سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۰:۵۷
شب شعر «شعر و دریا» برگزار شد

هرمزگان - شب شعر «شعر و دریا» در هجدهمین نمایشگاه کتاب هرمزگان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، شامگاه سه‌شنبه ۲۴ بهمن ماه، به همت انجمن ادبی «شعر و دریای» بندرعباس، محفل شاعرانه‌ای در سالن جنبی هجدهمین نمایشگاه کتاب هرمزگان برگزار شد.

نخست، صبا مرادی با غزل «بیا که غصه بمیرد، که خستگی ام بریزد…» محفل را آغاز کرد. سپس شایان محسنی از شعرای جوان بومی، شعر «ای آشنای قبلاً و حالا عدو شده، با یک غریبه حالا کامجو شده…» را خوانش کرد.

پس از آن نجمه محمودی شعر «نوری از هر جاده افتاده، روی شانه‌ی تو…» را خواند و به سرزمین میناب سفر کردیم و یعقوب یزدان پناه «غم وا سره کنار خیابان روبرو…» و شعر بومی «از توو کشو لباس سیاهی بلند ابو…» را خواند.

مسلم محبی از شعرای خوش نام بندری نیز «پایم نشد پیش کسی در بند، غیر تو؛ زن ها اساساً مثل هم هستند، غیر از تو…» را شاعرانه خوانش کرد.

نیلوفر شاطری ابتدا با ترانه «دستامو طوری بهم گره زدم که توی خودم آغوشم جا بگیرم....» و سپس شعر سپید «چشم‌هایت پرتم می‌کند به شانه‌های پدر که کوه را شرمنده کرد اما…» محفل را گرم‌تر کرد.

فضیله یگانه با غزل زیبا «دکمه هی چشم تنگ بی دهان را باز کن…» این محفل شاعرانه را معطر کرد. منوچهر ضیایی شاعر طنز پرداز پیشکسوت با شعر آغازین «ملتی هستیم گیج و من گشاد، جملگی از حزب خاک و حزب باد....» و غزل تازه سروده «آن یکی از کوه گوهر می ستاند…» را به نیکی خواند.

حصار سپس به دیار فرهنگی میناب پرواز کردند و با معصومه پور ثمال شعر بومی «سر لور پا زیارت، مه کغار نیمه جونم…» را شنیدیم. حسین فریدونی از مولفان و روزنامه‌نگاران پیشکسوت، نخست شعر کودکانه «یک سبد گل‌های خوبی، نامه ات ای دوست آمد باز با باد بهاری…» و بعد از آن شعر بزرگسال «زندگی تلخ است و شیرین، زندگی سخت است و آرام…» را خواند.

سید حسین موسوی شاعر سالخورده مینابی با طنز «روز مرد است و عیالم سورپرایزم کرده است؛ نزد یاران و عزیزان سرفراز ام کرده است…» آغاز کرد و با بحر طویل بومی «وختی دو تا جوون، … مثل کروس وآ هم اجنگن، یه جایی کار ما لنگن…» مخاطبان را میهمان کرد.

زبیده ذاکری با غزل «فصل بارش های پی در پی، زمستان بین ما بود، حس نامفهوم و گنگی غرق باران، بین ما بود…» و رویا محمدی با شعر «به یک شب شعرهایم را پر از شور و شعف کردی…» و ایرج انصاری فرد با غزل «برفتن از خود باز آمدن ادامه بده، به استحاله درد از بدن ادامه بده…» محفل را به اوج رساندند.

در ادامه نشست یعقوب باوقار زعیمی شعر «سایه‌ای شد مستدام و روزگاری شد سیاه…»، محمد زاهدی از اشعار راشد انصاری با عنوان وعده انتخاباتی خواند «کاش تمام آن گفتار، پرسشم را جوابم می دادی....» و علی‌اکبر ضمیری از سرزمین بهشت جنوب با شعر «با این همه بن بست، مسیری دیگر؛ یا رب مددی و دستگیری دیگر…» و «لای هر یک از غزل هایم زنی پنهان شده…» را خوانش کرد.

سمیه سالاری نیز شعر با گویش و لهجه رودانی «ای دور آمارت ادادن، خبر ای خشت و دیوارت ادادن…» «و خبر هوندن که بندر روتی به لندن…»، یعقوب سهوزاده شعر سپید «لب های دوده ای ایستگاه را پُک می‌زند…»، سینا سلطانی «ندانم شادی با زیستن چه حالیست…» و معصومه مرشدی دبیر انجمن «شعر و دریا» از مسلم محبی شعر زیبای «زن مطلوب در هم آغوشی…» را خواند.

سعیده گل بیدی بومی سروده خالق شعر بومی «گل سرخ یادگاری» شعر بندری «شاعر شهر شمیلم…» را خواند که به عنوان حسن ختام آورده شد:

شهر اَفتو شهر هوو
همیجا که‌پادری
تو کوچه ونش‌مزه دوو

مهد فرهنگن وتاریخ
خالق هرچه اثر
از هر انگشت زنونش‌
اریزت صدتا هنر

ماکه همساده غربیم
وا تغ وچاستون‌جون
ا جنوب واشهر مینو
مردمونی‌مهربون

قطب گردشگری بودن
کوه و آبشار نیون
دل مردمونی‌صافن‌
ب گپی آسمون

بوزنُ سبن وا جهله
توی خونه ون‌موهه
شک‌و وعدو رو لباسون
جِم‌َ وُنی جون موهه

یاد گازی ون‌پشته
درا و دارکلکا
هفت‌سنگ و زف زفا و
هوتا و سنگ چلکا

مواچی کنگ هلیلی
توی جو مازه بوکی
اَ رو غارُن ماپری و
جون‌خو ماموشت‌کرکی

مه‌انازم‌به دیارم
به ای مردم اصیل
که‌بگن اهل کجایی
مه‌بگم اهل شمیل

«شمیل» روستایی در دهستان شمیل بخش شمیل در حدود ۵۰ کیلومتری شرق شهرستان بندرعباس قرار دارد.

به گزارش ایبنا، هجدهمین نمایشگاه کتاب هرمزگان در نوبت صبح از ساعت ۹ تا ۱۲ و نوبت عصر از ساعت ۱۶ تا ۲۱ از روز شنبه ۲۱ بهمن تا ۲۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در محل دائمی نمایشگاه‌های بندرعباس به روی دوستداران کتاب باز است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط