سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): «علیرغم اظهارنظرهای مخالف با نظام و نقزدنها و عیبجوییهایی که یک عده، از روزهای نخست به کمیتهها شروع کردند، کمیتهها در حقیقت حق حیات به گردن این انقلاب دارند. اگر کمیته نبود، امنیت این شهرهای بزرگ مثل تهران و بقیهی شهرها امکانپذیر نمیشد. آن روزی که هیچکدام از ارگانهای مملکت حضور نداشتند، کمیته آمد و جای خالی اغلب ارگانهای مملکت را گرفت. دوش استوار و محکمِ شما برادران عزیز کمیته توانست زیر بار این همه مسئولیت برود و خم نشود. آن روز دادگستری، شهربانی و بسیاری از ارگانهای دیگر مملکت، در کمیته خلاصه میشدند. یک امتیازی کمیته بر همهی ارگانها دارد و آن اینکه به سرعت و بنا بر فرمان امام، از دل مردم جوشید. همهی ارگانهای انقلاب از قبیل جهاد، سپاه و بنیاد شهید و… یک طرحریزی قبلی برایشان وجود داشت. برای سپاه مدتها در شورای انقلاب بحث شد، برای جهاد سازندگی کارهای مقدماتی انجام گرفت و بعد جهاد تأسیس شد. بقیهی ارگانها هم همینطور». (بیانات رئیسجمهور وقت، حضرت آیتالله خامنهای، دیدار با سرپرستان و اعضای کمیتهی استان خراسان، ۴ اردیبهشت ۱۳۶۱)
آنچه بازگو شد بخشی از کتاب «کمیتههای انقلاب اسلامی» تالیف محمدصادق کوشکی، پژوهشگر تاریخ سیاسی است که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. در این باره با وی گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
مرجعیت روایت تاریخ انقلاب از آن کیست و شما این مرجعیت را چطور تبیین میکنید؟
ما برای روایت تاریخ انقلاب مرجعیت مشخص و معینی نداریم. حتی مراکزی مثل مرکز اسناد انقلاب اسلامی که رسماً وظیفه تاریخنگاری انقلاب اسلامی را بر عهده دارند هنوز به جایگاهی نرسیدهاند که بگوییم محصولات مرکز مرجعیت دارد. شاید در بعضی موضوعات مثلاً جایی مثل مرکز اسناد انقلاب اسلامی به این مرجعیت رسیده باشند اما در مورد کل تاریخ انقلاب اسلامی اینکه بگوییم جایی مثل مرکز اسناد انقلاب اسلامی یا مرکز بررسیهای تاریخی وزارت اطلاعات یا نظایر آن، متاسفانه جایگاهی که بتواند در تمام عرصههای انقلاب اسلامی به عنوان مرجع و مآخذ اصلی مطرح شود، نداریم.
کمیته انقلاب اسلامی در واقع ترکیبی از حضور مردم در مساجد و رهبری مردم در مساجد توسط ائمه جماعات و درایت حضرت امام بود که در واقع سه ضلع مثلث و اولین مکانی بود که بعد از سرنگونی حکومت پهلوی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برای حفظ امنیت و اداره مسائل مختلف آن روزگار تعیین شد تا دولتی بعد از پیروزی انقلاب و نهادهایی شکل بگیرند. اولین نهاد مردمی که به معنی واقعی کلمه با حضور مردم در مساجد و هدایت آنها توسط ائمه جماعات مساجد و فرمان حضرت امام در خصوص عملکرد کمیتهها شکل گرفت، این نهاد بود و البته کمیته انقلاب اسلامی پاسخ سریع و فراگیری به نیاز جامعه ما به امنیت و نظم در فردای سرنگونی حکومت پهلوی بود.
اهمیت کتاب «کمیتههای انقلاب اسلامی» را در چه میدانید؟
یکی از مهمترین نهادهای انقلاب اسلامی که تاثیر بسیار مهمی در تثبیت و حفاظت از انقلاب در برابر خطرها و آسیبها و تهدیدات متفاوت در دهه ۶۰ شمسی داشت، کمیتههای انقلاب اسلامی بودند. اولین نهادی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تاسیس شد کمیتههای انقلاب اسلامی بودند و در سال ۶۹ هم با ادغام این کمیتهها در ساختار نیروی انتظامی کارشان خاتمه یافت. به همین خاطر نقش بسیار مهمی در تاریخ معاصر ما داشتند و الان دیگر نیستند و در واقع سال ۶۹ عمر این نهاد خاتمه پیدا کرد. در مورد این نهاد علیرغم اهمیت بسیار و تاثیرگذاری آن در زندگی اجتماعی و فضای دهه ۶۰ اما اثر قابل اعتنایی نداشتیم و تصمیم گرفته شد که در این رابطه چنین کاری انجام شود.
