به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در نخستین پنل تخصصی نشست «باستانشناسی خلیجفارس»، که کوروش روستایی معاون پژوهشی پژوهشکده باستانشناسی و جبرئیل نوکنده رییس موزه ملی ایران روسای آن بودند، موضوعات «چگاسفلی، سندی روشن بر پیشینه تمدنی دریای پارس»، «زخم بر تَن: پژوهشهای باستانشناسی در شبه جزیره بوشهر با تأکید بر تپه باستانی لیان» و «کاوشهای باستانشناسی گورستان شغاب-شبه جزیره بوشهر» توسط باستانشناسان بررسی شد.
عباس مقدم عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در این پنل، عنوان «چگاسفلی، سندی روشن بر پیشینه تمدنی دریای پارس» را به بحث نهاد و گفت: چگاسفلا الگویی تمام عیار از سنت تشریفات مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دوگانه شوشان و انشانی است. هیچ مدرک باستانشناختی معرف فرهنگهای همزمان بینالنهرینی در این قلمر مشاهده نمیشود.
او افزود: نمونههای چون هکلان، دمگر پرچینه، چغامیش، ابوچیزان نشان از اراده سیاسی و اقتصادی (اقتصاد سیاسی) توسعه یافته در این مرحله است. این الگو، با ظهور چگاسفلا در دشت مستعد زهره و مشرف بر دریای پارس به اوج میرسد. میدانیم که دریای پارس سرشار از مواد غذایی است و به احتمال زیاد عاملی برای ارتباطات فرامنطقهای.
این باستانشناس اظهار کرد: مدارک باستانشناسی همزمان که در جنوب بینالنهرین و سواحل جنوبی دریای پارس شناسایی شده است با مدارک روشن به دست آمده از کرانهها و پسکرانههای شمالی قابل مقایسه نیست.بنابراین الگوی زیستگاهی چگاسفلا سند روشنی است از توجه به کرانهها و پسکرانههای شمالی دریای پارس از هزاره پنچم پیش از میلاد در نزد جوامع آن عصر که سزاوار است تا آنرا سابقه تمدنی دریای پارس بدانیم.
نوروز رجبی نیز در این پنل، سخنرانیاش را با موضوع «زخم بر تَن: پژوهشهای باستانشناسی در شبه جزیره بوشهر با تأکید بر تپه باستانی لیان» آغاز و با اشاره به اینکه بخش زیادی از شبه جزیره بوشهر را مناطق نظامی در بر گرفته است گفت: گروه باستانشناسی با مجوز پژوهشگاه و حمایت اداره کل میراثفرهنگی بوشهر برای تعیین عرصه و حریم تپه لیان به منطقه اعزام شد ولی متأسفانه با توجه به قرارگیری محوطه در داخل پایگاه نیروی دریایی ارتش، علیالرغم هماهنگیهای صورت گرفته انجام پژوهش در این منطقه میسر نشد و ناچار به انجام پروژه بررسی باستانشناسی در شبه جزیره بوشهر بسنده کردیم.
او در تشریح بررسیهای باستانشناسی صورت گرفته پیش از این به پژوهشها ویتکامب ۱۹۸۷( اشاره به لیان، قلعه ریشهر، دستک، محوطه لا و هزارمردان) و گروه مشترک ایرانی-بریتانیایی ۲۰۰۴ اشاره کرد و گفت: بررسی باستانشناسی ما در شبه جزیره بوشهر به شناسایی محوطههای پیش از تاریخ، تاریخی (عیلامی)، هخامنشی، ساسانی و اسلامی منجر شد که کشف این حجم از مدارک باستانی از هزاره سوم همزمان با شکلگیری حکومتها در شبه جزیره بوشهر بسیار حائز اهمیت است.
این باستانشناس در ادامه با اشاره به برخی از تخریبهای ناخواستهای که در طول سالها بمنظور دفاع از سرزمین ایران بدون آگاهی و در نظر گرفتن ملاحظات میراثی در شبه جزیره بوشهر صورت گرفته است، لیان را در مطالعات باستانشناسی کرانههای شمالی خلیجفارس بسیار با اهمیت و بایگانی تاریخ عیلامی خواند که اهمیت بسیاری در تاریخ ایران دارد اما متأسفانه مورد توجه واقع نشده و بخشی از این تپه توسط نیروی دریایی ارتش برای ساخت میدان تیر تخریب گشته که این اقدام ناخواسته زخمی برتن تاریخ و فرهنگ ایران است.
کاوشهای باستانشناسی گورستان شغاب-شبه جزیره بوشهر
در ادامه، علیرضا یزدانی به نیابت از مصطفی دهپهلوان به ارائه «کاوشهای باستانشناسی گورستان شغاب-شبه جزیره بوشهر» پرداخت و با اشاره به اینکه امروزه گورستان شغاب با پهنهای در حدود ۵ هکتار بخشی از پارک شغاب را در برمی گیرد گفت: گورستان تاریخی شغاب در جبهه جنوبی محله شغابِ شهر بوشهر واقع شده است.
او با اشاره به پیشینه کاوش در این محوطه به بررسی و کاوشهای توسط استادان اسماعیل یغمایی (۱۳۶۲)، علیاصغر میرفتاح (۱۳۶۹)، مهدی رهبر (۱۳۷۶) و علی اکبر سرفراز (۱۳۸۳) در گورستان شغاب اشاره کرد و گفت: در فصل نخست کاوش ۱۸ گمانه تعیین شد که در ۴ گمانه به گورهای چهارچینه سنگی برخوردیم و به بررسی آنها پرداختیم.
یزدانی گفت: در فصل دوم نیز با گسترش و تمرکز بر روی همین ترانشهها در ترانشه شماره ۱۴، ۷۳ گور و در ترانشه شماره ۷، ۳۲ گور کشف شد. با توجه به هدف انجام کاوش که ایجاد سایت موزه بود تنها ۴ گور باز و برخی از نمونه برداریها بمنظور انجام پژوهشها صورت گرفت.
این باستانشناس افزود: سنتهای تدفینهای شغاب در دو گروه جسدگذاری و استودانگذاری به چهار بخش چالهسنگی، چهارچینه سنگی، خمره اژدری و کوزه تقسیمبندی میشوند.
دومین پنل تخصصی نشست «باستانشناسی خلیجفارس»
در دومین پنل تخصصی نشست «باستانشناسی خلیجفارس» که سجاد علیبیگی رییس پژوهشکده باستانشناسی و علی سرداری معاون اجرایی پژوهشکده باستانشناسی روسای آن بودند، عناوین «دژ نخل ابراهیمی: راهبرد نظامی اشکانیان در تسلط و نظارت بر خلیجفارس»، «جایگاه بندر باستانی سیراف در مبادلات فرهنگی ایران و چین از پایان دوره ساسانی تا آغاز دوران اسلامی» و «مطالعات باستانشناسی زیرآب در خلیج فارس» توسط باستانشناسان به بحث نهاده شد.
محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در این پنل به تشریح «جایگاه بندرباستانی سیراف در خلیجفارس در مبادلات فرهنگی ایران و چین از اواخر دوران ساسانی تا صدر اسلام» پرداخت و با اشاره به اهمیت خلیجفارس و محوطههای و کانونهای استقراری کنارههای آن از دوران پیش از تاریخ تا عصر حاضر در شناخت فرهنگ و تمدن ایرانزمین، بندرباستانی سیراف را مهمترین بندرایرانی در خلیجفارس برشمرد که از طریق بازرگانی دریایی و با کمک دریانوردان پارسی نقشی کلیدی در توسعه فرهنگ، ادبیات، هنر، دین و اندیشه ایرانی به جهان باستان داشته است.
او با بیان این مطلب که این موضوع هم از طریق متون و اسناد نوشتاری مورخان ایرانی و چینی و هم از طریق یافتههای باستانشناسی حاصل از کاوشهای باستانشناسی و بناهای یادمانی برجای مانده قابل پیگیری است به برخی از مطالعات آزمایشگاهی انجام شده بر روی مواد فرهنگی که نشان میدهد این مواد مربوط به مراکز و معادن ایرانی است اشاره کرد. بدست آمدن سکههای چینی در سیراف، سفالهای سلادن و ظروف مرتبط با آنها و برخی یافتههای دیگر از یک سو و از سوی دیگر وجود آثار دریانوردان پارسی در سواحل جنوبی چین نظیر ظرف نقرهای با کتیبه مربوط به دوره اشکانی، سفال با لعاب فیروزهای سبزآبی، سکههای ساسانی و اسلامی که در برخی از معابد و گورمعبدهای چینی بدست آمده به همراه سنگ قبرهای متعدد با القاب و کنیههای منتسب به شهرهای مختلف ایران از جمله سیراف، مساجد و آرامگاهها و بناهای مذهبی دیگر همگی نشان از وجود مبادلات اقتصادی و فرهنگی میان دو تمدن بزرگ و کهن دنیا یعنی ایران و چین دارد که در این بین بندرسیراف و تولیدات صادر شده از طریق آن به چین نقشی پررنگ در این مبادلات داشته است.
رییس هیات مدیره انجمن علمی باستانشناسی ایران ضمن توجه به سایر یافتههای باستانشناسی ایرانی که از طریق خلیجفارس به شرق دور، اقیانوس هند، سواحل افریقا و دیگر نقاط جهان صادر میشده است، به محمولههای ایرانی کشتیهای غرق شده کاوش شده توسط گروه های اروپایی و چینی از جمله کشتی بلینگتون در تنگ سیاه اندونزی و کشتی سورینام که در تایلند کاوش شده و نیز به نتایج ریشهیابی قیر استفاده شده در سفالهای نوک اژدری شکل محوطه بندرمانتایی سریلانکا و دیگر بنادر دنیا اشاره کرد که نتایج آن توسط محققان فرانسوی و انگلیسی به شکل مقاله نشان از کاربردِ قیر چشمههای قیر شمال خوزستان، لرستان و استان فارس در ایران در این یافتههای ارزشمند ایرانی داشت.
این باستانشناس، با اشاره به کشف سفالهای لعابدار سبزآبی در ژاپن و کتیبه چوبی کشف شده اخیر که نشان از وجود یک معلم ایرانی در این کشور داشته و نیز تاثیر هنر ساسانی در بافتههای نارا، انجام مطالعات مشترک فرهنگی با کشورهای یاد شده را در شناخت تاثیر و نفوذ فرهنگی ایران در اقصی نقاط جهان حائز اهمیت دانست.
راهبرد نظامی اشکانیان در تسلط و نظارت بر خلیجفارس
سیامک سرلک نیز در این پنل به ارائهاش با موضوع «دژ نخل ابراهیمی: راهبرد نظامی اشکانیان در تسلط و نظارت بر خلیجفارس» پرداخت و گفت: در بررسیهای محوطه نخل ابراهیمی شهرستان میناب که از دو بخش استقراری و گورستانی تشکیل است ساختار پلانی آشکار شد که میتواند بقایای یک دژ باشد.
این باستانشناس افزود: درضلع شرقی و غربی این دژ، دو خوی که در حال حاضر خشک شده و به فاصله ۵۰۰ متری آن نیز یکی از شعب رودخانه میناب واقع شده است. یعنی در دوره اشکانی از لحاظ استراتژیک محل این دژ طوری انتخاب شده که از عوارض طبیعی در تکمیل سیستم دفاعی خوب استفاده کنند.
خشتهای این دژ به گونهای منحصر بفرد، منظم و با ترتیب در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که نشان میدهد سیستمی که این فضا را مدیریت کرده و برای ساخت آن هزینه و نیروهایی را گسیل کرده سیستمی حکومتی بوده است.
اودر ادامه دژ نخل ابراهیمی را یک شاهکار معماری خشتی دانست که در آن فضاها در امتداد هم با تزئینات خاص (نیم ستونها) ساخته شدهاند و به تشریح انواع تدفینها و یافتههای این محوطه پرداخت.
مطالعات باستانشناسی زیرآب در خلیج فارس
حسین توفیقیان عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، دیگر سخنران این نشست نیز به تشریح موضوع «مطالعات باستانشناسی زیرآب در خلیج فارس» پرداخت و در تعریف میراثفرهنگی زیر آب گفت: میراثفرهنگی زیر آب عبارتند از تمام نشانههای زندگی بشری که دارای مشخصه فرهنگی، تاریخی یا باستانشناسی و برای دورهای خاص یا همیشه حداقل صد سال تمامی یا بخشی از آنها در زیر آب وجود داشته باشد.
او در ادامه با اشاره به کنوانسیون حفاظت از میراثفرهنگی زیر آب یونسکو ۲۰۰۱ اظهارکرد: اصول اصلی این کنوانسیون به شرح زیر است؛ دست نخورده باقی گذاردن آثار، رعایت اصول حفاظت قانونی از محوطههای باستانشناسی، نظارت سازمانی و تخصصی جهت جلوگیری از فرآیند تخریب آثار به جای مانده، انجام اقدامات لازم برای حفاظت از محوطهها، گزارش و مستندسازی کشفیات، پذیرش و پیروی از کنوانسیون سال ۲۰۰۱ یونسکو و حفاظت از میراثفرهنگی زیرآب برای نسل های آینده.
این باستانشناس در بخشی دیگر از سخنانش با اشاره به تاریخچه باستانشناسی زیر آب در ایران و دنیا به معرفی برخی از پروژههای صورت گرفته در این حوزه نظیرباستانشناسی زیر آب بندر ریگ، باستانشناسی زیر آب سواحل شبه جزیره بوشهر، باستانشناسی زیرآب بند میزان شوشتر، کشتی تاریخی سیراف، سواحل قلعههای پرتغالیهای هرمزگان، خلیج گرگان و دیوار تمیشه، کشتی قاجاری امیرآباد لاهیجان، کشتی نکاء در سواحل دریای خزر، کشتی قروق در ساحل تالش، کشتی چمخاله سواحل رودسر، کشتی تاریخی انبارسر، آستانه اشرفیه گیلان و … اشاره کرد.
نظر شما