یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۹
براتی یزدی: این کتاب دنبال شناخت درست شرق و غرب از یکدیگر نیست

براتی یزدی ضمن بیان انتقاداتی نسبت به کتاب «قرآن و مورخان»، شیوه روایت‌های تاریخی و پژوهش‌های علمی موسسات نقد قرآن در خارج از کشور را نادرست دانست و درباره کتاب گفت: این کتاب دنبال شناخت متقابل درست شرق و غرب از یکدیگر نیست چون با موضع و احساسات دارد عمل می‌کند؛ نه دنبال حقیقت‌یابی است و نه دنبال یک کار فرهنگی درست و حسابی یعنی یک کار تقریبی.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – حمیدرضا حافظی: نشست «نقد قرآن‌پژوهی انتقادی میان‌رشته‌ای با تأکید بر قرآن‌مورخان» از سلسله جلسات کرسی نقد، نظریه‌پردازی و آزاداندیشی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد. حجت الاسلام پی‌سپار مجری نشست بیان کرد: بحث تاریخی‌نگاری و نوشتن تاریخ اهمیت حیاتی در شکل‌دهی هویت و عملکرد آینده هر ملت دارد. اینکه چطور تاریخ یک ملت نوشته می‌شود هم نوع جایگاه یک ملت را شکل می‌دهد و هم با اعتماد به نفسی که می‌دهد و شخصیتی که درست می‌کند، آینده ملت را می‌سازد.

او با اشاره به اینکه بستگی دارد تاریخ چگونه نگاشته شود، گفت: تاریخ‌نگاری دینی هم همینطور بلکه مهم‌تر است؛ به چند جهت، یکی اینکه این تاریخ‌نگاری دینی جایگاه و نوع تفسیر دینی یک امت را نسبت با خودشان شکل می‌دهد و این درکی که یک امت از خودشان و جایگاهشان دارند بستگی دارد به تاریخی که نوشته می‌شود. کی می‌نویسد و چگونه؟

دوم، این تاریخ‌نگاری تداوم حیات این امت را شکل می‌دهد و نوع عملکرد آینده این امت را تعیین می‌کند. اینکه این امت در آینده چگونه بقا پیدا کند و حرکت‌های فردی، عبادی، اجتماعی، سیاسی و فکری‌اش چگونه باشد، توسط این تاریخ‌نگاری‌ها شکل‌دهی می‌شود. یعنی این امت با این تاریخی که از او نوشته شده شخصیت و جایگاهی پیدا می کند که آینده خود را بسازد.

پی‌سپار ادامه داد: اینکه می‌بینیم شیعه عملکرد خاصی در بحث سیاسی دارد به این دلیل است که تاریخ‌نگاران کربلا توانسته‌اند پیام را برسانند. مورد دیگری که تاریخ‌نگاری یک امت به او شکل‌دهی می‌کند مرجعیت متون، اعتقادات و مرجعیت زیربناهای فکری این امت است. یعنی نوعی تاریخ‌نگاری است که زیربناهای فکری را شکل می‌دهد و به متون مرجعیت می‌دهد؛ شاید هم ندهد. و در نهایت چیزی که این تاریخ‌نگاری به آن شکل می‌دهد تمایزات دینی است. یعنی این امت با این تاریخ‌نگاری، دوست و دشمن و مرزهای دوستی و دشمنی را می‌تواند تشخیص دهد؛ اگر تاریخ‌نگاری درست انجام نشود این امت هویت خود را ممکن است از دست بدهد و مرزهای دوستی و دشمنی را از دست بدهد و زیربناهای فکری و مرجعیت متون برایش شکل نگیرد.

او اضافه کرد: اگر می‌بینیم قرآن‌مورخان و امثال این‌ها دارند با این شدت و حِدَّت کار می‌کنند برای این است که بتوانند هویت امت را تغییر دهند و دستخوش این تغییرات قرار دهند. می‌گویند در چند ساله اخیر هر هفته در غرب یک کتاب پیرامون اسلام نوشته می‌شود ولی این از آن دروغ‌هاست. اگر شما مروری به آمارهای فنی مثل Google books بکنید، فقط در بیست سال گذشته کتاب‌هایی که درباره تاریخ اسلام و تاریخ قرآن نوشته شده بالای ۸۰۰ هزار کتاب است. هفته‌ای ۸۰۰ کتاب درباره تاریخ اسلام دیجیتالی شده است. آن‌ها می‌خواهند چه بکنند؟ جز این است که با بازنویسی تاریخ اسلام، هویت امت اسلام را تغییر بدهند و زیربنای فکری امت مسلمان را پیرامون قرآن و هویتشان، تغییر دهند؟ ما می‌خواهیم مباحث تاریخ اسلام و تاریخ قرآن را به مسیر خودش بازگردانیم. امیدواریم طی این نشست‌ها یک قدمی در مسیر تصحیح ریل تاریخ اسلام و قرآن داشته باشیم.

