به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، برای بیشتر چینیان، جوانگ دزو مُعرَف حد اعلای هر آن چیزی است که در انسان میستاییم. او درخشان و اسرارآمیز و عملگرا به معنای فلسفی کلمه، شوخطبع و لذتبخش، پیروزشده در آسوده بودن از نیاز به پیروزی و از همه مهمتر آزاد است.
او خود خودش است، که چون باد و آب در زندگی به گشت درآمد، و از شادمانگیهای بسیارش بیتعلقهای ملالانگیز کیف کرده. جوهر جوانگ دزو همان معنای آزادی فرجامین است. او از عهده برمیآید در جهان آشوبزده در سلامت کامل زندگی کند؛ از حد اعلای انسانیت لذت ببرد، بیآنکه از آن فروکشیده شود. انگار او از میان همه پردههای مصائب بشریت که حقیقت ازلی را پنهان میدارند، نگاه میکند.
در بخشی از «فصلهای درون» میخوانیم: «گوش باش، قامت بیغش در آینه. نیکخواه نیاند، نیکخواه نمایند. پیک شادی و خشم، سختی برد. پیکپذیران اگر شادمان شوند چربزبانی کند. اگر ناشاد شوند، شادی کنند. این است بازژگونی حقیقت، مرگ حقیقت؛ باری مرگ اعتماد. پیکآوران خطر کنند. نیک گفتهای است گزافه گزند حقیقت. حقیقتگو را از چه گزند؟»
نشر نو اخیراً «فصلهای درون» را در ۱۶۲ صفحه و با شمارگان ۷۷۰ نسخه عرضه کرده است.
نظر شما