به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، سید ابوالقاسم حسینی ژرفا شامگاه پنجشنبه در آیین نکوداشتاش تحت عنوان مثل تیشه در بیستون در شب میلاد امیرمؤمنان علی (ع) که در سالن شیخ طوسی ساختمان ستادی دفتر تبلیغات اسلامی قم، برگزار شد، گفت: در این فرصت، از خالصترین رؤیا سخن بگویم؛ رویایی که دیریست با من است و هر چه قلم و قدم زدهام، در همین حوالی بوده: رویای شهر خدا. شهر خدا کجاست؟ چه شکلی است؟ چه رنگی است؟ چه ابعاد و اضلاعی دارد؟ در رویای من، شهر خدا سه ضلعی است: یک ضلعش زیبایی است، دیگری دانایی، و سوم پارسایی. شهر خدا برای من یعنی ترکیب متوازن این سه ضلع.
وی ادامه داد: دانایی را علم به بشر هدیه میکند. پارسایی را دین، و زیبایی را هنر. هنر البته فقط به معنی هنرمند بودن نیست؛ بلکه یعنی نگرش زیبا و لطیف به جهان هستی؛ نگرشی که از ورای زبریها و درشتیها، لطافتها و ظرافتها را میجوید و مییابد. علم اگر زیبا نباشد، خطرناک میشود، همان طور که دین اگر زیبا نباشد، انسان را به بند میافکند.
ژرفا تصریح کرد: علم وقتی دانایی راستین میآورد که هنر آن را تلطیف کند و از زمختی قواعد خشک و حساب و کتابهای سودجویانه درش بیاورد. وگرنه میشود موشک و میریزد روی خانههای مردم. دین هم وقتی پارسایی و پیراستگی فردی و جمعی میآورد که با هنر درآمیزد. این آمیختگی دین و هنر، دو جنبه دارد: یکی به فهم دین مربوط میشود و دیگری به اجرای آن.
مترجم کتاب «الغدیر» گفت: در فهم دین، هنر این اثر بزرگ را دارد که نمیگذارد برداشت بدون لطافت و ظرافت از متون دینی، آدمیزاد را از لذتهای پاک و طیّب زمینی محروم کند. کسی که دین را از پنجره جمال مینگرد، اگر فقیه شود یا محدث یا متکلم یا مفسر یا فیلسوف و یا عارف، آن را زیبا میشناسد و به دیگران نیز زیبا میشناساند. نگاه جمالی به دین، آن را مزاحم شادی و آبادی و آزادی دنیای انسان نمیداند، بلکه دین را راهنمای انسان میداند تا هم در حد عالی به این موهبتهای بزرگ دنیایی دست یابد و هم به نحوی آنها را به کار گیرد که مانع سعادت آخرتش نشود.
این شاعر و نویسنده یادآور شد: جنبه دوم پیوند دین و هنر، به اجرای دین مربوط میشود. مجریان دین هنگامی که نگاه زیبافهم داشته باشند، روح احکام دین را به درستی تشخیص میدهند و به آن روح، جسم و پیکر مناسب با هر زمینه و زمانه، میدهند. کسی که دین را زیبا نفهمد، این حقیقت ساده بدیهی را درنمییابد که خدا از رهگذر همه این شریعتها و حکمها و شایستها و نشایستها، حفظ کرامت انسان را خواسته است. پس اگر دین طوری اجرا شود که کرامت انسان خدشه بردارد، فلسفه اصلی آن زیر سؤال خواهد رفت.
این استاد دانشگاه بیان کرد: با کمال تواضع، عرض میکنم: در آن مثلث که گفتم، هنر واقعاً یک ضلع است. اما معمولاً معرفان دین، وقتی به سراغ هنر میروند، آن را به عنوان یک ضلع متوازن با اضلاع دیگر، قبول نمیکنند. آنان هنر را ابزاری در خدمت دین میخواهند. به همین دلیل، هم به دین آسیب میزنند و هم به هنر. جفا در حق هم دین و هم هنر، آن است که هنر را ابزار کنیم در خدمت دین.
حسینی ژرفا ادامه داد: هنر همدوش و همنشین دین است و البته از این همدوشی و همنشینی، این فایده بزرگ هم حاصل میشود که دین و هنر به یکدیگر یاری برسانند، اما نه از نوع یاری ابزاری. ابزار، چیزی است که هر وقت کارش داری، به سراغش میروی و هر وقت کارت با آن تمام شد، میاندازیاش گوشهای تا خاک بخورد. اما دین و هنر بدون یکدیگر، جانی را آباد نمیکنند و چراغی را برنمیافروزند. در حال همنشینی دین و هنر است که دیندار میتواند با چراغ لطافت و مدارا، جهان را به صلح و صلاح دعوت کند.
وی در پایان گفت: در راهی که پشت سر نهادم، نخستین آموزگار عشق و هنرم پدرجانم، مادر داغدیدهام، معلمان و استادانم، و همراهان همدلم مرا دستگیر بودند که خدا دستگیرشان باد. خاصتر و سزاتر، البته، سهم عظیمی است که همسر و دختران نازنینم دارند، به ویژه همسر بهتر از جانم که همواره دستبوسش هستم. چند دهه دور از هیاهو، کنجی نشستن و قلم زدن، صبوری خاص میخواهد و این صبوری، بیهمراهی خانواده مهربان و شکیبا رقم نمیخورد.
نظر شما