سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی در دومین همایش تاریخنگاری انقلاب اسلامی که در مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد، گفت: هم گذشته تاریخ و عبرتهای تاریخی و هم آنچه که امروز در گذر است، مهم است. نمیشود از تاریخ سخن گفت و از غزه سخن نگفت. غزه چه غزهای، درد جانکاه انسانیت، غزه چه غزهای رذالت و شقاوت بیحد. غزه چه غزهای، کشتار کودکان و بیگناهان. غزه چه غزهای، ذبح شرافت و کرامت. فریب و نیرنگ. فریب تمدن و انسانمداری. نیرنگ حقوق بشر. دروغ آزادی زنان و حقوق کودکان اما از آن سو غزه چه غزهای، غزه غیرت و حماسه، ایمان و استواری، صلابت و پایمردی، ایثار و شهادت و غزه نستوه و سرفراز اما تاریخ غزه، تنها غزه امروز نیست و غزه دیروز هم بسیار مهم و تعیینکننده است.
وی افزود: داستان فلسطین داستان سلطه حرامی و حرامیزادگان بر فرهنگ و اقتصاد و سرنوشت انسان معاصر است. دردناکترین سرنوشت بشر مدرن، داستان فلسطین است. حادثه فلسطین در اوج تمدن و مدرنیته. ولی در دردناکترین حادثه انسانی در تاریخ نه تنها در تاریخ معاصر بلکه در گذشتهها و حمایتهای امروزی و تلاشهای دیروزی ایجاب میکند که شما، ما، حادثهنگاران و تاریخنویسان به خوبی ببینیم، بشناسیم، روایت کنیم، گزارش کنیم نابکاریهایی را که واژگونه در تاریخ روایت میشود.
حجتالاسلام پورمحمدی بیان کرد: بشر امروز در اوج تمدن خودش جنایت را پشت جنایت خلق میکند. همه را هم در جهت رفاه و برخورداری انسانها گزارش میکند. زشتیهایی که در این گستره وجود دارد را هر روز میبینیم. سیاستمداران برجسته و به اصطلاح مدعیان امروز چگونه از گذشته تا امروز با این مسئله برخورد میکنند. جا دارد در هر محفل و هر گزاره و گزارشی ما به این نکاتی که قلهها و نقطههای عطف تاریخ است، توجه بیشتری داشته باشیم.
وی در ادامه گفت: درود میفرستیم به امام خمینی (ره)، امام از روز اول به روی فلسطین و مظلومیت فلسطین دست گذاشت و هرگز مسئله فلسطین از ذهن ایشان خارج نشد. اگر امام و حساسیت امام نبود، فهم صحیح تاریخی امام نبود، بشریت در جایگاه امروز در فهم تاریخی و مظالم تاریخی قرار نمیگرفت. این حیات جدیدی که در جوانان از جهت روشنبینی و روشنگری اتفاق افتاده است و به حقانیت مردم مظلوم فلسطین پی بردند، از حیات طیب امام سرچشمه گرفته است. اگر امروز این را نمیگفتیم محل اشکال بود. فلسطین و توجه به فلسطین ضرورت هر روز ما و هر جا و هر موقعیت ماست. امیدواریم خدا این مظلومیت را از سر فلسطینیان دور کند و مردم فلسطین، یمن و لبنان را به اهدافشان نائل بفرماید.
