سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتابخانههای مدرسهای در روستاها فرصتی برای کنکاش و انس گرفتن بچههای این مناطق با گفتمان مکتوب و کتاب است. کتابها بهویژه کتابهای داستان، دنیای شگفتانگیزی پیش روی آنها میگذارد و توجه و آگاهی این کودکان و دانشآموزان را نسبت به جهان پیرامونیشان با استفاده از تجربه زیسته دیگران هوشمندانه بسط و گسترش میدهد.
طبیعی است توسعه کتابخانههای مدرسهای در نقاط روستایی بهویژه روستاهای کمتربرخوردار جای پای فرهنگ کتابخوانی را پررنگتر میکند؛ نه تنها در میان دانشآموزان، بلکه در میان زنان و مادران و دختران ترکتحصیلکرده تحت جبر روزگار و نگاههای سنتی، کتاب راه خود را مییابد و برای آنها مونس امین و مشوقی انگیزهبخش میشود.
خوشبختانه امروز به یمن انجمنهای کتابخانههای کلاسی و همچنین وجود خیّرین فرهنگی و کتابخانهساز شاهد تحولی در مدارس روستایی در این زمینه هستیم؛ مدارسی که پیش از این اغلب در چند کلاس چند پایهای خلاصه میشدند و در فضایی پر از صفا، سواد خواندن و نوشتن را به بچههای روستا میآموختند؛ اما در یک دهه اخیر به واسطه برخورداری از کتابخانههای کلاسی و مدرسهای، «دانستن» و «توانستن» در میان دانشآموزان تقویت شده است؛ زیرا بچهها و والدین آنها با خواندن کتابهای علمی و داستانهای پرمایه با زندگی و پدیدههای هستی ژرفتر ارتباط گرفتهاند.
خدیجه نظری، یکی از افرادی است که در ۱۰ سال اخیر اهتمام ویژهای در توسعه و تجهیز کتابخانههای مدرسهای داشتهاست. او دختری از جنوب و زاده بندر گناوه است که بهدلیل علاقه وافری که به کتاب و کتابخوانی دارد، تقریباً همه مدارس روستایی این بندر را مجهز به کتابخانه و کتابهای خواندنی کردهاست.
نظری متولد سال ۱۳۶۴ و در حال حاضر دانشجوی رشته حقوق در مقطع کارشناسی ارشد است. او خیّر کتابخانهساز و نویسنده حوزه کودک و نوجوان است و تاکنون دو اثر به نامهای «درخت گیسو» و «ستاره باران (بر مبنای داستانهای اساطیری ایران)» روانه بازار کتاب کردهاست. این بانوی کتابدوست با مشارکت مردمی و گاه حمایتهای مسئولان شهرستانی و برخی از ناشران، کتابخانههایی را در روستاهای کمتربرخوردار گناوه و برخی از روستاهای استان بوشهر ایجاد و تجهیز کرده که با استقبال شورآفرین دانشآموزان روستایی مواجه شدهاست.
خدیجه نظری بر این باور است که «کتابخانهها بانک دانش و زیربنای پرورش اندیشه هستند. بنابراین باید کتابخانهها را در همه جا بهویژه روستاها ایجاد کرد تا کودکان روستایی نیز به کتابهای خوب دسترسی پیدا کنند و در سطح مطلوب توسعه رفتار فردی و اجتماعی قرار بگیرند.»
وی در خصوص چگونگی ورودش به عرصه کتابخانهسازی در مدارس روستایی به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: از سال ۹۳ فعالیتهای فرهنگی خود را با انجمن «آوای مهرگان» که یک انجمن همیار عامالمنفعه بود و زیر نظر بهزیستی فعالیت میکرد، آغاز کردم. در دو ماه ابتدای حضورم در این انجمن به عنوان مسئول فرهنگی فعالیت کردم اما پس از آن بهعنوان رئیس هیئت مدیره انتخاب شدم و ایده ساخت کتابخانه کلاسی را برای مدارس روستایی مطرح کردم که با آن موافقت شد؛ چون مدارس روستاهای گناوه در این زمینه ضعف زیاد داشت و این ایده از علاقه خودم به داستاننویسی و کتابخوانی برخاسته بود.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان ادامه داد: دوست داشتم دیگر کودکان هم مثل خودم با کتاب و داستان بزرگ شوند، چون از نظر علمی هم خیلی مهم است که بچهها از همان کودکی با کتاب و داستان مانوس شوند؛ زیرا داستان موجب ظهور خلاقیت و تقویت تخیل و شناخت در کودکان میشود. علاوه بر آن، بر بهبود فرایند یادگیری آنها تاثیر بسیار بالایی دارد.