براتی یزدی: این کتاب دنبال شناخت درست شرق و غرب از یکدیگر نیست

در ادامه حجت الاسلام عباسعلی براتی یزدی با موضوع «نقد قرآن‌پژوهی انتقادی میان‌رشته‌ای با تأکید بر قرآن‌مورخان» به سخنرانی پرداخت. او ضمن اشاره به کتاب «قرآن‌مورخان» نوشته محمدعلی امیرمعزی و گیوم دی، انتقادهایی را به شیوه روایت‌های تاریخی این کتاب و نظایر آن وارد دانست. براتی بیان کرد: اول صورت مسئله را از نگاه خود نویسندگان که می‌گویند که چه می‌خواهند بکنند، مرور کنیم. این‌ها می‌گویند که ما درباره قرآن مطالعه‌ای کرده‌ایم و اثری به وجود آوده‌ایم. در مورد همین ادعا باید گفت در واقع مقالاتی جمع‌آوری شده و برای این مقالات هم تبیین مقدماتی صورت نگرفته است. این کار جدیدی است به عنوان Open book؛ فصل‌ها را انتخاب می‌کند و باز می‌گذارد تا هر که می‌خواهد در نوشتن آن مشارکت کند. با این حال تمهید مقدمه نکرده است. این لایه اول کالبد شکافی است.

حال یک پوست دیگر را بشکافیم. نویسندگان می‌گویند ما با روش تاریخی انتقادی قرآن را بررسی کرده‌ایم. باید دید روش چه بوده است؟ یعنی من این متن را از جهت اینکه از کجا پیدا شده و سرچشمه آن کجا بوده و سیرتحولی تدوین این متن چه بوده است مطالعه می‌کنم تا بتوانیم پشت پرده و زمانه و تاریخ و اهداف و انگیزه‌هایش را بررسی کنیم. می‌گوید ما روش جدید وارد کرده‌ایم و غیر از تاریخ از چند رشته دیگر هم استفاده کرده‌ایم؛ باستان‌شناسی، زبان‌شناسی، نسخه‌شناسی؛ اما همین هم مورد بحث است. این حرفشان تنها در ظاهر زیباست.

براتی یزدی گفت: تاریخ انتقادی یعنی چه؟ یعنی اینکه نقل‌های تاریخی را زیر سوال می‌بریم. یعنی اصلاً منابع مسلمان را قبول نداریم و از منابع مخالفین استفاده می‌کنیم. می‌خواهند قرآن را انتقادی بررسی کنند و اعلام می‌کنند نگاه ما به قرآن، نگاه مومنانه و همدلانه نیست. این عین قول خودشان است. حال ببینیم آنها چه کرده‌اند؟ آیا واقعاً همین کار را انجام دادند؟ اگر صداقت و شفافیت در کارشان باشد عالی است؛ یعنی قرآن را حتی زیر سوال ببرند ولی صادقانه زیرسوال ببرند، یعنی قبل از اینکه این سوال را بکنند هیچ پیش‌داوری‌ای نداشته باشند نه مثبت و نه منفی؛ فقط با نگاه عقلی بسنجند، اگر دیدند تطبیق دارد بگویند بلی و اگر دیدند شواهد کم است یا شواهدی وجود ندارد، بگویند شواهدی ندارم و نمی‌توانیم قضاوت کنیم، چون دلیلی نداریم نمی‌توانیم این فرضیه را به نظریه تبدیل کنم. امیدواریم چنین پژوهش‌هایی انجام بگیرد. دانشگاه‌ها و مجلات و سایت‌ها و نشست‌هایی اکنون در ایران دارند این کار را می‌کنند. اما مشکل آنجا پیش می‌آید که با این شعار و اظهار، کار دیگری می‌کنند و اتهام می‌زنند و قرآن را بی‌پایه نشان می‌دهند و به‌عنوان کار عقلی، کار دیگری می‌کنند.

او اضافه کرد: اما آیا به انتقاد شما نیز می‌شود انتقاد کرد؟ اگر کار شما درست است باید آمادگی داشته باشید که مورد نقد قرار بگیرید. ارتباطاتی گرفتیم اما جوابی ندادند. حتی مخالفت کردند و گفتند جواب دادن به نقدها به صلاح ما نیست. بنابراین اینطور که هست چاقوی جراحی برمی‌داریم و پروژه آن‌ها را کالبدشکافی می‌کنیم. ما همانی که هست را نشان می‌دهیم که ببینیم این پژوهش چقدر عالمانه و صادقانه بوده است؟ تز من این است. من دانشی نیاوردم، پرسش‌هایی دارم و مطرح می‌کنم تا جوابی برایشان پیدا کنیم. اول اینکه انتقاد یعنی چه؟ مشرقی‌ها می‌گویند سوا کردن سره از ناسره. ولی آنطرف می‌گویند از چیزی که خوشم نمی‌آید و زیر بارش نمی‌روم، منطقی یا غیر منطقی، می‌گویم انتقاد دارم؛ از من دلیل نخواه. من از این خوشم نمی‌آید. چون با میل من تطبیق نکرده این اشکال دارد. در فرهنگ لغاتشان نیز اینچنین معنا شده، چیزی که موجب رضایت ما نباشد. در این پروژه حداقل معنی رایج همین است. اول باید واژگان مورد تحلیل قرار بگیرد. تاریخ یعنی چه؟ تاریخ یعنی وقایع اتفاق افتاده ثبت شده و باید از آن‌ها که نزدیک به پدیده بودند تحقیق صورت بگیرد. مثلاً شکسپیر را در ژاپن جستجو نمی‌کنند. اساس کار بر اساس علم و منطق است یا میل و هوس؟ اگر حب و بغض باشد ما نمی‌گوییم علمی. قرآن می‌گوید نه به خاطر دوستی و نه به خاطر دشمنی، عقل را کنار نگذار. این کار (روایت‌های تاریخی جهت‌دار) علمی نیست؛ شاید در عوام‌الناس اینطور باشد ولی در محافل علمی اینطور نیست.

براتی یزدی گفت: یک زمانی مارکسیست‌ها می‌گفتند علمی هستیم. وقتی می‌پرسیدیم کجایش علمی است نمی‌توانستند توضیح دهند. می‌گویند ما خدا را علمی رد می‌کنیم؛ بسیار خوب، چطور؟ علمِ بیچاره کجا منکر خدا بوده است؟ باید بتوانیم علمیت خود را نشان بدهیم. حتی حاضرند با بوق و تبلیغات، دو قرن یک چیز را تبلیغ کنند هرچند شواهدش وجود نداشته باشد. مثل نظریه داروین که حلقه‌هایش کامل نشده است ولی به واسطه‌اش همه را کنار می‌زنند. خود داروین چنین معتقد نبود که خدا را رد کرده است.

مدیر گروه علمی فرهنگ و تمدن اسلامی موسسه حکمت بیان کرد: از طرف دیگر باید بحث میان‌رشته‌ای را تعریف کرد؛ که چگونه است؟ اگر دو یا سه رشته به کار بگیریم یعنی میان‌رشته‌ای؟ این‌ها تاریخ را هم در نظر می‌گیرند، تاریخ خودشان را قبول دارند نه تاریخی که ما روایت کرده‌ایم. تاریخی بودن یعنی اینکه حقایق را بیان کنیم. از دشمن انتظار نداریم راست بگوید و نفرت را در نقل قول منتقل نکند. باید تاریخ تعریف شود و اینکه این تاریخ را از کجا ثابت می‌کنید؟ شما با بیزاری روایت می‌کنید یا خالی‌الذهن؟ حتی علم تعریف شده غرب با علم تعریف شده شرق متفاوت است. در هر قدمی که برمی‌داریم باید از طرف مقابل تعریفش را بخواهیم. نباید با یک لفظ کسی را گمراه کنید. باید تعریف توافقی بر سر لفظ‌ها داشته باشیم. اگر می‌خواهیم یک لفظ را به یک معنای دیگری به کار ببریم باید هشدار بدهیم؛ این یعنی بحث علمی. بحث علمی با سخنرانی سیاست‌مداران تفاوت دارد. روش علمی یعنی اینکه دقیق باشد. در دنیایی که همه چیز تخصصی شده باید تخصصی نگاه کرد. علمی بودن به معنای بی‌طرفی است. وقتی نیوتن از افتادن سیب پی به چیزی می‌برد در نتیجه و پشت پرده این، هیچ حب و بغضی را دخالت نمی‌دهد. هیچ میلی در کار نیست.

