شلیک منور به صورت پراکنده و شنیدن صدای شلیک چند گلوله توپ عمدتاً در محدوده قرارگاه قدس گزارش شد.» اما در ادامه مشکلاتی پیش آمد. پای محمد رئوفی، فرمانده لشکر هفتم ولیعصر در تصادف خودرو شکست و مجبور به جایگزینیاش شدند. همچنین پیشروی برخی یگانها طبق زمانبندی انجام نشد و چند یگان، دیرتر از موعد مقرر به نقطه تعیینشده رسیدند. نیز باوجود همه تمهیداتی که برای جابهجایی خودروها در نظر گرفته شده بود، مشکلاتی در حرکت پیش آمد.
میخوانیم: «هرچند باز شدن جاده باعث تسهیل در رساندن امکانات به یگانها شد و لشکر نصر نیز چند دستگاه تانک از این مسیر وارد منطقه نبرد کرد اما در مجموع، بارش برف و باران در چند روز گذشته و خرابشدن جاده ماووت در نقاط متعدد، باعث کندی حرکت خودروها و ترافیک شدید در این جاده گردید. در محور شمالی عملیات نیز خودروهای سبک باوجود داشتن زنجیر چرخ، هنگام بالا رفتن از نقاط مختلف جاده گردهرش با مشکلات زیادی مواجه شدند… علاوه بر دوری مسیر که انتقال مجروحین از طریق راه زمینی را با مشکل جدی مواجه ساخته، ناهموار بودن جاده گردهرش نیز مزید بر علت شده است. در محور قرارگاه قدس نیز جاده ماووت وضع مناسبی ندارد. وضعیت جادهها، پشتیبانی از خط را نیز با مشکل مواجه کرده است. در این میان، وضعیت جوی به یک عامل تعیینکننده مبدل شده و هر آن احتمال بدتر شدن آن میرود.»
غافلگیری دشمن و پیروزی قاطع ما
اما همه این موانع و مشکلات، نه کار ما را به تأخیر انداخت و نه اراده نیروهای خودی را برای اجرای هرچه قویتر عملیات متزلزل کرد. نقشه اولیه، در چند مرحله تغییراتی جزیی داشت، اما حمله طبق برنامه، همزمان با روشنشدن هوا آغاز شد. مواضع دشمن یکی بعد از دیگری به تصرف نیروهای ما درآمد و عراقیها که آماده مواجهه با ما حملات ما نبودند یا گریختند یا به ناچار خودشان را تسلیم کردند. «تمرکز آتش ادوات خودی و تیراندازی بیوقفه تیربارها و سلاحهای سبک به سمت دشمن باعث پراکندگی و تحلیل رفتن توان نیروهای عراقی گردید. در پی آن نیروهای با حمایت کنترلشده آتش ادوات یگان به سمت سنگرهای دشمن حرکت کردند و پس از دو ساعت درگیری موفق شدند مقر تیپ دشمن را تصرف و عدهای از این نیروها از جمله دو سرهنگ را اسیر کنند. مابقی نیروهای دشمن نیز با بهجا گذاشتن تعدادی کشته به سمت قله اصلی عقبنشینی کردند. با فرار دشمن به سمت شمال ارتفاع قمیش، نیروهای خودی با تعقیب دشمن به سمت قله اصلی، موفق شدند تا ساعت یازده صبح خود را به زیر قله اصلی برسانند. با اجرای آتش ادوات و سلاحهای سبک، آخرین مقاومت عراقیها را که تاکنون تلفات زیادی داده بودند درهمشکستند و پس از پانزده دقیقه، قله اصلی قمیش را تصرف کردند.»