به گفته وی، در کشورهای پیشرفته روی خواندن داستان برای کودکان تاکید زیادی میشود؛ چون افزون بر اینکه علم کودک را افزایش میدهد، موجب تقویت و ارتقای شناخت، تخیل و خلاقیت آنها میشود. به همین دلیل کودکانی که کتابهای بیشتری میخوانند و داستان میشنوند، در درس املا و ریاضی که به تفکر و خلاقیت و قدرت حل مسئله نیاز بیشتری دارد، عملکرد بهتری دارند. این دغدغهها باعث شد که ایده ساخت کتابخانه مدارس روستایی را به مرحله اجرا برسانم.
نظری افزود: یکی دیگر از مسائلی که مرا بیشتر در این کار هدفمند کرد، آشنایی بچهها با نویسندگان جهان و ایران بود. دوست داشتم آثار خوب و فاخر را بخوانند؛ چون قبلاً در کتابفروشیها همه گونه کتاب داستان وجود داشت که برخی از آنها حرف چندانی برای گفتن نداشتند و بیشتر بازاری بودند. از این رو تلاش کردیم تا در شهرم زمینه آشنایی بیشتر کودکان و خانوادهها را با آثار باکیفیت و شاخص فراهم کنیم. بنابراین با دقت و وسواس کتابها را انتخاب میکنیم. حتی کیفیت کاغذ کتاب هم برایمان مهم است. همه مسائل فنی و محتوایی را مدنظر قرار میدهیم، اهتمام ویژهای داشته و داریم که در هر کتابخانهای که میسازیم حتماً داستانهای شاهنامه و ادبیات فاخر کلاسیک ایران باشد. داستانهای بومی و فولکلور باشد. همچنین داستانهای نویسندگان مشهور جهان و مطرح معاصر ایران را هم در این کتابخانهها میگنجانیم.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه محور اولیه کتابهای انتخابی شما برای کتابخانههای مدارس کدام کتابها هستند، بیان کرد: طبیعتاً کتابهای داستانی که درباره اساطیر ایرانی و جهان است. با وجود اینکه ادبیات عامه در حوزه کودک و نوجوان دارای کارهای خوبی است ولی مردم از وجود آنها چندان مطلع نیستند. این در حالی است که آثار ارزندهای از سوی ناشران ایرانی بر اساس متون کهن و کلاسیک نظیر بوستان، گلستان، مثنوی، شاهنامه و… بازآفرینی شدهاند و بسیار آموزنده هستند. از این رو، داستانهای فولکور و ایرانی بیث اصلی کار ما را تشکیل میدهد؛ چراکه ما در این روستاها خیلی کودکان شاهنامهخوان داریم که علاقه بسیار زیادی به شاهنامه و داستانهایش دارند.
به عقیده نظری، چه کودکان روستایی، چه شهری؛ چه کودکان ایرانی، چه کودکان غیرایرانی توجه ویژهای به داستان دارند؛ چون ذات انسان به دنبال داستان است و همه چیز این عالم از داستانسرایی و داستانپردازی ریشه گرفته است. هزاران سال پیش داستانها از این سئوال که «این چیست؟» آغاز شده و دانستن آن چیستی، موجب پدید آمدن داستانها و اسطورههای متعددی شد که باورها و فرهنگ یک ملت را ساختند.
این مروج کتابخوانی و فعال کتابخانهساز تأکید کرد: بنابراین تمام تمرکز خود را گذاشتیم تا کتابهای فاخر و پرمحتوا با تصویرگریهای حرفهای را برای این کتابخانهها خریداری کنیم. همچنین کتابهای جهانی را که بیشتر در حوزه رشد تخیل در کودکان بود، خریداری کردیم. در این میان از کتابهای فلسفه غافل نشدیم، چون فلسفه به خودشناسی و جهانبینی این کودکان کمک شایانی میکند. البته باید اشاره کنم که کتابهایی که میخریدیم، میخواندم تا به محتوا و اثرگذاریشان مطمئن شوم. خوشبختانه مطالعه این آثار سرآغازی برای نوشتن خودم برای کودکان و نوجوانان شد و در این راستا دو کتاب «درخت گیسو» و «ستاره باران» را نوشتم.