حجتالاسلام پورمحمدی افزود: قرار شد امروز به تاریخ یکصد سالگی حوزه بپردازیم. اگر این برنامه به یک ارگان واگذار میشد، هماهنگی راحتتر بود ولی ما در یک مجموعه قرار داریم. مجموعه تاریخنگاری انقلاب اسلامی که حرکت سختتر میشود. اگر قرار باشد تحولی در این عرصه اتفاق بیفتد با مشارکت جمعی است. این تلاشها وقتی بازگو میشود ایجاد امید و انگیزه میکند. جامعه و مردم ما به اینها نیاز دارند که بدانند. اقدامات گستردهای انجام گرفته است. موضوعات گسترده است و حجم کار قابل توجه است. ما صرفاً در یک فضای هموار حرکت نمیکنیم که به راحتی مقایسه شویم. بلکه مشغول تلاش در یک میدان سخت هستیم. آیا ملت و انقلابی را سراغ دارید که با این حجم از درگیری و کشمکش روبهرو باشند؟
وی بیان کرد: به هر جا که بروید روی انقلاب اسلامی ایران کار میکنند و هدفهای بسیار شدیدی هم علیه ما دارند. ما باید در مقام مقابله مقایسه شویم. تلاش من این است که وقتی داریم ارزیابی میشویم، به موقعیتی که در آن قرار داریم، توجه کنیم.
حجتالاسلام پورمحمدی در ادامه به تاسیس حوزه علمیه قم و یکصد سالگی آن اشاره کرد و گفت: وقتی از یکصد سال گذشته و از تاسیس حوزه علمیه قم صحبت میکنیم، از تاریخ معاصر ایران، منطقه و جهان صحبت میکنیم. اتفاقاتی که پشت سر هم رقم خورده و تاثیرات ملی و منطقهای که بر جای گذاشته نشان میدهد که کار مهم و اساسی بوده است و بنیانگذاران حوزه علمیه قم بصیرانه به این مهم توجه داشتهاند. آشیخ عبدالکریم حائری در تاریخ اول فروردین ۱۳۰۱ برای تشرف به حرم حضرت معصومه به قم مشرف میشوند. از آنجا هم قصد زیارت حضرت رضا (ع) را داشتند. علما اصرار میکنند که در قم بمانند. ایشان با فشار علما و مردم مقیم میشوند.
وی افزود: مرجعیت جهان تشیع مسئله جدی و مهمی است که در حدود دویست سال استقرار مرجعیت عامه مطرح بود. مرجعیت میرزای دوم آشیخ تقی شیرازی را به آشیخ عبدالکریم حائری ارجاع میدهد. نکته جالب این بود که آشیخ احساس میکند به پایان عمرش نزدیک شده است. آشیخ محمد حائری مینویسد، که شما برگردید که حوزه به شما نیاز دارد. در اینجا پیشنهاد ادامه مرجعیت است. جایگاه مرجعیت عتبات است و در مقطع کوتاهی در زمان قاجار قم جایگاه مرجعیت بود. حائری میگوید؛ من از هجمه بیگانگان بیمناکم. من تکلیف خودم میدانم که بیایم و در ایران بمانم. این انسان بصیر و آگاه و زمانشناس بساط مرکزیت شیعه را رها میکند. آن موج خطرناکی که بیگانگان سعی میکنند ایران را منحرف کنند، جواب به شیخ محمدتقی میرسد، میگوید من حالم مساعد نیست. شما به تکلیف عمل کنید. آشیخ همیشه در سفر است، احساس تکلیف میکند، پس میآید و مقیم قم میشود. حضرات دیگر نیز به قم میآیند و مستقر میشوند.
حجتالاسلام پورمحمدی بیان کرد: در این دوره علمای تبعیدی نیز از تهران و اصفهان به قم میآیند و قم به سرعت حوزه مهم دینی، سیاسی و اجتماعی در تاریخ ایران میشود. جریانی که در قم با همت علما و بزرگان و پشتیبانی فعالان سیاسی و مردم متدین بخصوص بازاریان شکل میگیرد، تمدن ایرانی، اسلامی، شیعی را میسازد و این تمدن در این زمان شکل میگیرد. اگر داستان قم و حوزه قم و این خانه تقوا و اخلاص شکل نمیگرفت، معلوم نبود امروز ما چه سرنوشتی میداشتیم. تاریخ نقاط برجسته دارد، باید تلاش کنیم که عبرت بگیریم.
نظر شما