اما چرا دشمن چنین قاطعانه فروشکست؟ کتاب به این پرسش نیز پاسخ میدهد. «حضور ضعیف در صحنه عملیات و ضعف آتش دشمن در شب اول، از غافلگیری آنها حکایت میکرد. این عدمهشیاری ناشی از تصور غلط عراقیها مبنی بر پیشبینی عملیات اصلی جمهوری اسلامی در جنوب بود که موجب شد دشمن توان اصلی خود را در آن جبهه مستقر کند. ارتش عراق به دلیل آنکه احتمال اجرای عملیات نیروهای ایرانی را در منطقه شمال ضعیف میدید، از آمادگی لازم برای مقابله برخوردار نبود، لذا حمله غافلگیرانه یگانهای خودی در بین نیروهای دشمن آشفتگی زیادی بهوجود آورد، بهطوری که مانع از پاتک قوی آنها به مناطق آزادشده گشت… وضعیت یادشده درباره دشمن که به علت منتفی دانستن حمله جمهوری اسلامی در شمال و اصلی دانستن آن در جنوب، منجر به غافلگیری آنها شد، در بازجویی اسرا نیز کاملاً مشهود بود. اغلب افسران عراقی از اجرای عملیات ایران در این منطقه اظهار بیاطلاعی میکردند… البته یکی از اسرای عراقی اطلاعاتی ارائه داد که براساس آن باور فرماندهی منطقهای عراق و فرمانده تیپ مستقر در منطقه بر آن بود که عملیات ایران در این منطقه عملیات فریب خواهد بود.»
آنچه گفته شد، فقط به نخستین روز عملیات، یعنی ۲۵ دی ۱۳۶۶ برمیگشت. نبرد بیتالمقدس ۲ در چند مرحله، تا نخستین روزهای بهمن ماه ادامه یافت. کتاب نیز همه مراحل این عملیات را با جزییات کامل، براساس مستندات و مدارک موجود و اظهارنظرهای فرماندهان بازخوانی میکند. هر صفحه از کتاب را که میخوانیم و پیش میرویم، بیشتر و بهتر میبینیم که نیروهای ما با چه مشکلاتی درگیر بودند، تردیدها و امیدهای فرماندهان جبهه ما چه بود، و کنش و واکنشهای ما و دشمن چگونه روند نبرد را شکل میداد.
اشاره به کتابهای دیگر
در کتابهای دیگری مثل «دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق» جعفر شیرعلینیا، «گزارشی کوتاه» از محسن رشید و «آغاز تا پایان» محمد درودیان نیز به عملیات بیتالمقدس ۲ اشارههایی میشود. برای نمونه، در دایرهالمعارف مصور میخوانیم: ۲۵ دی ماه در شرایطی که همه در این ایام به عملیاتهای بزرگ سالانه ایران در زمستان عادت کرده بودند، ایرانیها در عملیات بیتالمقدس ۲ در جبهه کوهستانی شمالی برای آزادسازی ارتفاعات غرب ماووت در شمال استان سلیمانیه عراق عملیات کردند. رزمندگان ایرانی با مهارت در جنگ کوهستانی پیروز شدند، کوههای صعبالعبور پوشیده از برف و موانع عراقی را پشتسر گذاشتند و خطوط دفاعی عراقیها را شکستند و تلفات زیادی از آنها گرفته و ارتفاعات غرب ماووت را آزاد کردند. هوای ابری و برفی در جبهههای شمالی و جانپناههای طبیعی در دل کوهستان تأثیر توان هوایی دشمن را کم میکند و زرهی هم که از کار میافتد.
شیرعلینیا در ادامه مینویسد: بیتالمقدس ۲ دو مرحله دیگر ادامه یافت. مرحله دوم ۲۷ دی ماه با حمله به تیپ کماندویی عراق و تلفات زیاد عراقیها انجام شد و مرحله سوم هم در ۲۸ دی ماه و چنین ارتفاع دیگر منطقه آزاد شد. از جمله ارتفاع مهم کرکوک که بلندترین ارتفاع منطقه بود. نتایج عملیات کاملاً راضیکننده بود و فرمانده سپاه به رزمندگان گفت: «شما به اندازه عملیات فتحالمبین زمین فتح کردید.» هنوز کارشناسان نظامی باور نکرده بودند که ایران تغییر جبهه داده و بیبیسی میگفت: «حملات ایران تاکتیکی است تا ارتش عراق را به شمال بکشاند، اما عراق منتظر حمله ایران از جبهه جنوب است.» عراق در برابر نیروهای ایران با نیروهایی که در منطقه بود جنگید و به صورت محدود از بمباران شیمیایی استفاده کرد که مردم کرد عراق در روستاهای منطقه عملیاتی آواره شدند.
نظر شما