وی که در سالهای اخیر علاوه بر نوشتن برای کودکان و نوجوانان، موفق شده یک انجمن تخصصی در این حوزه تأسیس کند، در خصوص این انجمن بیان کرد: انجمن «جوانه» یک انجمن تخصصی در حوزه کودک و نوجوان و والدین است که در زمینه برنامههای ترویجی کتابخوانی، حوزه روانشناسی و تربیتی کودک، فعالیت فرهنگی هنری، بررسی خلاقیت، شعرخوانی، قصهخوانی، برگزاری کارگاهها حقوق کودک و نوجوان، کارگاه فلسفه کودکان و نوجوانان، شناسایی اساتید ادبیات ایران به کودکان در روستاها و کارهای خیرخواهانه و مناسبتی فعالیت میکند.
نظری سپس در خصوص نخستین تجربه کتابخانهسازیاش در یکی از روستاهای بندر گناوه گفت: نخستین کتابخانه را در یک مدرسه سهکلاسه در روستای «پوزگاه» گناوه ساختیم. این کتابخانه را با ۲۵۰ جلد کتاب تجهیز کردیم. نکته جالب این است که اولین مراسم تجهیز کتابخانه کلاسی در مدارس روستایی برابر شد با روز درختکاری و جشن و اجرای مسابقه نقاشی با موضوع طبیعت. این مراسم صبح جمعه برگزار شد که در آن چند نهال درخت کاشتیم و در مورد درخت و اهمیت درختکاری و حفظ طبیعت برای بچهها صحبت کردیم و از بچهها خواستیم درباره طبیعت نقاشی بکشند و به آنها در این مراسم جایزه هم دادیم.
وی ادامه داد: در سال اول موفق شدیم فقط یک کتابخانه مدرسهای فعال کنیم اما در سال دوم، دومین مدرسه را در روستای «قلعه حیدر» گناوه ساختیم و در کنار آن با همکاری دانشگاه علمی کاربردی گناوه، جشنواره فرهنگی هنری سه روزه برگزار کردیم. در این جشنواره برنامههای متنوعی چون نمایش طنز، نقاشی دیواری، جشن شبانه، موسیقی و مسابقات مفرح، قصهخوانی، کتابخوانی، کاردستی، جشن بادبادکها، کلاسهای آموزشی و… اجرا شد.
این فعال و خیر کتابخانهساز در روستاها یادآور شد: همین اتفاق موجب شد که کار ما دیده شود و شوق بیشتری برای ایجاد کتابخانههای مدرسهای در روستاها پیدا کنیم. سومین مدرسه را در روستای «شول» صاحب کتابخانه کردیم و ۵۰۰ نسخه کتاب اهدا کردیم. این کتابخانه را نیز در جشنی با حضور مسئولان شهرستانی و حمایت آنها افتتاح کردیم. در بخشی از این جشن، خانم ارشادی مسئول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بندر گناوه به قصهگویی پرداخت که بچهها خیلی از آن استقبال کردند.
به گفته نظری، در طول یک دهه گذشته همه مدارس روستایی گناوه و بندرریگ را مجهز به کتابخانه کردیم. افزون بر این، چند مدرسه در خود شهر گناوه نظیر دبستان نرگس و ارم (مدرسه کودکان توانخواه)، یک مدرسه در روستای خون دشتستان و ۴ مدرسه در روستاهای سرپل ذهاب را بعد از زلزله تجهیز و به هر کدام ۳۰۰ جلد کتاب اهدا کردیم.
مدیر انجمن «جوانه» گفت: ما در میان روستاهایی که کتابخانه ساختهایم، روستای هدف داریم که یکی از این روستاها، روستای «عباسی» است که حدود ۶۰۰ جلد کتاب به کتابخانه آن اهدا کردیم و ۱۰۰ جلد کتاب هم به بچهها هدیه دادیم. در این راستا، علاوه بر ساخت کتابخانه مدرسهای یک کتابخانه ویژه کودک و نوجوان هم در خود این روستا ساختیم که به مدت سه سال هر هفته برنامههای متفاوتی در آنجا اجرا کردیم. در این روستا بهشکل ویژه و با تشکیل گروهی در فضای مجازی روی کتابخوان شدن بچهها کار شد و برای آنها حضوری قصهخوانی و کتابخوانی کردیم و به آنها آموختیم که چگونه به یک تسهیلگر کتاب تبدیل شوند.
وی یادآور شد: در مجموع در این ۱۰ سال، بیش از ۱۵ مدرسه روستایی را به کتابخانه مجهز و هشت هزار جلد کتاب هم به این مدارس اهدا کردیم، در کنار آن، بسته فرهنگی شامل نوشتافزار مورد نیاز دانشآموزان، وسایل ورزشی، لباس و… هم به دانشآموزان هدیه دادیم.
