به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حسین مسرت نوروز را پیوندی میان دین اسلام و زرتشت میداند و در این باره میگوید: یکی نیت و اعتقادات قلبیاش را در قرآن و نهجالبلاغه میگذارد و این یکی نیتش را کتاب اوستا که آن هم یک کتاب آسمانی است. ولی در عین حال هر دو برای سربلندی ایران و ایرانی بر سر یک سفره مینشینند و دعا میکنند.
وی در رابطه با عید نوروز و سنت پاسداشت این عید در بین ایرانیان، بیان میکند: عید نوروز یکی از اعیاد بزرگ ایرانیان است که از دین زرتشت که دین ایرانیان قبل از اسلام بوده، بر جای مانده است.
وی با اشاره به یگانگی اعتقادات مسلمان و زرتشتیان در عید باستانی نوروز، بیان میکند: یکی نیت و اعتقادات قلبیاش را در قرآن و نهجالبلاغه میگذارد و آن یکی کتاب اوستا که آن هم یک کتاب آسمانی است ولی در عین حال هر دو برای سربلندی ایران و ایرانی بر سر یک سفره مینشینند و دعا میکنند.
این پژوهشگر فرهنگی یکی از مهمترین آیینهای قبل از فرا رسیدن عید نوروز در ایران باستان را «چهارشنبه سوری» ذکر میکند و میگوید: متاسفانه این رسم امروزه از شکل سنتی خود خارج شده و به اصطلاح تبدیل به مراسم «چهارشنبهسوزی» شده است.
وی درباره نحوه برگزاری این مراسم در گذشته، بیان میکند: خیلی سالها قبل، اهالی هر محله کپهای از هیزم جمع میکردند و بعد از روشن کردن آتش، یکی یکی از روی آن میپریدند و به زبان محلی میخواندند: «زردی من برای تو، سرخی تو برای من» و این گونه این مراسم را به پایان میرساندند، در حالی که نسل جدید با روی آوردن به ترقهها و فشفشهها، این مراسم را از حالت سنتی خارج و آن را تبدیل به یک مراسم نامشروع کردهاند.
مسرت در ادامه یکی از زیباترین سنتهای عید نوروز را دید و بازدید از بزرگان که بهانهای برای تجدید دیدارها، با خبر شدن از هم و جویای حال هم شدن بوده است، میخواند و میگوید: این سنت، انگیزهای نیک و سفارش شده در ادیان گوناگون را در بردارد، هر چند که برنده اصلی در آن بچهها بودند که در قالب عیدی، پول خوبی به جیب میزدند.
وی در مورد دیگر سنتهای خوب و پسندیده نوروز به لباس نو پوشیدن اشاره و اضافه میکند: نو شدن و پاکیزگی ما ایرانیان هم زمان با دگردیسی و نو شدن طبیعت، اتفاق میافتاد که از بهترین ثمرههای نوروز نیز محسوب میشود.
این پژوهشگر تاریخ سبزههایی که از انواع بذور جو، گندم، عدس، نخود، لوبیا، ماش و غیره کشت میشوند را همگی در بردارنده مضمون سرسبزی و امید میداند، هر چند که شیرینی انتظار برای سبز شدن آن را بیشتر از همه خانم خانه میچشد.
وی در مورد روز ۱۳ فروردین نیز میگوید: در «سیزده به در» که همان روز سیزدهم فروردین است، خانواده رهسپار دشت و بیابان میشود چرا که ناشگونی این روز که یکی از اعتقادات ایرانیان است، را در طبیعت بگذرانند و به اصطلاح سیزده را با همان سبزه و تمام غمهای درون خانه، به در کنند.
مسرت سبزه گره زدن در این روز را ناشی از اعتقاد به گرهگشایی و رفع مشکلات عنوان می کند و میگوید: ایرانیان سبزه را با نیت گشایش بخت و کار، گره میزنند تا سال دیگر در دامان همین صحرا در کمال رونق و خوشبختی دوباره حضور یابند.
وی همچنین بیان میکند: ایرانیان در روز سیزدهم فروردین ماه، شعر مخصوص این روز را زمزمه میکردند، شعری که برای یزدیها هنوز به یاد ماندنی و تداعی کننده روز «سیزده به در» و این چنین است؛ «سیزده به در / چهارده به تو / سیزده را کردم تو کودو / درش را بستم با جودو». (کودو به لهجه یزدی همان کدو و جودو نیز به معنای صمغ است)
نظر شما