سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سمیهسادات شفیعی، پژوهشگر تاریخ اجتماعی در حوزه زنان به عنوان دبیر در نشست «بررسی جایگاه زنان در تحقق انقلاب اسلامی؛ مروری بر روایتهای زنان مبارز» که یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ در پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، گفت: اینکه در این ایام این بحث ارائه میشود، امیدواریم که در تنویر موضوعهای تاریخی در مورد زنان موثر باشد و حوزه اجتماعی زنان بیش از پیش پربار شود تا شالوده علمی را میسر کند و پشتوانهای برای مطالعات و پژوهشهای بعدی باشد. در این حوزه به دنبال جذابیتهایی هستیم که مطالعات بومی زنان به دست میدهد و از فائزه ساسانیخواه، پژوهشگر تاریخ شفاهی جنگ و انقلاب اسلامی پرسید: چه شد که وارد مباحث مربوط به جنگ و مطالعات زنان شدهاید؟
فائزه ساسانیخواه، پژوهشگر تاریخ شفاهی جنگ و انقلاب اسلامی در این نشست گفت: از سال ۹۳ به طور تخصصی کار در حوزه تاریخ شفاهی را شروع کردم. یکسری از خاطرات را مطالعه و گزینش کردم که این فرصتی برای من ایجاد کرد. احساس کردم فرصت خوبی است که همزمان دو موضوع را با هم شروع کنم و در این ده سال ۲۰۰ کتاب را خواندم. تمرکزم بر روی مبارزان مسلمان بوده است. متون در دسترس را مرور کردم. مایکل راش، نویسنده کتاب «جامعه و سیاست» معتقد است: مشارکت سیاسی اقدام داوطلبانهای است که تاثیرات کنشمندانه جدی و عینی خواهد داشت.
ساسانیخواه افزود: حضور زنان در دوره مبارزات انقلاب اسلامی متفاوت است. دوره قبل از انقلاب از سال ۴۲ تا ۵۷ به دو مقطع تقسیم میشود. یکسری فقط حضور مقطعی دارند و گروهی دیگر حضوری مداوم. گروهی که حضور مقطعی دارند در یکسری تظاهرات شرکت میکنند و حضورشان تمام میشود. نکته جالب اینجاست که در برخی شرایط خفقان، مردان به صحنه نمیآیند ولی زنان حضور دارند.
وی بیان کرد: حضور دائمی هم یک کنش سیاسی است که تقسیمبندیهایی بر آن دارم. مبارزه سیاسی و فعالیت دائمی است. کسانی که مبارز نیستند اما همسر یا پدرشان درگیر مبارزه شده است و اینها هم درگیر مبارزه هستند. برخی کنش دینی، سیاسی و اجتماعی دارند اما خیلی از اینها در کتاب خاطرات خود میگفتند اصلاً فکر نمیکردیم که انقلاب پیروز شود و بر اساس تکلیف دینی حضور داشتیم. عموم مبارزان زنان مسلمان هستند.
ساسانیخواه با بیان اینکه دسترسی به منابع در حوزه زنان مسلمان خیلی کم است، گفت: آثار منتشر شده کم است. بسیاری از مبارزان مهاجرت کردهاند. بسیاری از اینها از کل مبارزه برگشتهاند. بحث فعالیت اجتماعی سیاسی در کنار اشخاص دیگر حائز اهمیت است و اثرگذار هستند. باید یک مطالعه تطبیقی شباهتها و تفاوتهای مبارزاتی زنان صورت بگیرد تا انگیزهها و اهداف آنها بررسی شود. این ایدهها کمک میکند تا زمینه پژوهشی جدید داشته باشیم و دانش در این زمینه گسترش پیدا کند.
وی افزود: در فعالیت سیاسی وقتی به گذشته رجوع میکنیم، تظاهرات آرامی هست که به نظر میرسد، شرایط آرام و برقرار است. نکتهای که به ذهن میرسد، تصویر فانتزی است. آیا واقعاً اینگونه است؟ متاسفانه تصویری از شرایط شکنجه و مبارزه و خشونتهایی که انجام میشد، کامل بیان نشده است. در واقع یک بحثهایی مغفول مانده است که قابل بررسی است. تهران مدرنتر است و طبیعتاً زنان حضور پررنگتری دارند. این در حالی است که در شهرستانها هم در فضایی که به شدت با اختناق روبهرو است، اما زنان مبارز را داریم. وقتی از دوره شاه صحبت میکنیم، داریم از یک شرایط به شدت اختناق صحبت میکنیم. این اختناق خیلی مهم است. بازسازی فضا برای نسل جدید خیلی دور از ذهن است.
ساسانیخواه بیان کرد: ابراز نظر در این دوره میتواند هزینه داشته باشد، چه برسد به اینکه کسی اعلامیه پخش کند و مبارزه کند. فضا آنچنان بسته است که خواهر از خواهر دوری میکند و زنان هزینه زیادی برای مبارزه دادند. در بازگویی این موارد ما فرهنگ دوران پهلوی را بازسازی میکنیم. این شکنجهها چون داغی تا همیشه بر پیشانی رژیم پهلوی بر جا میماند.
وی در ادامه گفت: منابع موجود در این زمینه را در موضوعات مختلف به چند دسته میتوان تقسیم کرد. زنان مسلمانی که جلسات خانگی مذهبی تشکیل میدادند، این جلسات پوششی برای آگاهیسازی سیاسی بودند. عمده برگزارکنندگان کسانی بودند که از تحصیلات بازمانده ولی از طریق مبارزان سیاسی آگاه شده بودند و این جلسات را تشکیل میدادند. گروهی دیگر اعلامیه تهیه میکردند و تکثیر میکردند، شروع میکردند به نوشتن دستنویس با کاربن. اعلامیهها را جمعآوری میکردند. برخی برای این کار آموزش تایپ میدیدند. شگردهایی خاص برای پخش اعلامیه داشتند.
ساسانیخواه افزود: دوره دوره رسانه مکتوب است. نکته جالب اینکه ماشین تکثیر باید زیرنظر ساواک تهیه میشد. خانمی بچه را بغل میکرد، ساک خرید را برمیداشت و اعلامیهها را در این ساک حمل میکرد و در میوهفروشی و پارچهفروشی و… جا میگذاشت. یا برای خانواده شهید مراسم برگزار میکردند و آن مراسم را به جلسه اطلاعرسانی تبدیل میکردند. یک سطحی را داریم که کاملاً سازماندهی شده به پیش میرفتند. بر اساس خاطرات و اسناد به جامانده از ساواک میتوان اسناد را به دو بخش تقسیم کرد، گروهی که مستقیم وارد مبارزه شدند و گروهی که مستقیم وارد مبارزه نشدند. نقش همراهان شهدای انقلاب خیلی پررنگ بود. زنان مبارز شکنجه جسمی و روحی میشدند.
وی افزود: تحمل زندان، سلولهای انفرادی که ماهها در آنجا قرار میگرفتند. وضع حمام کردن، سرویسهای بهداشتی، لگدزدنهای مداوم، سوزاندن با شمع، آویزان کردن از سقف یا در مواردی که خانمها با باتوم برقی شکنجه میشدند. کبری حاتمی تا ۱۲ سال بعد از آزادی از زندان ساواک، نمیدانست خانواده او چه کسانی هستند، مادرش در مسجدسلیمان از دنیا رفته بود. برادرش در جنگ شهید شده بود. یک برادرش مجروح جنگی بود که در بیمارستان روانی بستری بود. غیر از آمپولی که به زندانیان میزدند، مورفین نیز تزریق میکردند. بیان این نکات و مواضع نشان میدهد که زنان مبارز آگاهانه وارد این میدان شدند.
این پژوهشگر تاریخ شفاهی جنگ و انقلاب اسلامی افزود: شکنجهها از سال ۴۲ تا ۵۰ بیشتر جسمی بود و از این سال به بعد تغییراتی در شکنجهها داده میشود. از اینجا به بعد شکنجهها بیشتر روحی میشود و شکل جدیتری به خود میگیرد. این شرایط برای زنان به مراتب سختتر از مردان بود. آنچه که مهم است این است که بعد از چند دهه انقلاب اسلامی به پشتوانه چنین زنان مصممی به ثمر رسید. برای نسل جوان ما شنیدن و دانستن ابعاد نظام پهلوی مهم است.
وی بیان کرد: کتابهایی در این باره نوشته شده و برخی از خاطرات جمعبندی شده است. اما باید کار زیادی بر روی این حوزه انجام بگیرد. برخی کتابها خیلی جزیی و کمعمق به مسئله پرداختهاند. ابعاد مختلفی را در برگرفته و وضعیت بهداشت در زندان را همه توضیح ندادهاند. بیشتر به نقش زنان در نهادها پرداخته شده و روایتهای زنانه به آن معنا جمعآوری نشده است.
ساسانیخواه در ادامه گفت: یکی از دلایلی که این بخش مغفول مانده به دلیل کهولت سن این افراد است، یا از دست رفتهاند، یا بیمارند و…. اما آنچه که مسلم است، این است که هر چقدر که فاصله میگیریم غبار زمان بر روی خاطرهها مینشیند.
نظر شما