در تالیف کتاب «کمیتههای انقلاب اسلامی» از اسناد و گفتوگو استفاده کردید، دسترسی به اسناد چگونه بود؟
در نگارش کتاب کمیتههای انقلاب اسلامی هم با کسانی که در این عرصه از فعالان انقلاب اسلامی بودند، مثل مختار کلانتری که از فرماندهان کمیته انقلاب اسلامی بود یا سایر عزیزانی که در مقاطع مختلف در کمیته مسئولیت داشتند، گفتوگو شد. همین طور از کتب خاطرات چاپ شده آیتالله مهدوی کنی که در یک مقطع به عنوان اولین فرمانده کمیتههای انقلاب اسلامی مطرح شدند و از کتابهای دیگری که چاپ شده بود، استفاده کردیم.
همچنین از اسنادی که از خود کمیته در آرشیوها به جا مانده بود و یا اسنادی که گروهها و مجموعههای دیگر در مورد انقلاب اسلامی داشتند، بهره بردیم. طبیعتاً مثل همه عرصههای صنعتی یافتن و در اختیار گرفتن و استفاده از این اسناد کار خیلی دشواری بود و فرصت جدی را از مؤلفان این اثر میگرفت ولی لازمه تدوین چنین کاری مراجعه به اسناد بود و بدون مراجعه به اسناد کار سندیت لازم را پیدا نمیکرد.
کتاب «کمیتههای انقلاب اسلامی» چقدر میتواند به شناخت بیشتر تاریخ انقلاب اسلامی کمک کند؟
طبیعتاً بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی توسط کمیتههای انقلاب اسلامی و پاسداران کمیته انقلاب اسلامی و شهدای کمیته انقلاب اسلامی شکل گرفته و اگر کسی میخواهد تاریخ انقلاب اسلامی و رخدادهای دهه ۶۰ شمسی در کشور ما را درک کند، ناگزیر خواهد بود در مورد کمیته انقلاب اسلامی اطلاعات درست و دقیقی داشته باشد. چون ما در هر مقطعی از ۲۳ بهمن ۵۷ تا انتهای ادغام کمیته در سال ۶۹ اگر بخواهیم مسائل اجتماعی، سیاسی و امنیتی را در ایران مرور کنیم حتماً به کمیتههای انقلاب اسلامی و نقشآفرینی آن برخورد خواهیم کرد
نویسندگانی هستند که از نظر دیدگاه با جریان تاریخنگاری انقلاب اسلامی تفاوت دارند، چه مقدار وظیفه داریم که با اینها گفتوگو کنیم و پروژههایی که انجام میدهند را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم؟ یعنی مراکز تاریخنگاری ما چه مقداری این وظیفه و مسئولیت را دارند که باب گفتوگو با تاریخنگارانی که دارای تفاوت دیدگاه هستند را باز کنند؟
طبیعتاً در مورد هر مقطع تاریخی دیدگاهها و روایتها متفاوت است، در زمینه تاریخ انقلاب هم چنین است. علاوه بر کسانی که وفادار به انقلاب اسلامی هستند و در زمینه نگارش تاریخ انقلاب اسلامی با وفاداری به انقلاب اسلامی تاریخ آن را تنظیم میکنند و مینویسند. کسانی هم از دیدگاههای مختلف داریم که موافق انقلاب اسلامی نیستند و واقعاً در جایگاه بیطرفی قرار دارند. طبیعتاً نگارش تاریخ برآیند همه این دیدگاههاست. اگر کسی بخواهد عالمانه تاریخ انقلاب اسلامی را بنویسد، حتماً نیاز دارد به متون و آثاری مراجعه کند که از سوی وفاداران به انقلاب اسلامی و نزدیکان به دربار نوشته شده است. متونی نیز توسط گروهها و جریانهای فعال سیاسی ایران غیر از جریان انقلاب اسلامی مثل جریانهای چپ و ملیگرا و جریانهای موازی دیگر نوشته شده است. نگاهی که آمریکاییها و انگلیسیها در آن دوره داشتند، در آثاری بیان شده است. عملاً تاریخ جامعی تدوین نخواهد شد، مگر اینکه ما همه دیدگاهها را مرور و بررسی کنیم.
چه اثری در دست نگارش یا چاپ دارید، شرحی بیان کنید.
فعلاً کاری با عنوان «روایتها» را در دست انجام دارم. در این کار سعی بر آن بوده تا روایتهای مختلف مخصوصاً روایت اساتید و دانشمندان حوزه سیاست در اروپا و آمریکا و روایت سیاستمداران غربی و حتی معارضین انقلاب اسلامی در مورد پدیده انقلاب اسلامی در ایران جمعآوری شود. این کار تحت عنوان «روایتها از انقلاب اسلامی» در دست تدوین است که انشاءالله باید برای انتشار تحویل ناشر شود.
نظر شما