به گفته این نویسنده، البته همیشه چالشهایی هم در مسیرمان داشتیم و داریم و افراد تنگ نظری هستند که در کارمان مانعتراشی کنند ولی مهربانی و همدلی مردم مسیر را هموار کرده است. خوشبختانه هر زمان فراخوان تجهیز کتابخانهای را منتشر کردیم همه مردم از گوشه و کنار و حتی از خارج از کشور با کمکهای خودشان در کنار ما آمدهاند. در این میان، برخی از ناشران مثل نشر «نیستان» در برخی از فراخوانها کنار ما آمدهاند و کتابهایی را برای ما ارسال کردند. این فعالیت ما همچنان جریان دارد و در هرجایی که نیاز و درخواست اهدای کتاب داشته باشند، ما هستیم.
نظری در خصوص اینکه مهمترین چالشی که در زمینه ایجاد کتابخانههای مدرسهای در روستاها با آن مواجه شدهاند، کدام بوده؟، توضیح داد: عمدهترین چالش ما در این حوزه بحث هزینه است که سرسامآور و نجومی بالا رفته است. چند روز پیش دو سه کتاب از انتشارات کانون پرورش فکری خریدم که شد ۳۵۰ هزارتومان! این در حالی است که من قبلاً با این مبلغ چندین جلد میخریدیم کتابی که قبلاً ۸ هزار تومان بود، الان شده ۵۵ هزار تومان ولی با وجود این، ما از مسیر خود عقبنشینی نمیکنیم و با مشارکت و همدلی مردم ادامه میدهیم.
وی در ادامه استقبال بچههای روستا را از کتاب و فعالیتهای کتابخوانی بسیار پرشور خواند و تصریح کرد: همین اشتیاق آنها باعث شده که ما کار را در هر شرایطی جدی بگیریم. در بسیاری از روستاها در کنار ایجاد کتابخانههای مدرسهای، به توسعه فرهنگ کتابخوانی توجه جدی داشته و داریم. در این روستاها کودکانی بودند که بسیار منزوی بودند و به سخت ارتباط چشمی و کلامی میگرفتند اما با برگزاری کارگاههای متعدد این بچهها به کتابخوانان و قصهگویان قهاری مبدل شدند.
نظری تأکید کرد: تجربه به ما نشان داد که با کار علمی و اصولی و برخورد محبتآمیز و روانشناختی و مشارکتی میتوان اعتماد بچهها را جذب و اعتماد به نفس را در آنها تقویت کرد تا جایی که آنها به راحتی درونیات خود را با ما در میان گذاشتند و این حس خیلی خوبی است که میتوانیم اعتماد بچهها را جذب و به توسعه رفتارهای فردی و اجتماعی آنها کمک کنیم و از آرزوها و توانمندیهای آنها با خبر شویم؛ چراکه ما به کمک این دانستهها و توسعه فردی و اجتماعی آنها به توسعه فرهنگی و اقتصادی آن نقطه کمک کردیم. در واقع، مهمترین هدف ما هم از کار کردن با کودکان این است که آنها را در سطح مطلوب توسعه رفتار فردی و اجتماعی قرار دهیم تا به توسعه فرهنگی جامعه هدف دست بیابیم.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: به اعتقاد من زیربنای توسعه، فرهنگ است. بنابراین ملتی اگر بخواهد خود را از پیچ و خم تاریخ و تمدن و مصائب جهانی عبور دهد، راهی جز توسعه فرهنگی ندارد. توسعه فرهنگی در سایه توسعه فردی و اجتماعی افراد محقق میشود و زیربنای توسعه فرهنگی هم پرورش اندیشه است که این مهم وقتی میسر میشود که به کودکان خود یاد بدهیم کتاب بخوانند و کتاب خوب بخوانند و در آن تعمق کنند. این مؤلفهها خیلی مهم است. بنابراین ما تلاش کردیم که این موارد را به کودکان و خانوادههای آنها تاکید کنیم.
نظری یادآور شد: برای رسیدن به توسعه فرهنگی باید از خودمان و جامعه پیرامونمان آغاز و برای توسعه فردی و رشد فکری و اندیشگی خودمان و جامعه مذکور تلاش کنیم. من توسعه فرهنگی را وظیفه صرف دولت نمیدانم؛ چراکه مردم هم موظفند که برای رشد فردی و اجتماعی خود تلاش کنند.
نظر شما