به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یوسفعلی میرشکاک بیان کرد: سعی دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری در توجه به زبان فیلمها و تعلق جایزه به آنها ممکن است بهزودی ثمربخش نباشد اما درادامه اگر این جایزه تداوم پیدا کند، تاثیری عمیق بر کار فیلمنامه نویسان و کارگردانان خواهد گذاشت.
این پژوهشگر ادبی زبان درجهان کنونی را مغلوب تصویر و تکنیک پنداشت و گفت: بحران زبان به جایی رسیده که امکان تفکر را دشوار کرده و تفهیم و تفاهم را به محال نزدیک کرده است. مولای متقیان میفرماید بشر بدون زبان، جیفه است. آیا در تمام کشورها وبهویژه کشورهای جهان سوم میشود با پریشانی زبان مبارزه کرد؟
این شاعر در ادامه با اشاره به اینکه در روزگار ما برخلاف گذشته شاعران نگهبانان زبان نیستند عنوان کرد: رسانههای فراگیر دیداری و شنیداری به جای شاعران نشستهاند و عهدهدار چند و چون زبان کسانی هستند که تفاوت و تمایزی از تودههای فاقد هویت ندارند. با این مشکل که گواه بحران فرهنگ و اخلاق است، چه باید کرد؟
میرشکاک، یکی از راههای مقابله با این وضع را جدی گرفتن زبان سینما دانست و گفت: سینما و به عبارت دقیقتر فیلم و سریال در روزگار ما نه تنها آموزگار منش و بینش صورت غالب مردم شده بلکه آموزگار زبان آنهست؛ از همین رو، پرداختن به زبان و چند و چون آن، یکی از وظایف نهادهای فرهنگی و هنری است.
این داور جایزه فارسی سینما با اشاره به اینکه نمیتوان از سینماگران توقع داشت که گیشه را فدای سلامت زبان کنند عنوان کرد: چارهاندیشی برای زبان، وظیفه آموزش و پرورش است، اما میشود به زبان و تمام ساحات آن درسینما توجه کرد و دستاندرکاران این صناعت را برانگیخت که نگران انحطاط زبان باشند و با مبتذل شدن زبان در فیلم از در موافقت درنیایند هرچند که ابتذال زبان، مایه استقبال تودههای علاقهمند به سینما باشد.
میرشکاک درادامه با اشاره به اینکه ما در عصری به سر میبریم که تحکم بیتأثیر است بیان کرد: جلب کردن توجه اهل فن به زبان و برای این توجه تمایز قائل شدن، کم و بیش مؤثر است.
این پژوهشگر ادبی، سلامت و بیماری زبان را یکسره در گرو سینما ندانست و تصریح کرد: سینما به عنوان فراگیرترین و مؤثرترین پدیدهای که در خرد و روان انسان تصرف میکند، باید بیش از پیش جدی گرفته شود.
میرشکاک با اشاره به اینکه سینمای هالیوود طی کمتر ازیک قرن توانست در تمام جهان مردم را همرنگ کند، گفت: سینمای هالیوود آنچه فرهنگ آمریکایی مینامیم را نه تنها بر مشرق زمین بلکه در اروپا نیز رواج داد و هرچند امثال ژان بودریار، جامعهشناس، فیلسوف و نظریهپرداز پسامدرنیته و پساساختارگرایی، نوشتند و پرهیز دادند، اما کاری از پیش نبردند. بازگرداندن مردم از راهی که هالیوود گشوده، محال است اما میتوان با توجه به زبان فارسی در منش و بینش مردم نیز تصرف کرد و از دشواری رسیدن به مقصود مأیوس نشد.
وی در پایان عنوان کرد: از این معنا غافل نیستیم که زبان همچون اخلاق در گرو معاش است اما حتی اگر خردک شرری از هویت ویژه قوم ایرانی باقی مانده باشد، می توان از آن آتشی برافروخت.
نظرات