براتی یزدی درباره کتاب «قرآن و مورخان» گفت: این کتاب تقریبی نیست. این کتاب دنبال شناخت متقابل درست شرق و غرب از یکدیگر نیست چون با موضع و احساسات دارد عمل می‌کند؛ نه دنبال حقیقت‌یابی است و نه دنبال یک کار فرهنگی درست و حسابی؛ یعنی یک کار تقریبی. در حال حاضر موسساتی که در غرب نقد قرآن را پیگیری می‌کنند استفاده‌های سطحی و غیرعلمی دارند. مثلاً به دو زن در پاکستان اشاره می‌کنند که یکی دیگری را به دلیل بی‌احترامی به قرآن کشته است و این را تقصیر قرآن می‌دانند. مشخصاً خیلی پوپولیستی و عوام‌فریبانه دارند عمل می‌کنند. مشکل ما با این‌ها این است. قرآن باید از نظر علمی مورد بررسی قرار بگیرد و این خیلی خوب است. محققین ما باید این کار را بکنند اما اگر بخواهیم در پوشش این کار، کار دیگری بکنیم این دچار اشکال است.

باید بررسی شود که این آقایان آیا مشکلی با دین دارند یا نه؟ حال که اهل علم هستند، آیا می‌توانند با دین گفت‌وگو کنند؟ مبنا و روش آن‌ها چیست؟ کسی که عقاید پیشینی و نفرتی از دین دارد و عقایدی به عنوان خرافه و «دین به مثابه افیون توده‌ها» در سرش نهادینه شده و الان با این پیش‌داوری‌ها می‌خواهد وارد مطالعه دین شود. این قطعاً در مطالعه‌اش تاثیر می‌گذارد. اگر بتواند این را خالی کند از ذهنش و معقول نگاه کند، مطلوب است. حداقل کارکردی با دین رفتار کند. یعنی مطالعه کند اگر اسلام به شکل واقعی به فرانسه بیاید، آیا به نفع فرانسه است یا به ضرر فرانسه. حتی زمان هانری کربن نیز چنین بود که نکات مثبتی یافت. ولی بعد از کربن کسانی که آمدند متفاوت بودند. مثل کربن کم نیستند. دکتر حسین عبدالهی خوروش، تک‌نفره، مطالعه کرد و به دو هزار نفر از مستشرقین رسید که مادح و عاشق قرآن بودند.

مورخان باید این‌ها را نیز در نظر آورند. چرا فقط کسانی که دشمنی دارند را در گزارش‌گری‌تان می‌آورید؟ این‌ها در مطالعه تاثیر می‌گذارد. امیرمعزی درست است ایرانی است ولی شخصیتش در غرب شکل گرفته است. اسمش فقط ایرانی است اما نگاهش غربی است. آیا اطلاعاتی که دارید کامل است؟ آیا تصویر کاملی از زمینه و زمانه قرآن دارید؟ اگر می‌خواهید پدیده‌ای مانند قرآن را نقد کنید با این کمربند شل نمی‌شود. باید تخصص‌های بیشتری به کار بگیرید تا ادعا تازه قابل عرضه باشد. حال اینکه نقد بشود یا نه مرحله بعد است. این کتاب، نه مورد قبول دانشمندان بوده است و نه مورد قبول عوام. ۵ سال از انتشار کتاب می‌گذرد اما استقبال چندانی از آن نشده است. یک نفر کتاب را نقد کرد و بعداً چند سایت دیگر نقد کردند و من هم نقد کردم؛ هیچ جوابی ندادند و اظهار نظر هم نکردند. کسی که نقد می‌کند باید پای نقدش بایستد.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • عباسعلی براتی DE ۱۴:۴۱ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۳
    سلام.برادر عزیز!کتاب قرآن مورخان،تالیف محمدعلی امیرمعزی نیست.بلکه بیست وهشت نفر مقالات مختلف آن را نگاشته اند.آقایان گیوم دی وامیر معزی فقط ویراستاران این کتاب هستند.ضمنا عکس آفای امیر معزی در این خبر،فقط به هیچاطر ایرانی الاصل بودن ایشان است؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط